English Version
This Site Is Available In English

بهترین انسان‌ها نزد خداوند، خدمتگزارترین هستند

بهترین انسان‌ها نزد خداوند، خدمتگزارترین هستند

به مناسبت «هفته دیده‌بان» میزبان دیده‌بان محترم مسافر مهدی بودیم. این اتفاق نیک و فرخنده برای اولین بار در نمایندگی، جشن گرفته شد و چه‌قدر این‌ روز، زیبا، دل‌انگیز و پرشور بود. شعبه غرق در نور، شادی و سرور بود. ان‌شاءالله شاهد جشن‌ها، رهایی‌ها و احیاء عده کثیری از دردمندان در نمایندگی بندرعباس باشیم. 
 هفته دیده‌بان را به آقای مهندس دژاکام، خانواده محترمشان و تمام دیده‌بانان بزرگوار کنگره۶۰ تبریک می‌گوییم و از خداوند بزرگ برایشان عمری طولانی، دستانی پرقدرت و قدم‌هایی استوار خواستاریم.

از دیده‌بان محترم مسافر مهدی و همسفرشان ایجنت همسفر زهره دعوت کردیم تا با ایشان گفتگویی داشته باشیم که با گشاده‌رویی پذیرفتند.

مسافر مهدی و همسفر زهره با ۱۳ سال تخریب آنتی ايکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۳ ماه به روش DST و داروی اپیوم به راهنمایی آقای مهندس دژاکام و همسفر طاهره سفر کردند. هم اکنون به مدت ۱۳ سال و چند ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستند. همسفر زهره به لطف خداوند و آموزش‌های کنگره۶۰ بیشتر جایگاه‌ها را پله‌پله تجربه کرده‌اند و اینک در جایگاه ایجنت و راهنما در نمایندگی بندرعباس در حال خدمت هستند.

ضمن عرض ادب و خوشامدگویی به شما، لطفاً حس خودتان از خدمت در کنگره، خصوصاً شعب تازه تأسیس بیان کنید؟

دیده‌بان محترم مسافر مهدی:

همیشه شعبی که تازه تأسیس هستند، حس و حال خیلی قشنگی دارند. قابل توصیف نیست که بخواهم توضیح دهم. اصلاً خودم  هم مثالی برایش پیدا نکرده‌ام و مثال‌هایی که زده می‌شود شاید انسان را به اشتباه بیندازد. به نظر من یکی زیباترین‌ اتفاق‌ها در کنگره و ورود یک دیده‌بان یا یک مسئول در شعب تازه تأسیس، دقیقاً این تجربه‌ای است که دارم؛ من زمانی‌ که در سفر دوم بودم، بهترین حسی که تجربه کردم، حس مشاوره تازه‌واردین بود که البته در آن سال‌ها شالی در کار نبود. کسانی که در اصفهان مرزبان بودند، به صورت شیفتی، خدمت مشاوره تازه‌واردین را انجام می‌دادند و حسش اصلاً قابل مقایسه با هیچ حس دیگری نبود. شخصی که راهنمای تازه‌واردین است آن انرژی که از مشاوره دادن به او دست می‌دهد، آن حس قشنگی که از یک تازه‌وارد می‌گیری با هیچ حسی قابل مقایسه نیست. تقریباً این حس را هنگامی که وارد شعب تازه تأسیس می‌شوم ، به من دست می‌دهد.

ایجنت همسفر زهره:

خدمت کردن در کنگره یک فرصت است که به بعضی از اعضاء کنگره داده می‌شود تا بتوانند رشد کنند؛ اگر آدم به این دید به خدمت‌ها نگاه کند آن‌وقت است که از هیچ خدمتی در کنگره دریغ نمی‌کند و هیچ فرقی برایش نمی‌کند که در کجا و در چه شعبه‌ای یا در چه جایگاهی خدمت می‌کند؛ فقط می‌خواهد به واسطه آن خدمت، بتواند برخی صفات را در خودش تغییر بدهد و ظرفیت توانایی‌های خودش را بالا ببرد. حس و حالم از این خدمتی که می‌کنم، بعد از تقریباً ۱۴ سال حضور در کنگره، یک خواسته درونی من بود که  به آن زمان دادم. اصلاً نمی‌دانم که چه‌طور نیروهای الهی این‌ اتفاقات  را برای من چید و کنار همدیگر همه چیز را جفت و جور کرد تا من بتوانم در یک شعبه تازه تأسیس خدمت کنم. خدمت در شعبه تازه تأسیس از  یک طرف سخت و از طرفی خیلی شیرین است؛ یعنی به میزان سخت بودنش، شیرینی‌اش چندین برابر است و لذت و انرژی که کسب می‌شود، خیلی زیاد است. امیدوارم که بتوانم انتقال‌دهنده خوبی باشم و بتوانم آموزش‌های آقای مهندس را بدون هیچ نقصی به اعضاء انتقال بدهم تا  یک شعبه خیلی خوبی در بندرعباس داشته باشیم و در ادامه هم شعبه زیادی از این شعبه انشعاب پیدا کند.

لطفاً بفرمایید چگونه می‌توانیم به پایه‌های مالی کنگره کمک کنیم؟

دیده‌بان محترم مسافر مهدی:

هرکس در اندازه حد توانی که دارد باید به کنگره کمک کند؛ وقتی انداره توان می‌گویم یعنی اگر ۱۰ هزار‌ تومان  دارد می‌تواند کمک کند. کسی هم که توانش میلیاردی است، او هم می‌تواند کمک کند. این‌طور نیست که بگویم کنگره برای آدم‌های پولدار است؛ نه، کنگره برای کسانی است که پول ندارند و ضعیف هستند. انسان‌هایی که ضعیف هستند، در کنگره با صفت بخششی که یاد می‌گیرند به قوی‌ترین انسان‌ها در همه زمینه‌ها تبدیل می‌شوند و تجربه ثابت کرده افرادی امثال من با اوضاع مالی بسیار ضعیف وارد کنگره شده و الآن جزو قوی‌ترین انسان‌هایی هستند که راحت می‌توانند از پس زندگی خودشان برآیند.

ایجنت همسفر زهره:

برای این‌که ما بتوانیم به پایه‌های مالی کنگره کمک کنیم و از کمک خود لذت ببریم، باید آرام‌‌آرام با آموزش‌هایی که می‌گیریم به مرحله‌ای برسیم که کمک مالی به کنگره جزو خواسته‌های درونی ما شود؛ وقتی خواسته درونی شد، آن موقع است که خودمان شرایط رسیدن به خواسته در بیرون را فراهم می‌کنیم. نکات زیادی است که من باید به آن‌ها دست پیدا کرده باشم تا بتوانم به راحتی به کنگره کمک مالی کنم. من باید توانایی پس‌انداز کردن را پیدا کرده باشم؛ باید توانایی گذشتن از خواسته‌ها را به دست آورده باشم و بر خیلی از ترسهایم غلبه کرده باشم؛ همچنین باید در این زمینه ایمانم قوی شده باشد و به این درک برسم که وعده خداوند دروغ نیست؛ باید بدانم که به کجا آمده‌ام و به این درک برسم که کمک به کنگره چه سودی برای من دارد! باید چیزهایی که به من داده را ببینم و با خودم بگویم آیا جایی غیر از کنگره می‌توانست سلامتی و این آرامش را به من بدهد و باید بدانم که انسان‌های زیادی در دنیا هستند که در شرایط گذشته من قرار دارند و به دنبال راه درمان اعتیاد می‌گردند.

همسفری که شال خدمتی از دستان آقای مهندس دریافت کرده است؛ ولی مسافرش مانع انجام خدمتش می‌شود، چه کاری باید انجام بدهد؟

دیده‌بان محترم مسافر مهدی:

مسافر باید به یک نقطه تفکر برسد. ما نمی‌توانیم اجبار کنیم؛ چون ما برای وصل آمده‌ایم، برای فصل نیامده‌ایم. کار کنگره، وصل کردن خانواده‌ها به همدیگر است. همسفر عشق این خدمت را دارد و می‌خواهد انجام بدهد؛ ولی او باید بگردد و راه آن را پیدا کند. هر کاری اگر از راهش وارد شویم مطمئناً موفق می‌شویم.

ایجنت همسفر زهره:

این را می‌دانیم که کار کنگره۶۰، احیاء خانواده‌هاست؛ یعنی باعث یکی شدن اعضاء خانواده با یکدیگر و با محبت زندگی کردن و لذت بردن از بودن در کنار همدیگر می‌شود؛ اما رسیدن به این مرحله یک مقدار زمان می‌خواهد تا خرابی‌هایی را که تا به‌حال به‌ وجود آورده را بتواند کم‌کم درست کند و شاید به محض ورود به سفر دوم و گرفتن جایگاه خدمتی این زمان، کوتاه شود. برای‌ کسانی که خرابی زیادی را به بار آورده‌اند و فاصله‌ها بین اعضاء خانواده زیاد شده است، اگر درست عمل کند، آرام‌آرام آن دل‌ها به هم نزدیک می‌شود و در واقع محبت ایجاد می‌شود. یک همسفر باید بداند که اگر به کنگره آمده است، برای این است که بتواند مادر خوبی برای بچه‌هایش یا یک همسر خوبی برای شوهرش یا یک فرزند خوبی برای پدر و مادرش باشد؛ یعنی همسفر به کنگره آمده است که بتواند نقش‌هایش را در خانواده و در جامعه به درستی ایفا کند و این را نیز باید بداند که اگر در کنگره خدمتی بگیرد، برای این‌که از آن خدمت انرژی بگیرد و حال خوش دریافت کند، اولین شرطش رضایت خانواده‌اش است؛ به همین خاطر یک همسفر باید ببیند ریشه این‌که مسافرش اجازه نمی‌دهد که او در کنگره خدمت کند، چیست! در واقع اگر خدمت‌های ما درست بوده و تعادل داشته باشد و آموزشی که از بودنمان در کنگره می‌گیریم، صرف خانواده‌هایمان شود، به مرور مسافر این اجازه را خواهد داد.

لطفاً بفرمایید که توصیه شما به همسفرانی که مسافرشان در مرحله شروع سفر هستند چیست؟

دیده‌بان محترم مسافر مهدی:

توصیه می‌کنم عشق زیادی به مسافرشان بورزند. در اکثر مواقع مواد مخدر باعث جدایی می‌شود و فاصله زیادی بین خانواده‌ها می‌اندازد. آن‌ها این فاصله را به کمترین حد برسانند و مسافر خودشان را دوست داشته باشند. همسفری که با کنگره آشنا می‌شود،متوجه می‌شود خیلی کارهایی که یک مصرف‌کننده در خانواده انجام می‌دهد، اصلاً غیر ارادی بوده و دست خودش نیست؛ واقعاً همراه و در کنار مسافرش باشد تا او بتواند از اعتیاد خارج شود.

اگر شخصی خواسته دیده‌بانی یا اسیستانتی داشته باشد، چه‌قدر باید عاشق باشد و چه کاری باید انجام بدهد؟

دیده‌بان محترم مسافر مهدی:

هیچ‌کس بدش نمی‌آید که دیده‌بان شود؛ ولی باید مراحلی را طی کند تا وقتی‌ که صیقل داده نشود، سختی نکشد، آموزش نگیرد، به نقطه‌ای از آگاهی نرسد و به ظرفیت کامل نرسد، به هر جایگاهی که برسد باعث تخریب می‌شود؛ ولی اگر به آن نقطه از آگاهی و ظرفیت برسد، خود آن جایگاه شما را به سمت خود می‌کشد و اصلاً نیازی نیست شما دنبال آن جایگاه باشید.

ایجنت همسفر زهره:

این سؤال من را به یاد صحبتی از آقای مهندس انداخت که فرمودند: «هر کسی که فکر کند الان وقتش است که دیده‌بان یا اسیستانت شود و می‌تواند در این جایگاه قرار بگیرد، هیچ‌وقت آن جایگاه به او داده نمی‌شود.» جایگاه دیده‌بانی و جایگاه پایین‌تر یعنی اسیستانتی، جایگاهی است که وقتی شخص اصلاً انتظار آن جایگاه را ندارد، به او داده می‌شود؛ اما این‌که گاهی افراد می‌گویند ما دوست داریم در این جایگاه‌ها خدمت کنیم، بیشتر به این مفهوم هست که ما می‌خواهیم خداوند، کنگره۶۰ و آقای مهندس فرصت بیشتری به ما بدهند که ما بتوانیم بیشتر خدمت کنیم. ما در کنگره اگر می‌گوییم به عنوان مثال جایگاه دیده‌بانی یا اسیستانتی بالاتر است که البته هیچ برتری نسبت به بقیه جایگاه‌ها ندارند، به این دلیل می‌گوییم که در آن جایگاه قدرت بیشتری به شما داده می‌شود و شما می‌توانید تصمیمات مهمتری بگیرید؛ این مسئله نیاز به دقت بیشتری دارد، باید وقت بیشتری بگذارید و در واقع خدمت‌گذارتر باشید. در اصل قشنگی این جایگاه‌ها به این دلیل است که انسان شاید بتواند به واسطه‌ این جایگاه‌ها به خداوند نزدیک‌تر شود؛ چون آقای مهندس بارها فرمودند: «به نظر من بهترین انسان‌ها نزد خداوند، خدمتگزار‌ترین هستند و این افراد در جهان هستی در واقع به خداوند نزدیک‌تر می‌شوند.»

لطفاً به ما بگویید شما به عنوان همسفر یک دیده‌بان، نظرتان راجع به هفته دیده‌بان چیست یا بهتر بگویم همسفر دیده‌بان بودن چه حس و حالی دارد؟

ایجنت همسفر زهره:

من از خداوند بابت نعمت کنگره شاکرم که بدون این‌که خودمان متوجه باشیم به ما صفات زیادی را یاد می‌دهد. کنگره۶۰ با برگزاری این جشن‌ها با این‌که ممکن است برای خود کنگره هزینه‌ هم داشته باشد، اما به صورت عملی، بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم برخی صفات را کسب کنیم. جشنی که به مناسبت هفته دیده‌بان برگزار می‌شود، برای این است که ما قدردانی کردن را یاد بگیریم و بتوانیم در کنگره تمرین کنیم تا در زندگی‌های شخصی‌مان و در اجتماع هم بتوانیم قدردان کسانی باشیم که به ما کمکی می‌کنند؛ چون قدردانی کردن باعث می‌شود که بر نعمت‌هایمان افزوده بشود و از طرفی دیگر باعث پیوند محبت بین انسان‌ها می‌شود. انسان‌هایی که قدردان هستند، همیشه شکرگزارند و انسان‌های شاد و سرحال و پر انرژی هستند؛ چون آنچه را که خداوند به آن‌ها داده است را می‌بینند. حس و حالم از این‌که در جایگاه همسفر دیده‌بان هستم، چیزی جز لطف خداوند نمی‌تواند باشد. در واقع مسئله مهم این‌ است که من خودم در جایگاه یک همسفر چه‌قدر تغییر کرده‌ام و من چه نمره‌ای به خودم در کنگره می‌دهم؛ اما مهمتر از آن، من در کنگره چه‌ کاری انجام می‌دهم؟ چه چیزی برای خودم و به نفع خودم برداشت کنم؟ چه تغییراتی تاکنون توانستم انجام بدهم؟ در واقع این‌که مسافر من در جایگاه دیده‌بانی خدمت می‌کند، انرژی و برکت خدمتش در زندگیمان هست و شاید زمان بیشتری را نسبت به قبلاً در کنگره می‌گذرانیم؛ اما کیفیت و نظم بیشتر و حس و حال بهتری پیدا کرده و همه این‌ اتفاقات برمی‌گردد به این‌که وعده خداوند دروغ نیست و امیدوارم که قدردان این نعمت باشم. سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمش هستم؛ به خاطر این‌که فرصت رشد کردن به من و خانواده‌ام در کنگره عطا کردند.

در نمایندگی بندرعباس امسال اولین جشن دیده‌بانی برگزار شد، این جشن را چگونه دیدید؟

دیده‌بان محترم مسافر مهدی:

خیلی خوب بود و خیلی دوست داشتم. حس عشقی که بین اعضاء بندرعباس است، برایم کاملاً محسوس بود و از همه شما تشکر می‌کنم.

ایجنت همسفر زهره:

من خدا را شکر می‌کنم که توانستیم برای اولین بار در نمایندگی بندرعباس جشن دیده‌بان داشته باشیم و دقیقاً الان یک سال است که بخش همسفران نمایندگی بندرعباس راه اندازی شده‌ است. خیلی خوشحالم و در واقع این را لطف خداوند می‌دانم که یک سال به من و بقیه اعضاء این توانایی و فرصت را داد که بتوانیم در کنار همدیگر آموزش بگیریم. ان‌شاءالله در ادامه همچنان این فرصت در کنار هم بودن و ماندن در کنگره به تک‌تک ما داده شود و بتوانیم جشن‌های دیده‌بان زیادی را در بندرعباس در کنار همدیگر برگزار کنیم و لذت ببریم.

به نیابت از تمامی اعضاء نمایندگی بندرعباس از این زوج بزرگوار بسیار سپاسگزاریم که بی‌دریغ و بی‌منت برای بیدار شدن دردمندان این خطه از کره خاکی زحمت می‌کشند و تلاش می‌کنند.
از شما هم که ما را همراهی نمودید صمیمانه تشکر کرده و از خداوند متعال، مهری بی‌پایان را برای همگی طلب می‌نماییم. در نهایت این بیت شعر را به تمامی خدمتگزاران راستین کنگره‌۶۰ تقدیم می‌کنیم.
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو ای عشق همان پرسش بی‌زیرایی

طراح سؤالات و مصاحبه کننده: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
عکاس: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بندرعباس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .