************** بنام قدرت مطلق الله **************
جلسهی سوم از دور چهارم کارگاههای آموزشی نمایندگی قشم با استادی مسافر علی ، نگهبانی مسافر فرامرز و دبیری مسافر محمد با دستور جلسهی ( وادی سوم و تأثیر آن روی من ) در تاریخ ششم اسفند ماه 1404 ساعت 17 در محل دانشگاه خوارزمی قشم آغاز به کار نمود .


سلام دوستان علی هستم یک مسافر؛ دستور جلسه هفتگی وادی سوم که می گوید باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خود فکر نمی کند، برای من جالب است در این وادی از چند کلمه کلیدی مثل کلمه باید و موجودی استفاده شده است که به من علی می گوید: باید دانست یعنی اینکه خود من بدانم و متوجه شوم هیچ راه دیگری نیست، در اول و آخر خودم باید شروع کننده حرکت باشم در کلمات بعد از کلمه موجودی استفاده شده یعنی تمام موجودات ، در اینجا نمی گوید؛ هیچ کسی یا شخص و یا انسانی ، می گوید در هستی هیچ موجودی نیست که به اندازه من به خواسته های من فکر کند حالا خویش من که خودم هستم و دیگری خویشتن که همان خواسته های من یا همان بحث نفس است که در جزوۀ جهان بینی بیان شده است نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت می کند و نشانه آن این است که دارای خواسته است. پس مطرح می کند هیچ کسی به اندازه خود من به خواسته های شخصی من توجه ندارد. حالا اگر در مورد مسائل و ورود خودم به کنگره بخواهم مثال بزنم من علی یک زمانی مصرف کننده مواد مخدر بودم، زمانی که تصمیم به قطع مواد گرفتم با خودم گفتم دیگر مواد را نمی خواهم مصرف کنم آن موقع خواسته من این شد و آمدم این قضیه را دنبال کردم حالا من مصرف کننده که چندین سال در حال مصرف مواد بودم الان که می خواهم مصرف نکنم آیا می شود دیگری به جای من سر کلاس و کنگره برود یا اینکه به جای من سی دی بنویسد و یا صبح ها زود بیدار شود و شب ها هم زود بخوابد و یا اینکه کارهایی که در کنگره راهنمایم به من می گوید را انجام بدهد ؟ در عمل چنین چیزی نمی شود دیگری به جای من این این کارها را انجام دهد و من به درمان برسم. اینجا در این وادی به من می گوید باید خودم مسئولیت کارهای خود را بپذیرم و انجام این اعمال با خود من است تا بتوانم به درمان برسم جالب تر اینکه در این وادی آمده که باید دانست هیچ مخلوقی به اندازه خود به خویشتن خود فکر نمی کند هم می تواند در جهت منفی باشد و هم در جهت مثبت باشد یعنی من چه در مسیر درست حرکت کنم و چه در راه منفی بیشتر خود به خواسته های خودم دارم فکر می کنم و هیچکس به اندازه من به خواسته های من فکر نمی کند و برای رسیدن به خواسته های من تلاش نمی کند.مثلاً من اگر به کنگره می آمدم و خواسته درون من بود مواد مصرف نکنم ولی به حرف های راهنمایم درست گوش نمی کردم، داروی OT را سر وقت نمی خوردم یا به اندازه مصرف نمی کردم و از طرفی داروی مصرفی را کم و زیاد استفاده می کردم نتیجه درمان من خوب پیش نمی رفت و به درمان و آن حال خوب نمی رسیدم پس این مطلب هم در جهت منفی و هم در جهت مثبت تأثیر گذار است در آخر اگر من بخواهم حرکت کنم خواسته ها و تلاش من در نتیجه آن نقش مهمی دارند.
ویرایش و تایپ : مسافر سجاد
بازنگری و ارسال : مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
57