اولین جلسه از دوره پنجم لژیون سردار نمایندگی پاکدشت با استادی دستیار اسیستانت سردار همسفر نرگس، نگهبانی دنور همسفر معصومه و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه: وادی سوم «باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند.» و تأثیر آن روی من روز سهشنبه ۶ خردادماه ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شاکرم که این توفیق به من داده شد تا در جمع شما عزیزان حضور داشته باشم، انشاالله بتوانیم در کنار هم جلسه بسیار خوبی داشته باشیم. دستور جلساتی که از وادیها میباشند برای ما یک شور و شوق خاص دیگری دارند؛ همانطور که در کتاب۶۰ درجه زیر صفر اشاره میشود وادیها قوانین زندگی را برای ما بیان میکنند دانستن آنها برای این است که بتوانیم از موهبت زندگی بهرهمند باشیم و این لطف خداوند است که شامل حال ما شده تا بتوانیم در کنگره آموزش بگیریم و با آنها آشنا شویم و بتوانیم با کاربردی کردن آنها و رسیدن به تکامل مسیر زندگی را برای خودمان هموار کنیم و در عین سادگی وادیها مطالب مهم و کلیدی را در بر دارند. از نظر من هیچ زمان درک یک وادی به صورت کامل امکانپذیر نمیباشد؛ دقیقاً مانند کتاب۶۰ درجه زیر صفر هر چهقدر ما آموزش ببینیم هیچوقت به نقطهای نمیرسیم که بگوییم این وادی به من آموزش داده شده و به صورت کامل آن را دریافت کردهام.
مطالبی که در کنگره۶۰ به ما آموزش داده میشوند عمیقتر از اقیانوس است هر قدر ما قدم در جهت درک این مطالب داشته باشیم و احساس کنیم هر سال نسبت به سال گذشته مطالب کاملتری یاد میگیریم؛ اما همچنان به این آموزشها احتیاج داریم به همین دلیل است که دستور جلسات و وادیها هر سال مرتب تکرار میشوند برای اینکه در کنار دریافت ظرفیت درک هم افزایش پیدا میکند تا بتوانیم از آنها به صورت کاربردیتر در زندگی استفاده کنیم. شاید سال اولی که وارد کنگره میشویم به طور مثال: وادی اول را وقتی میخوانیم در همان محدوده درمانی اعتیاد، برای ما خلاصه میشود و مشکلات یک مصرفکننده در مسیر درمان اعتیاد برای مسافر و همسفر رقم خورده و فرد سعی میکند در همان مراحل درمان با نگاه خودش از مطالب دریافت داشته باشد و اما هر چهقدر به جلو پیش میآیید در سالهای بعد برداشت دیگری داریم به این دلیل که زندگی به سمت جلو در حرکت میباشد و مشکلات و مسائلی که در زندگی ما وجود دارند و انتها ندارند.
مسیر تکاملی مسیری است که توأم با مشکلات است و تکامل زمانی اتفاق میافتد که ما یاد بگیریم مسائل زندگی را آرامآرام و به نرمی برطرف کنیم. وادی سوم تنها وادی میباشد که عنوانش با "باید" شروع شده است به معنی اینکه حتماً به این مطلب توجه داشته باشیم و این قانون را باید در نظر داشته باشیم که در حل مسائل و مشکلات بالاترین نقش را خود ما بر عهده داریم اینکه بخواهیم انتظار داشته باشیم دیگران مسائل و مشکلات ما را بر طرف کنند تا از گذرگاه عبور کنیم این اتفاق هرگز نخواهد افتاد مسیر حل مسائل یک مسیری است که تغییرات و تبدیلات باید در آن اتفاق بیفتد و این تغییر و تبدیل زمانی اتفاق میافتد که ما حرکت کرده و پذیرش داشته باشیم آن وقت نیروهای القا، احیا و تحرک به یاری ما میآیند تا بتوانیم راه حل درستی با تفکر سالم پیدا کنیم و مسائل و مشکلاتمان را برطرف کنیم. در سیدی غیب استاد امین اشاره میکنند به اینکه انسانها در زندگی دو دسته میشوند، دسته اول انسانهایی که به نیروی غیب اعتقاد دارند و دسته دوم انسانهایی که به نیروی غیب اعتقاد ندارند. من با خود فکر میکردم که ما ایمان داریم نیروی مافوق و قدرت مطلق وجود دارند و نیروهایی هستند که در هستی به ما کمک میکنند اما در واقعیت چند درصد از ما در عمل به این نیروها اعتقاد داریم؟ این یکی از مواردی است که بسیار ذهن من را به چالش میکشد، اینکه بخواهم خود را با خودم بسنجم آیا من در عمل به این نیروها اعتقاد دارم یا خیر؟ استاد امین مشخصههایی را برای افرادی که ایمان دارند مطرح کردند و در ادامه فرمودند: انسانهایی که به نیروها اعتقاد دارند در مسائل و مشکلات متعددی قرار میگیرند، این افراد آرامش دارند به همریختگی ندارند و درست در مسیر زندگی انسان تلاش میکنند و میدانند نیروهای دیگر هم برمبنای خاصی در تغییرات و تفکرات هستند و ما از فرمان خودمان اطلاع و آگاهی چندانی نداریم اما خداوند مسیر زندگی و مسیر تکامل را طوری رقم میزند که آن خواستهها برای ما محقق شود.
اگر بخواهیم وادی سوم را به لژیون سردار متصل کنیم این وادی را ما در کنگره۶۰ با تمام وجودمان حس و لمس کردهایم کاربردی بودن و اجرایی شدن آن را هم دیدهایم و نشانهاش این است که کنگره در شهرهای مختلف ایران توسعه پیدا کرده است. در گذشته فقط شعبه انقلاب بود و بعد به آکادمی انقلاب تبدیل شد، امروزه بیش از ۱۰۰ شعبه یا مرکز وجود دارد،۱۸۰ هزار نفر عضو وجود دارد، سفر اولیها برای درمان بیش از ۱۸ هزار نفر روی پروژه OT میباشند، تحقیقات انجام میشود، دانشگاه ساخته میشود و مقالات ارائه میشوند که همه اینها به دلیل این است که وادی سوم در کنگره با تدبیر آقای مهندس کاملاً اجرایی شده است و این یک درس است برای من نرگس؛ اگر کنگره به این نقطه رسیده است صرفاًبه این دلیل است که آقای مهندس این خودباوری را به اعضای کنگره دادهاند و میتوانند این علم راستین درمان را دست به دست به باقی انسانهای دردمند در سراسر دنیا منتقل کنند. هیچ هزینهای وجود ندارد که فردا یک مشکل بیماری و مسئله برای من و یا حتی اعضای خانواده من عنوان شود؛ اما وقتی که در این مسیر حرکت کنیم و ایمان کامل داشته باشیم که این عمل خیر در کنگره انجام میگیرد و به درمان قطعی اعتیاد منجر میشود و در ادامه بسیاری از بیماریهایی که لاعلاج هستند به درمان میرسند، این را باور داشته باشیم و در جهتش حرکت کنیم و این پیام را به همه انسانها برسانیم.
باید یاد بگیریم اینطور نباشد که فقط بخواهیم به خودمان و یا اعضای خانواده تفکر کنیم، به فکر همه انسانها باشیم، برای آرامش و حال خوش دیگران با قدرت و بخشندگی که در درونمان وجود دارد در حرکت باشیم قطعاً بازتابش به زندگی ما خیلی بیشتر بر میگردد؛ شاید فکر کنیم حال خوش ما فقط در حل مشکل اعتیاد است اینکه مصرف کننده من درمان شده است و دیگر هیچ مشکلی ندارد و ما حال خوش و آرامش داریم؛ اما استاد امین اشاره میکند به مطلبی که اینجا یک کلید وجود دارد و میفرمایند: حال خوش ما در گرو حال خوش دیگران است همه ما بازیگران سناریو هستی میباشیم که از قبل کارگردانی شده است هر کدام از ما بازی خودمان را داریم اما اینکه من بتوانم خوب بازی کنم در گرو این است که کنار دستی من هم بتواند بازی خوبی داشته باشد؛ اگر او خوب بازی کند بازی من هم خوب دیده میشود اما اگر من فقط به فکر خود، حرفه خود و اعضای خانواده خودم باشم این اتفاق نمیافتد و بازی من هم قطعاً خراب میشود و این همان نقطه عطف و تفکری است که در لژیون سردار وجود دارد و به اعضا انتقال داده میشود و این بیداری جرقه زده میشود تا اینکه آشنا بشویم و تفکر کنیم برای چه چیزی این بخشش را انجام میدهیم؟ قطعاً همه ما به این نقطه تا حدی رسیدهایم و سعی میکنیم هر سال سرداری خود را قویتر کنیم و تا حدی بخشش را افزایش بدهیم و حتی جایگاه پهلوانی و دنوری را تجربه کنیم، همه ما در کنگره۶۰ این را تجربه کردهایم زمانیکه بخشش علمی انجام میدهیم و در قسمت راهنمایی بخشش جانی انجام میدهیم، حتی خدمتهای دیگر در جاهای مختلف را انجام میدهیم، چهقدر حالمان خوب میشود، به این دلیل است که نگاهمان وسیعتر شده است و از خود و خانوادهمان عبور کردهایم و سعی میکنیم دست انسانهای دردمند دیگر را بگیریم و آنها را به این حال خوش و آرامشی که امروز نصیب ما شده است به یاری خداوند برسانیم تا بتوانند با عبور از مسائل و مشکلات موقعیت امروزی زندگیشان را تجربه کنند.

تایپ: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر معصومه (ن) رهجوی راهنما همسفر مرجان
ویرایش: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
132