English Version
This Site Is Available In English

از خیلی چیزها باید گذشت، تا محبت درون آن رشد کند

از خیلی چیزها باید گذشت، تا محبت درون آن رشد کند

سلام دوستان محمد هستم مسافر.
خدا را سپاسگزارم بابت حضورم در کنگره۶۰ و از جناب مهندس دژاکام بابت فراهم کردن این بستر، تشکر می‌کنم.

همگی می‌دانیم که لژیون سردار، لژیون عشق و محبت است.
بنده همیشه می‌گویم؛ تنها لژیونی که تمام اعضاء کنگره۶۰ هم‌لژیون می‌شوند، لژیون سردار است.
این لژیون؛ به مانند بوستانی می‌ماند که، انواع و اقسام گل‌ها را دارد و هر گل بوی مخصوص به خود را می‌دهد.
نکته جالب توجه لژیون سردار این است که؛ هر کس محبت خاص خود را دارد و این محبت در کنار همدیگر چندین و چند برابر می‌شود و بر تمام اعضاء، اثر بخش است.
من گاهی اوقات که مبلغی پرداخت می‌کردم، گوشه ذهنم این‌گونه بود که حتماً برگشت داشته باشد، اما کم‌کم متوجه شدم‌، زمانی که شما بخششی را بدون قید و شرط برای دیگران انجام دهید، اسم آن می‌شود محبت، محبتی که در گردونه قرار می‌گیرید و شامل حال خودتان هم می‌شود و به اشکال مختلف در زندگی، خودش را نشان می‌دهد.
اما وقتی برای آن شرط می‌گذاریم، دیگر اسمش را نمی‌شود محبت گذاشت.

اتفاقی که در لژیون سردار می‌افتد این است که؛ بچه‌ها به درک بالائی رسیده‌اند و می‌دانند برای جاری بودن محبت، باید در زمین محبت بازی کنند.
من هم سعی کردم در این زمینه بازیگر خوبی باشم.
خدا را شکر سال پیش امر شد در قسمت خزانه‌داری خدمتگزار باشم، خوبی این خدمت این است که با تمام اعضاء در ارتباط هستید و محبت تمام آن‌ها را دریافت می‌کنید.
اگر بخواهم در یک جمله بگویم در این مدت چه‌چیزی برداشت کرده‌ام، همان وادی چهاردهم یعنی عشق و محبت است.
محبت یعنی من از دیگران و دیگران از من رفع نیاز کنند.
در لژیون سردار اعضاء بدون چشم داشت برای رفع نیاز دیگران کمک می‌کنند.
در کنگره از این کمک برای اموری مانند؛ دائر کردن شعبات و انجام تحقیقات علمی استفاده می‌شود و این کارها چون برای دیگران است ما را وارد سامانه محبت کرده و کینه‌ها را از سینه خارج می‌کند.
زمانی که من متوجه این نکات شدم، سعی کردم کاری که انجام می‌دهم بدون چشم داشت باشد، این‌گونه می‌توانم اسمش را محبت بگذارم و بگویم از لژیون سردار محبت را یاد گرفتم.
البته تجربه به من نشان داد محبت داشتن کار سختی است، آدم باید از خیلی چیزها بگذرد تا محبت را در خودش رشد دهد.
محبت مانند گیاهی است لطیف، که اگر اطرافش علف هرز بروید آسیب می‌بیند .
من در لژیون سردار آموختم اگر خدمتی انجام می‌دهم آن را وظیفه خود بدانم نه لطف. چون خود من هم در این بستر رشد و اجازه پیدا کردم از تاریکی‌ها و اعتیاد خارج شوم و اتفاقات مثبتی را در زندگی رقم بزنم.
قبل از من کسانی بودند، کمک کردند تا نیاز من برطرف شود، امروز من هم وظیفه خود می‌دانم به اندازه توانم کمک کنم.
انشاالله این لژیون در شعبه خواجو روز به روز خدمتگزارتر باشد.
واقعا لژیون خوبی است، هم محبت اعضاء و هم پرداختی‌ها خوب است.

امیدوارم ما هم بتوانیم به تعهداتمان به‌صورت کامل عمل کنیم.

تهیه و عکس: مسافر سعید لژیون چهاردهم
تایپ: مسافر سروش لژیون چهاردهم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم

نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .