در سیدی علم زندگی استاد امین میفرمایند: "الفبای یادگیری وجود درد، رنج و سختی در زندگی است." چون انسان در رنج و سختی به دنبال راه چارهای میگردد، انسان رنج دیده و سختی کشیده، گوش شنوا پیدا میکند و اینجا است که به دنبال استاد میگردد تا آموزش بگیرد و از سختیها خارج شود. خیلیها میخواهند در زندگی همهچیز درست سرجای خودش باشد، یک لکه روی میز نیفتد و همهچیز تحت کنترل باشد که در این صورت هیچتغییری در حس شما به وجود نمیآید. شخص حاضر نیست یک ذره سرما یا گرما را تحمل کند و دمای خانه همیشه باید ثابت و مثلاً 24 درجه باشد در نتیجه زندگی بیمزه میشود. استاد امین در این سیدی مثال استوا را میزنند که میوههای آنجا مثل مخلوط آب و شکر است و مزهای ندارد؛ چون نوسان آب و هوا در آنجا نیست و هوا همیشه به یک شکل است؛ ولی در ایران جاهایی وجود دارد که نوسانات دمایی در آنجا زیاد است مثل هیدج که میوههای خوشمزهای دارد.
انسان با همین بالا و پایین شدن، چالشها و سختیها ساخته میشود و خاصیت پیدا میکند. رکود و سکون مخصوص نیروهای شیطانی و نیروهای منفی است. انسانهایی که به دنبال این هستند که هیچزحمتی نکشند و همیشه به آنها سرویس داده شود جزو نیروهای منفی و شیطانی هستند؛ ولی برعکس انسانهایی که جزو نیروهای مثبت و در صراط مستقیم قدم برمیدارند سرشار از انرژی هستند، به دیگران خدمت میکنند و همیشه در حال تحرک و پویایی هستند. انسان در چالشها و مشکلات شکوفا میشوند و نیروهای منفی این را دوست ندارند. تکامل جهان و آفرینش در حرکت است و انسانی که با هستی همگام میشود شکوفا و پویا میشود. استاد امین در این سیدی از دانشگاه و اساتید خود صحبت میکنند و از مشکلاتی که برای او بهوجود آوردند میگویند که نیروهای منفی به ایشان القاء میکردند که با آنها مقابله به مثل و تلافی کند؛ ولی ایشان با کاربردی کردن جهانبینی، کسانی را که حتی با او دشمن بودند با کنار گذاشتن منیت و جواب بدی را با خوبی دادن تبدیل به دوستان خود کردند.
در قرآن احکامی که برای تنبیه انسانها گفته شده به منظور این است که کالبد انسانی که دچار ضدارزش شده و در اثر سکون و بیتحرکی تبدیل به بیت حشرات شده است از کالبد او بیرون آید و تنبیه برای این است که آن شخص به خودش برگردد. در مورد بچهها، پدر و مادرها نباید خدمتکار بچهها باشند، نیروهای منفی به دنبال خدمتکار و نیروهای مثبت کارشان را خودشان انجام میدهند؛ اگر پدر و مادر خدمتکار بچهها باشند به جن فرزندان خدمت میکنند. پدرها باید تجربه کاری خودشان را در اختیار فرزندان خود قرار بدهند و از آنها بخواهند در کنار پدران کار کنند تا متوجه شوند که پدر چه سختی برای زندگی میکشد یا فرزند دختر باید در خانه به مادر خود کمک و آشپزی کند تا این را بداند که مادر چه زحمتی میکشد. وظیفه پدر و مادر برای فرزندان معلمی است نه خدمتکاری.
منبع: سیدی علم زندگی (استاد امین)
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر حمیده
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
48