در سال ۸۲، شیشه در ایران رایج شد و با قیمت بسیار بالا فروخته میشد و به عنوان یک محرک در بین همه شیوع پیدا کرد. در آن زمان هیچ کس اطلاع نداشت که شیشه از تخریب بالایی برخوردار است؛ اما جناب آقای مهندس دژاکام هشدار دادند که سونامی به نام شیشه در راه است. سخن جناب آقای مهندس تأثیر بسیاری روی سیستم داشت و موجب شد مسئولین به فکر رسیدگی بیفتند و برای مصرف شیشه، سختترین مجازات را در نظر بگیرند. خدا را شکر این اقدامها باعث شد شدت شیوع شیشه کاهش پیدا کند و اگر این اتفاق نمیافتاد و این هشدار وجود نداشت، ممکن بود اکنون در کشور ما آمار جنایت و قتل بسیار بالا برود.
در آن زمان خیلی از افراد تصور میکردند؛ چون ترکیبات شیشه از آمفتامین است و ترکیبات تریاک از آلکالوئید است؛ بنابراین روش DST برای درمان شیشه مؤثر نیست؛ اما معجزه روش DST این تصور را نقض کرد و ثابت کرد که این روش قادر به درمان شیشه نیز میباشد. در رابطه با حرمتها و قوانین کنگره باید گفت که چهارچوب قوانین کنگره موجب شده است که از بهوجود آمدن کدورت در کنگره جلوگیری شود و کنگره مکانی باشد که تمامی افراد از انرژی و محبت یکدیگر برخوردار باشند و بدون دریافت هیچ وجه نقدی، به جز مناسبتهای خاص کنگره از جمله هفته مرزبان، هفته راهنما و... در کنار یکدیگر خدمت کنند.
برخی از افراد به دلیل ناآگاهی میگویند وقتی برادر لژیونی من در کنگره توانایی انجام کاری را دارد چرا نمیتوانم از او خارج از کنگره استفاده کنم؟ شاید کمک گرفتن از یکدیگر، رابطه مالی، کاری و فامیلی داشتن در صور آشکار بسیار جلوه خوبی داشته باشد؛ اما این عمل در صور پنهان نه تنها جلوه خوبی ندارد، بلکه باعث بروز مشکلات متعددی میشود این امر در ابتدا ظاهر خوبی دارد و دقیقاً مانند وقتی است که ما وارد یک طبیعت بسیار زیبا میشویم و در ابتدا یک انرژی خوبی به ما انتقال داده میشود؛ اما در ادامه ممکن است ما از دوزخی سر در بیاوریم که ابتدا و انتها آن ناپیدا است.
در کنگره باید عاقلانه پیش برویم، نه حسابگرانه؛ زیرا تجربیات در کنگره این قضیه را به اثبات رسانده است که مهمتر از امکانات، منافع و خواستههای ما، قوانینی است که ما در پرتو آن قوانین در حال خدمت کردن و سفر کردن هستیم. در زندگی همه ما اگر همه چیز به صورت رایگان در اختیارمان قرار داشت و هیچ بازپرداختی در قبال آن ندادیم، بایستی در انتظار این باشیم که یکسری عواقب برایمان بهوجود آید که در تواناییهایمان خلل ایجاد میکند. یکی از ملاکهایی که در کنگره میتوانیم از آن استفاده کنیم، صمیمی نشدن با یکدیگر است؛ زیرا در کنگره خیلی از افراد به دلیل صمیمی شدن بیش از حد، مشکلات متعددی برای خودشان و سیستم بهوجود آوردهاند.
تمام راهنمایان در کنگره باید با این هدف پیش بروند که نیاز رهجویشان را برطرف کنند و یا راه برطرف کردن نیاز رهجو را به او نشان دهند و این امر زمانی اتفاق میافتد که خواسته برطرف کردن این نیاز در خود رهجو وجود داشته باشد. برای مثال کسی که در حال سفر است تمرکز خود را روی سفرش بگذارد و اینگونه نباشد که یک روز به کنگره بیاید و یک روز به هر بهانهای نیاید، اگر اینطور باشد آن رهجو نیازی به برطرف کردن بیماری اعتیاد خود ندارد و فقط این امر برایش یک خواسته است در صورتی که تا هنگامی که این خواسته به نیاز تبدیل نشود، ممکن است برطرف نشود.
کسی که تشنه آب است با کسی که دلش میخواهد آب بخورد خیلی فرق دارد، کسی که تشنه آب است، ممکن است از تشنگی بیش از حد بمیرد؛ اما کسی که دلش میخواهد آب بخورد اگر آب را هم نخورد، برای او تفاوت چندانی ندارد. راهنمایان در کنگره نباید به خواستههای نفس اماره رهجوها پاسخ مثبت دهند، فقط به دلیل اینکه آن رهجو در آمارشان باشد. رهجوها در کنگره، رهجوی یک کمک راهنما نیستند بلکه رهجوی کنگره هستند؛ پس باید به درستی تربیت شوند، زیرا اگر از روش غلط سفر کنند تبدیل به اژدهایی میشوند که اولین کسی که در برابرش میایستند راهنمایشان است.
سختگیری در لژیونها همیشه بد نیست، برخی از سختگیریها ثمرات خوبی را به دنبال دارد. برخی از راهنمایان که به جا و درست سختگیری میکنند رهجوهای خدمتگزار و موفقی را با پتانسیل بالا تحویل کنگره میدهند. البته باید در اینجا ذکر شود که افرادی که به خواستههای خود توجهی ندارند در نهایت قدرت خود را از دست میدهند و افرادی که به خواستههای نامعقول خود یا دیگران توجه میکنند در نتیجه قدرت خود را از دست میدهند.
در مورد ویروسها در زندگی، ما سه نوع ویروس داریم: ۱- مدل اول ویروسهایی که در بیماریهای مختلف وجود دارد. ۲- مدل دوم ویروسهای کامپیوتری هستند. ویروسها معمولاً با اتصال به وجود میآیند فرقی ندارد که ویروس یک بیماری باشد یا ویروس کامپیوتری در ویروس بیماریها نیز اگر اتصالی وجود نداشته باشد، ویروس منتقل نمیشود و در ویروس کامپیوتری هم همینطور است یعنی اگر اتصالی وجود نداشته باشد، ویروس قابل انتقال نیست. برخی از ویروسها اطلاعاتی را به کامپیوتر اضافه میکنند، برخی از ویروسها اطلاعاتی را از کامپیوتر کم میکنند در واقع این ویروسها یا تخریب ایجاد میکنند یا منهدم میکنند. ۳- مدل سوم ویروسها، ویروسهایی هستند که در اندیشه انسان وارد میشوند و وارد قلعه عقل میشوند. ما ویروسهای اندیشه را به عنوان حقههای نفس میشناسیم، وقتی ویروسی وارد انسان میشود ممکن است در انسان تخریب بهوجود بیاورد.
نویسنده: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
رابطخبری و ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
26