جلسه پنجم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار با استادی ایجنت محترم همسفر نسرین، نگهبانی همسفر محبوبه و دبیری موقتی همسفر محبوبه با دستور جلسه « وادی سوم و تاثیر آن روی من » روز دوشنبه 5 خرداد ماه 1404 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
ابتدا از نگهبان جلسه سپاسگزارم بابت فرصتی که به من داده شد تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. امروز با خودم فکر میکردم که در طول این ۲۱ ماهی که در کنگره خدمت داشتم، بارها به من پیشنهاد شده بود که در جایگاه استادی لژیون سردار حضور داشته باشم، اما همیشه عقبنشینی میکردم؛ زیرا با خودم فکر میکردم: « من که هنوز نتوانستهام در سطحی باشم که عضو لژیون سردار شوم و کمک مالی که انجام دادهام در حد و اندازه لژیون سردار نیست » و تجربه زیادی از انرژی و احساس لژیون سردار ندارم؛ اما اکنون خوشحال و خرسندم و از خانم محبوبه قدردانی می کنم که فرصت خدمت در این جایگاه را در اختیار من قرار دادند.
وادی سوم میگوید: "باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند."
وقتی این جمله را مرور میکنیم، باید برگردیم به وادیهای قبل؛ وادی اول میگوید: باید یاد بگیریم که چگونه فکر کنیم، در مورد کدام مسائل تمرکز کنیم و چه چیزهایی ارزش فکر کردن دارند. اگر کاری را با تفکر درست شروع کنیم، نتیجهاش خوب خواهد بود. وادی دوم به ما میآموزد که نباید ناامید باشیم؛ هیچکس بیهوده به دنیا نیامده، حتی یک مگس یا پشه هم بیدلیل خلق نشدهاند؛ اما حالا وادی سوم میگوید: وقتی "باید" در ابتدای جمله میآید، یعنی وظیفهای بر دوش ماست. این وادی از خودشناسی تا خداشناسی ما را هدایت میکند. یعنی تا وقتی خودم به فکر خودم نباشم، هیچکس به فکر من نیست. و تا وقتی خودم را نشناسم، نمیتوانم به خداشناسی برسم.
قبلاً همیشه فکر میکردم اگر کاری بخواهد به نتیجه برسد، دیگران باید کمکم کنند؛ اما حالا متوجه شدهام که اگر انسان بخواهد به آرامش، آسایش و صلح برسد، باید خودش تلاش کند، پشتکار داشته باشد. به قول آقای مهندس که میفرمایند:"همسایهها یاری کنید تا من شوهرداری کنم!" ما نباید مثل آن ضربالمثل عمل کنیم. اگر من به کنگره میآیم، فقط به خاطر مسافرم نیست؛ به خاطر خودم میآیم، برای اینکه خودم را بشناسم.
کنگره مسیر را به من نشان داد، و من یاد گرفتم که هیچکس به اندازهی خود من، مسئول زندگی و مشکلاتم نیست. ابتدا باید مشکلاتم را بپذیرم،؛چراکه مشکلات وسیلهای هستند برای اینکه من رشد کنم. اگر مشکلی بر سر راه من قرار گرفته است؛ یعنی خداوند ظرفیتش را در من دیده است.
در بیرون از کنگره، همیشه غیبت، قضاوت و حرفهای بیاساس وجود داشته؛ اما وقتی به کنگره آمدم، دانستم که باید در برابر ضد ارزشها بایستم. وادی سوم درواقع ما را برای ورود به وادی چهارم آماده میکند، یعنی اینکه مسئولیت زندگیمان را خودمان بر عهده بگیریم. هیچکس از بیرون از زندگی ما ورود نمیکند که مشکلات ما را حل کند. هیچوقت کسی درب خانه ما را نمیزند تا بگوید: «بیایید، من مشکلات شما را حل میکنم »؛ اما حالا که خودمان آموزش دیدهایم، وقتی میتوانیم کمک کنیم، دریغ نمیکنیم. چون یک فردی که در کنگره آموزش دیده است همواره سعی دارد به دیگران خدمت کند.
سردار یعنی همین بخشش و بخشندگی.
ممکن است با هر مبلغی باشد؛ اما مهم این است که از صمیم قلب و با جان و دل داده شود چراکه بسیار اثرگذار است. من خودم این را تجربه کردهام. با اینکه نتوانستم مبالغ زیادی کمک کنم، اما برکات مادی و معنوی آن را بسیار دریافت کردهام. خیلی دوست دارم که خداوند اذن عضویت در لژیون سردار را به من بدهد، چون بخشندگی حس شیرین و دلچسبی است؛ اگر مشکلی داریم یا اتفاقی در زندگیمان افتاده، سعی کنیم بار آن را خودمان بر دوش بکشیم. درد و رنجهایی که در گذشته داشتیم، حالا ما را قویتر کردهاند.
انسان موجود پیچیدهای است، و برای ساخته شدن، زمان زیادی لازم دارد. اما تلاش مهمترین موضوع است. گاهی ما از خدا انتظار داریم که در ۱۱ ماه، همه چیز را درست کند، در حالی که صبر کوچک خداوند چهل سال است.
در پایان، بدانیم که آرامش، آسایش و حال خوب رسیدنی است، اما زمانبر است. باید صبر و تلاش را با هم داشته باشیم.
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر سهیلا و مسافر مهدی
ویراستاری و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر نسرین(لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شیروان
- تعداد بازدید از این مطلب :
102