انسان با پذیرش خطاها و اشتباهاتش،یک سری چالش‌ها را پشت سر می‌گذارد تا به دستاوردهای ارزشمندی برسد.(نمایندگی میخک مشهد)

نهمین جلسه از دوره هجدهم کارگاه‌های آموزشی - خصوصی ویژه خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی میخک مشهد، با استادی راهنما مسافر مهسا، نگهبانی همسفر مژگان و دبیری همسفر پریسا با دستور جلسه " وادی سوم و تأثیر آن روی من " روز شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴ رأس ساعت  ۳۰: ۱۳ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان مهسا هستم مسافر

دستور جلسه امروز " وادی سوم و تأثیر آن روی من " است و در ادامه تولد یک سال رهایی خانم ندا را در کنار هم جشن می‌گیریم.
تیتر وادی سوم با " باید " شروع می‌شود و می‌گوید " باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند " در کنگره ۱۴ وادی داریم که ۴ وادی به‌مراتب خیلی مهم هستند. ابتدا این وادی راجع به جهان درون ما نکاتی را مطرح می‌کند تا ما بتوانیم بهتر دنیای درون خودمان را بشناسیم که چه نیروهایی داریم؛ چه قدرتی داریم و چه کارهایی به‌عنوان یک انسان می‌توانیم انجام دهیم.

من باید بدانم برای چه به این دنیا آمده‌ام؟ اصلاً که هستم؟ آیا فقط آمده‌ام تا بخورم و بخوابم و به غرایضم پاسخ دهم؟ این یک‌شکل شناخت است. نوع دوم شناخت این است که من بگویم جانشین خداوند بر روی زمین هستم و روح خدایی دارم و به‌خاطر امیال جنسی و بحث مادیات به این کره خاکی نیامده‌ام و قطعاً دلیل محکم‌تری داشته است که من خودم را بشناسم و پی ببرم که چه استعدادهایی دارم.

وقتی اینها را شناختم؛ مسئولیت کارهایم را قبول کنم و شکست‌ها و اشتباهاتم را گردن خداوند و دیگران نیندازم. اگر من مصرف‌کننده شدم؛ مقصر دانستن دیگران راهی است برای این که گریزگاهی برای خودم فراهم کنم و توجیهی برای کارم داشته باشم. اما اگر مسئولیت کارم را به عهده بگیرم و بدانم نقص‌هایی دارم؛ سعی می‌کنم در مسیری حرکت کنم که آن اشتباهات را اصلاح نمایم.

بنابراین، این کار من دروازه‌ای است برای شناخت نیروهای درون و بازتاب آن به دنیای بیرون به‌عنوان یک انسانی که با پذیرش خطاها و اشتباهاتش، یک سری چالش‌ها را پشت سر می‌گذارد تا به دستاوردهای ارزشمندی برسد.
با مثال صحبت‌هایم را ادامه می‌دهم. فرزند من به این دنیا آمده است تا خودش تجربه کند؛ آموزش بگیرد و چالش‌ها را پشت سر بگذارد. هر چقدر من به او بیاموزم تا خودش تجربه نکند؛ به موضوع اصلی که شناخت خودش است پی نمی‌برد.
در کنگره هم اگر راهنما مدام اشتباهات و کم‌کاری‌های رهجویش را در قبال مسئولیت‌هایی که بر عهده دارد؛ گردن بگیرد و به دوش بکشد و تذکر ندهد و سرپوش بگذارد؛ به نظرتان چه اتفاقی می‌افتد؟ شاید بگویید خوب است و به او کمک می‌شود؛ اما همه این به‌ظاهر خوبی‌ها مانع رشد او خواهد شد. انسان برای این که همیشه در یک مدار و سطح نباشد باید آموزش ببیند، تجربه کند تا بداند در مقابل مسائل چه نوع واکنشی از خود نشان دهد.

صحبت‌های راهنما مسافر مهسا در مورد یک سال رهایی مسافر ندا:

تولد یک سال رهایی خانم ندا را به آقای مهندس، ایجنت محترم خانم فاطمه، مرزبانان گرامی، تمام اعضای کنگره ۶۰، خانواده محترم و همسر ایشان تبریک می‌گویم. خانم ندا در طول سفر خیلی منظم بود. تمام مسئولیت‌هایش را به‌خوبی انجام می‌داد. حتی یک جلسه غیبت نداشت. نتیجه این فرمان‌برداری حال خوب و تزریق آن به خانواده محترمش و دوستانش در کنگره است.
سختی‌ها هیچ موقع تمام نمی‌شوند؛ بلکه ما قوی‌تر می‌شویم. خانم ندا برای تکمیل آموزش‌هایش خدمت OT را به عهده گرفت و خدمتگزار است. ایشان از ۸ صبح تا پایان ساعت کاری در شعبه حضور دارند. علت تداوم خدمت ایشان، اثرات مثبتی است که در زندگی مشاهده کرده‌اند؛ زیرا زندگی و کنگره مانند زنجیر برای ایشان به هم متصل است و برای محکم‌تر شدن دانه‌های این زنجیر، خانم ندا حتی یک‌لحظه هم از آموزش‌ها غافل نمی‌شوند.
ایشان برای این که چرخه خدمت در کنگره متوقف نشود عاشقانه این مسئولیت خطیر را به عهده گرفته‌اند. من هم در کنگره و هم در زندگی برای ایشان آرزوی آرامش و حال خوش دارم.

اعلام سفر
نام راهنما: مسافر مهسا - آخرین آنتی ایکس مصرفی: شیره کشیدنی - مدت سفر: ۱۰ ماه و ۱۰ روز - روش درمان: DST - داروی درمان:  OT - رهایی: یک سال و ۲ ماه - ورزش در کنگره: والیبال.

خواسته‌ها:

خواسته اول: در دلشان بیان کردند.
خواسته دوم: جهانی‌شدن کنگره ۶۰ و ازدیاد شعب برای خانم‌های مسافر

صحبت‌های مسافر ندا:

سلام دوستان ندا هستم یک مسافر

خداوند را شاکرم که در این جایگاه هستم. برای همه عزیزانی که در بند اعتیاد هستند این حال خوش را آرزو می‌کنم. من چند بار سقوط آزاد داشتم و هر بار شکست خوردم؛ ولی با کمک همسرم و یکی از دوستانش، با کنگره آشنا شدم. خیلی خوشحالم چون اینجا به درمان رسیدم.

برای تازه‌واردین مژده دارم که مکان خوبی را انتخاب کردید و ان‌شاءالله موفق می‌شوید. از جناب مهندس سپاسگزارم. از راهنمای عزیزم خانم مهسا، ایجنت محترم و مرزبانان و همه خدمتگزاران تشکر می‌کنم که در این راه‌کنار من بودند.

صحبت‌های همسفر علی (همسر):

سلام دوستان علی هستم یک همسفر
از همسر عزیزم خانم ندا بابت اراده و قدرتی که داشتند، تشکر می‌کنم. از بنیان کنگره ۶۰ که انسان بزرگی هستند، تشکر ویژه دارم و از خانم مهسا راهنمای همسرم سپاسگزارم. امیدوارم همه شما بانوان گرامی که قدم در این مسیر گذاشتید، موفق باشید . وقتی یک نفر مصرف‌کننده راهش به کنگره ختم می‌شود؛ یعنی یک معجزه در حال رخ‌دادن است.

صحبت‌های همسفر آتنا:

سلام دوستان آتنا هستم یک همسفر
بسیار خوشحال هستم که در جمع پر انرژی شما حضور دارم. یک سال پیش مادرم با کمک خانم مهسا موفق شد تا غول اعتیاد را شکست دهد و این شکست شروع تازه زندگی ما بود. به نظر من کنگره مکانی است که به همه آن توانایی و قدرت را می‌دهد تا واژه " نمی‌توانم " را از ذهنشان پاک کنند.

صحبت‌های همسفر آنیتا:

سلام دوستان آنیتا هستم یک همسفر

چند بیت از اشعار مولانا را تقدیم می‌کنم.
هم مسجد و هم قبله و هم کعبه بهانه است
دقت بکنی نور خدا داخل خانه است
در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین قلب کسی را نشکستی؟
این‌گونه چرا در پی اثبات خداییم؟
همسایه ما گشنه و ما سیر بخوابیم.
در خلقت ما راز و معماز خدا چیست؟
انسان خودش آیینه یک کعبه مگر نیست؟

از آقای مهندس و راهنمای مادرم خانم مهسا به‌خاطر لطف و محبتی که به مادرم برای درمان اعتیاد داشتند سپاسگزارم.

تایپ: مسافر یلدا، لژیون ششم - نمایندگی میخک مشهد
ویرایش: مسافر زهره لژیون دوم - نمایندگی میخک مشهد
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
عکس: همسفر پریسا - لژیون یازدهم - نمایندگی میخک مشهد