گروه سایت همسفران نمایندگی شعبه اروند آبادان با همسفر مریم مصاحبهای پر از تجربه و حس و حال خوب، انجام داده است تا ایشان از تجربیات خویش سخن بگویند.
همسفر مریم و مسافرشان محمد با آخرین آنتیایکس شیشه و تریاک با ۲۱سال تخریب وارد کنگره شدهاند، با روش دیاستی و شربت اوتی با راهنمایی مسافر محمد و همسفر مریم 2هفته است که در حال سفر هستند.

برای ما بفرمایید شما چند سال است که در کنگره حضور دارید و طی این چند سال چه تغییراتی در زندگی شخصیتان داشتهاید؟
از مهر ماه سال 1400 وارد کنگره شدهام، حدود سه سال و نیم است که در کنگره هستم، انسان مستقلی شدهام و توانستهام روی پای خودم بایستم و مشغول به کار شوم، قبل از کنگره فرد گوشهگیری بودهام و دیگران برای زندگیام تصمیم میگرفتهاند، ولی الان خودم با آموزشهای کنگره روی پای خودم ایستادهام.
لطفاً از حس و حال قبل و بعد از به کنگره آمدنتان برایمان بفرمایید؟
آدمی بودهام که به ته خط رسیده است و هر آن میخواستم خودکشی کنم، اعصاب و روانم به شدت بهم ریخته بود و آدم شکاک و پریشانی بودم، از وقتی با کنگره آشنا شدهام حال خوشی را تجربه کردهام، حس آزادی، راحتی و آرامش در درونم بوجود آمده است.
همسفر مریم عزیز برای ما بفرمایید با وجود اینکه مسافرتان به کنگره نمیآمد، چه چیزی باعث شد که شما همچنان حضور داشته باشید؟
ایمانم را از دست ندادم، امید داشتم یک روزی مسافرم به کنگره میآید و به درمان میرسد، هر لحظه و ثانیه منتظر بودم دوباره مسافرم به کنگره بیاید و بتوانم اعلام سفر کنم، آن حس اولیه را دوباره تجربه کنم، راهنمای خوبم همسفر مریم در این مسیر خیلی به من کمک کردند که کم نیاورم و بتوانم مسیرم را ادامه بدهم، مدیون راهنمای عزیزم همسفر مریم هستم.
بفرمایید چه عاملی باعث شد که مسافرتان به کنگره بیاید و سفرش را شروع کند؟
مسافرم ضربهی شدیدی در زندگی خورد، به زندان افتاد، درد کشید و من هم به او گفتم آخرین گزینهام کنگره است، اگر از زندان آزاد و درمان نشدید من دیگر در زندگی کنارت نیستم و وقتی آزاد شد، متوجه شد که نمیتواند به تنهایی مواد را کنار بگذارد و خودش به کنگره آمد.
بفرمایید آیا شما به مسافرتان برای به کنگره آمدن اصرار میکردید یا خودشان تصمیم به آمدن گرفتند؟
قبل از اینکه به زندان برود، بله همیشه به او اصرار میکردم که به کنگره بیاید، ولی قبول نمیکرد، یک بار که به دیدن آقای مهندس رفته بودیم، راهنمای عزیزم همسفر مریم به آقای مهندس گفتند که مسافر من شش ماه سفر بود که رفت، الان سه سال است که نمیآید، آقای مهندس نگاهم کردند و گفتند میآید، من از حرف آقای مهندس بیشتر دل گرم شدم که مسافرم حتما میآید و این موضوع را به خود مسافرم گفتم، که آقای مهندس گفت که به کنگره میآیی، ولی او هنوز سرش به سنگ نخورده بود و من همچنان امید، صبر و تلاشم را برای آمدنش از دست نداده بودم.

برای ما بفرمایید همسفر چه نقشی در درمان مسافر دارد؟
همسفر خیلی نقش مهمی دارد و همان طور که آقای مهندس فرمودهاند: بال پرواز است، همینطور اگر در سفر اول آموزشهای درست را نگیرد با مسافرش نمیتواند درست برخورد کند و شاید باعث شود مسافرش سفرش را خراب کند، تنها کار یک همسفر این است شانه به شانهی مسافر خود حرکت کند و بیشتر روی خودش کار کند.
بفرمایید آیا در مدتی که مسافرتان به کنگره نمیآمد شما ناامید و دلسرد شدید؟
مدت سه سال و نیم کم نیست، گاهی دلسرد میشدم و گاهی ناامیدی سراغم میآمد، ولی با آموزشها و صحبتهای راهنمای عزیزم همسفر مریم دل گرم میشدم و مسیرم را ادامه میدادم.
بفرمایید چه پیامی برای همسفرانی که مسافرشان به کنگره نمیآید دارید؟
همسفران عزیزی که مسافرشان به کنگره نمیآید، مسافرشان را رها کنند و ناامید نشوند و از تلاش، کوشش و صبر دست برندارند، روز سفید نزدیک است و من مطمئن هستم روزش که برسد مسافرشان میآید، انتظار کشیدن واقعا سخت است، ولی رسیدن به آن پایان انتظار خیلیخیلی شیرین است و به سفرتان ادامه بدهید.
در آخر اگر سخنی دارید بفرمایید؟
از راهنمای عزیزم همسفر مریم و تمام همسفران کنگره تشکر میکنم، اگر دلگرمی و حرفهای قشنگشان نبود شاید کم میآوردم، خدا را شکر میکنم کنگره در زندگی من هست، من تا آخر عمرم مدیون کنگره و آقای مهندس هستم، که چنین بستری را برای ما فراهم کردهاند تا بتوانیم خودمان را پیدا کنیم و اعتماد بنفس داشته باشیم، از همه عزیزانم تشکر میکنم.
طراح سؤالات و مصاحبهگر: همسفر بهاره رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون ششم)
عکاس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر بدریه (لژیون چهارم)
تنظیم و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
271