در زندگی دو دیدگاه متفاوتی وجود دارد: یکی اینکه انسان فکر میکند؛ باید همیشه خودش برای کارها برنامهریزی کند و گویا در هستی هیچچیزی وجود ندارد و انسان با این دیدگاه شروع به حرکت میکند و دیگر اینکه فکر میکند، یک سیستمی یا یک نیروی مافوق وجود دارد که خیلی نیرومند و عظیم است. در سوره بقره آمده است: «پرهیزگاران چه کسانی هستند که به رستگاری میرسند؟ کسانی که خوبی میکنند، نماز را برپا میدارند و يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَيۡبِ؛ یعنی کسانی که به صور پنهان اعتقاددارند.» آقای امین فرمودند: من خودم این کارها را انجام میدادم: احسان، خدمت و عبادت میکردم؛ ولی در عمل من «يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَيۡبِ» نبودم و اعتقادی به این قضیه نداشتم؛ درواقع به غیب و صور پنهان اعتقادی نداشتم. زمانی میتوانیم، توکل کنیم که فکر کنیم چیزی وجود دارد که از ما بزرگتر و نیرومندتر است؛ اما من آن را اصلاً بهحساب نمیآوردم؛ بنابراین ترسها و وحشتها برای من خیلی عمیق میشدند؛ مانند انسانی که درد دارد، گرسنه است و تحمل همهچیز برایش بسیار سخت میشود. در کلامالله آمده است که اگر به شما چیزی یا موفقیتی رسید؛ خیلی خوشحالی نکنید و اگر چیزی هم از دست دادید، خیلی غمگین نشوید.
آقای مهندس میفرمایند: «اگر دستهای آسمانی کنار برود؛ انسان ظرف چند هفته خودش را به نابودی میکشاند.» همانطور که میمون عقلش نمیرسد که دستانشان را باز کنند و بیرون بیاورند ما انسانها هم در مورد کشف دانش دقیقاً همینطور هستیم. اگر القائات آسمانی نباشند؛ انسان خودش را نابود میکند. اگر ما قدرت مطلق را باور کنیم، کیفیت زندگی بهتر میشود و هر کاری را با تلاش و حس خوب انجام دهیم؛ قطعاً نتیجه خوب خواهد داشت. خیلی وقتها انسان تصور و تفکرش این است که من هستم و بلا غیر و زمانی هم معتقد است که جهان و یک نیروی مافوقی هست و این تفاوت بین ایمان داشتن و ایمان نداشتن است. بنده بودن؛ یعنی همان شکرالله و شکرالله نشانهاش این است که انسان وقتی بندگی را یاد گرفت، زمانهایی که شاد و الکیخوش هست؛ نسبت به افرادی که عاقل و فرزانه هستند و الکیخوش نیستند، خیلی بیشتر میشود.
منبع: سیدی غیب استاد امین
تایپیست: همسفر سمیه لژیون راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر منصوره لژیون راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
128