English Version
This Site Is Available In English

در دل ترس برویم و از قضاوت دیگران نترسیم

در دل ترس برویم و از قضاوت دیگران نترسیم

تبدیلات از کل به جز و همین‌طور برعکس می‌باشد؛ پس رکودی وجود ندارد. گذشته، حال و آینده همه در حال تغییر و تبدیل هستند. همه موجودات در طول تکامل، مسافر هستند و هر موجودی برای انجام عمل خاصی پا به حیات می‌نهد که به هدف تعیین شده نزدیک می‌شود.

امروز روز رهایی ویلیام مسافران نیکوتین؛ همسفر الهه و همسفر مهری به راهنمایی راهنمای ویلیام همسفر زهرا با دستان پر توان مهندس حسین دژاکام بود. برای دریافت حس و حال نابشان مصاحبه‌ای با این دو عزیز ترتیب داده‌ایم که از شما می‌خواهم صمیمانه همراهمان باشید تا از تجربه‌ سفر نیکوتین آن‌ها بهره‌مند شویم.

رهایی نیکوتین شما مصادف شده است با هفته ویلیام، کمی از حس و حالتان، از امروز که در آکادمی رهایی خود را از دستان پر مهر مهندس گرفتید برایمان بگویید؟

مسافر نیکوتین الهه

رهایی قشنگ‌ترین کلمه‌ای است که مدت‌ها انتظارش را می‌کشیدم، این رهایی به دور از باورم بود که این‌گونه برایم رقم خورد و مصادف شدنش با هفته دخانیات، برام زیباتر شد، حس و حال غریبی داشتم و قشنگ‌ترین حس و حال پدرانه را در نبود پدر عزیزم از آقای مهندس دریافت کردم. از خداوند خواستار سلامتی برای خودشان و خانواده محترمتان هستم و انشاالله سایه‌شان بر سرمان مستدام باشد.

مسافر نیکوتین مهری

بله خیلی خوشحالم از اینکه رهایی‌‌ام مصادف شده با هفته دخانیات. خداوند را شکر می‌کنم‌ که اکثر اتفاقات زندگی‌مان در کنگره با تاریخ‌های به یاد ماندنی و دستور جلسات زیبا مصادف بود. تا قبل از کنگره اصلاً به روزها و تاریخ‌ها و مناسبت‌ها توجه نمی‌کردم ولی از وقتی مسافرم رهایی گرفت رهایی‌اش با روز تولدش یکی شد خیلی برایش خوشحال شدم از ته دلم؛ چون خدا می‌داند چقدر از حیاتش را درگیر اعتیاد بود که حالا با رهایی‌اش گویی دوباره به این دنیا آمده است. خداوند را شکر می‌کنم بخاطر نعمت‌های بسیار زیادی که به ما داده است تا قبل از ورود به کنگره همیشه به مسافرم می‌گفتم خدا ما را خیلی دوست دارد هیچ وقت ما را تنها نگذاشته است ما خیلی خوشبخت هستیم. امروز هم چندین ساعت است نشان ویلیام را از دستان پر مهر و محبت آقای مهندس گرفته‌ام  وقتی نشان را می‌گرفتم خیلی خوشحال بودم مثل بچه‌ها سر تا پا ذوق بودم؛ ولی در تمام جلسه اشک ریختم به‌خاطر این همه نعمت که خداوند به واسطه کنگره در اختیار ما قرار داده است که خیلی وقت‌ها نعمت‌ها برایمان عادی شده و ما آن‌ها را نمی‌بینیم.

عبور از این گذرگاه و تاریکی چقدر در صور پنهان و آشکار شما تأثیر گذاشت؟

مسافر نیکوتین الهه

عبور از گذرگاه‌ها و تاریکی‌ها همان‌طور که از نامش پیداست عبور و گذر است. دیدن خود تاریکی و لمس و شناخت این نیرو، شروع نبرد درون است و ابتدای مسیری که باید رفت و ناظر بود؛ چون در مسیر این نیرو بسیار تلاش می‌کند تا در این راه، سد و مانع ایجاد کند چون انتهای مسیر تاریکی دنیایی دیگر از روشنایی‌ها است که کاملاً این نیرو از این شگفتی باخبر است و تمام تلاش خود را می‌کند که انتهای مسیر چیزی که انتظارمان را می‌کشد را به دست نیاوریم. تأثیرش در صور آشکار و پنهان آرامشی بود که در آخرین پله مصرف کاملاً احساسش می‌کردم.

مسافر نیکوتین مهری

عبور از این گذرگاه‌ باعث بالا رفتن ظرفیت و بالا رفتن روحیه انتقاد پذیری در من شد و باعث شد فرزندانم از ته دلشان دوستم داشته باشند و این تجربه‌ای است که الان به‌خاطر دارم و در صور آشکار متوجه‌اش شدم؛ ولی در مورد صور پنهان هنوز شناخت کافی از خودم پیدا نکرده‌ام که بتوانم به زبان بیاورم؛ چون صور پنهان به نظرم خیلی پیچیده‌تر از فهم من است.

پیامتان به عنوان کسی که سفر کرده و به حال خوشی رسیده برای عزیزانی که مصرف قلیان یا سیگار دارند ولی به هر دلیلی انکار می‌کنند چیست؟

مسافر نیکوتین الهه

عزیزانی که مصرف قلیان یا سیگار دارند و انکار می‌کنند مطمئن باشند در پنهانی‌ترین لایه‌های وجودشان هنوز به درمان، کنگره، به متد DST و معجزه آن اعتقادی ندارند. اعتقادات، اول ایمان و بعد شهامت را می‌طلبد و در پیام لنگر کشتی را بکشید استاد سردار می‌فرمایند: «گاهی انسان درجایی می‌ماند و به علت و معلول‌های آن نمی‌اندیشد و در جا خواهند زد؛ چون مانع سر راه خود را نادیده می‌گیرند و مسیر برای ادامه هموار نیست».

مسافر نیکوتین مهری

پیام من این است که اگر کلام‌تان نفوذ ندارد اگر فرزندانتان یا مسافرتان به حرف‌هایتان گوش نمی‌دهند بدانید که گره‌ای در وجودتان است که در صور پنهان‌تان است و شما آن را نمی‌بینید. سفر ویلیام به شما کمک می‌کند که به درون خودتان سفر کنید و یک نسخه قوی‌تر از خودتان را بسازید یا بهتر بگویم خودتان را پیدا کنید که بعد از آن نفس شما به شما احترام می‌گذارد و دیگران هم این مسئله را حس می‌کنند و شما را قوی‌تر می‌بینند و کودکانتان می‌بینند که مادرشان تفکر می‌کند، صبر می‌کند و یا سکوت می‌کند و دیگر با انتقاد دیگران زود از کوره در نمی‌رود؛ یعنی قوی شده‌ای و تصویری که در ذهن آن‌‌ها ایجاد کرده‌ای تصویری جدید است که لایق احترام گذاشتن لایق دوست داشته شدن هستی. چرا؟ چون حالا دیگر هم در صور پنهان و هم صور آشکار خودت را دوست داری برای خودت ارزش قائلی حالا چیزهایی که به‌دست آورده‌ای با ورود به سفر ویلیام و گذشتن از آن گذرگاه سخت اول پذیرش می‌خواهد که بتوانی قبول کنی که مصرف‌‌کننده‌ هستی و این یک امتیاز و فرصت است که خداوند به تو داده است که یک قدم به‌ او نزدیک‌تر شوی. اگر مصرف‌کننده بودن و بعد از آن سفر کردن را ننگ بدانیم و خجالت بکشیم پس الان هم نباید در کنگره می‌بودیم چون آقای مهندس هم همین ننگ یا بهتر بگویم موهبت را پشت سر گذاشتند تا بتوانند درمان شوند و درنهایت ما خانواده‌ها که جزء یارانش هستیم را دور هم جمع کنند تا کنار هم به حال خوش برسم. مسئله بعدی شجاعت است یا همان تهور باید شجاع باشیم در دل ترس برویم و از قضاوت شدن توسط دیگران نترسیم و ثابت کنیم که انسان قدرتمندی هستیم. به نظر من وقتی انکار می‌کنم؛ یعنی درحال پنهان کردن هستم و این از ما انرژی می‌گیرد و خداوند هم انسان‌های پنهان‌کار را دوست ندارد.

به نظر شما جدا شدن از این ضد ارزش‌ها چقدر می‌تواند بنیان خانواده را تحکیم دهد؟

مسافر نیکوتین الهه

احساس و درکی که در طول سفر به من دست داد؛ خود کلمه مسافر در دل همسفر بود. تا حد بسیار زیادی شناخت متد، پله‌ها و درگیر شدن با چالش‌های خود باعث رها کردن مسافر می‌شود؛ چون معجزه‌ای است که ناچار به خودش و تاریکی‌هایش سنجاق شود و این فرصت بسیار مناسبی برای خانواده است که از دنیای بیرون و آشفتگی‌های اطرافیان جدا شود و قطعاً کم شدن چالش‌ها باعث تحکیم خانواده خواهد شد.

مسافر نیکوتین مهری

این سوال را بیشتر در سوال بالا جواب دادم که بین ما و اعضای خانواده چه اتفاقی می‌افتد. وقتی سفر می‌کنیم قدر خودمان را بیشتر می‌دانیم انسان قوی‌تری می‌شویم، زنی می‌شویم که نفوذ کلام دارد و همین نفوذ کلام باعث گرم شدن و تحکیم بنیان خانواده می‌شود.

پیامی که از راهنمای DST خود گرفتید و باعث شد تصمیم به سفر نیکوتین بگیرید چه بود؟

مسافر نیکوتین الهه

راهنمای من، راهنما همسفر لیلا همیشه از من می‌خواستند که در جریان کنگره باشم؛ ولی ابتدا متوجه نبودم. درگیر شدن با محتوای کنگره، رها شدن از درگیری‌های روز مرگی و سرگرم آموزش‌های ناب کنگره بودن باعث شد چیزی که برایم لازم بود رقم بخورد؛ این جریان بسیار پر شور و نیرومند است و چیزی که برای هر شخص و رشد او نیاز باشد حتماً اتفاق خواهد افتاد.

مسافر نیکوتین مهری

برای من بیشتر، تلاش راهنما بود تا پیام! راهنمایم همسفر لیلا چندین بار از راهنمای ویلیام همسفر زهرا خواسته بودند به من سفر بدهند. می‌توانم بگویم: بیشتر از هر چیزی فرمان الهی بود که اجازه داده شد که سفر کنم و من با کمال میل قبول کردم و ایمان داشتم مسیری که در آن قرار گرفته‌ام سراسر لطف و محبت پروردگار است؛ چون ایمان داشتم که برای کمک راهنمایی قبول می‌شوم و این سفر بهانه‌ای بود که مرا برای خدمت کردن در این جایگاه آماده کند و خداوند را شکر می‌کنم و خیلی خوشحالم که این لیاقت به من داده شد.

«کسانی که شروع به حل مشکلات خود می‌کنند مورد حمایت الله قرار می‌گیرند» چقدر در طول سفرتان این حمایت را حس کردید و به آن باور داشتید؟

مسافر نیکوتین الهه

حمایت الله همیشه بوده از ازل تا ابد و این خواسته‌ نیرو قدرت مطلق است که ما مورد رحمت و حمایت این نیرو باشیم؛ ولی چیزی که مانع است آشفتگی‌های درونی و بیرونی ما است که لمس و احساس این نیرو را در ما کم‌رنگ می‌کند. در طول سفر کمک و یاری این نیرو برایم قابل لمس بود، کمک‌های فراوانی شد و نتیجه‌اش پایان سفر بود که انجام شد.

مسافر نیکوتین مهری

صد درصد. خداوند می‌گوید: از تو حرکت از من برکت. نه تنها سفر کردن بلکه زندگی کردن در کنگره تماماً حمایت است چون راهی که در حال طی کردن آن هستیم راه مستقیم و تماماً نعمت است. نعمت لژیون جونز و رهایی از اضافه‌وزن، لژیون ویلیام  و رهایی از قلیان، قرص و اندیشه‌ افیونی و آموزش جهان‌بینی که در کنگره می‌بینیم جز حمایت الله چه چیزی می‌تواند باشد؟ خداوند ما را حمایت کرده و در این راه پر از خیر و برکت قرار داده است؛ درست در جاهایی که اصلاً پیش بینی نمی‌کردم سفر ویلیام کمکم کرد تا مرا به حال خوش نزدیک کند دقیقاً نمی‌دانم در صور پنهانم چه اتفاقاتی افتاده و این وقتی مشخص می‌شود که بخواهم خدمت کنم وقتی درگیر خدمت شدم متوجه می‌شوم که با خودم چند چند هستم.

مسافر نیکوتین مهری:

سفر ویلیام شما چقدر در قبولیتان در آزمون راهنمایی تازه واردین نقش داشته است؟

من قبل از سفر ویلیام درحال تلاش بودم؛ یعنی از روزی که وارد کنگره شدم سر تا پا گوش بودم در لژیون به صحبت‌های راهنمای DST‌ خودم و مشارکت بچه‌ها گوش می‌دادم، سی‌دی‌ها را با جان و دل نکته‌برداری و علامت گذاری می‌کردم و این موفقیت ذره‌ ذره از همان ابتدا شکل گرفت؛ چون همیشه کلمه ذره‌‌ ذره‌ جناب مهندس برایم کمک بود که به اندازه توانم از خودم توقع داشته باشم؛ اما مداوم تلاش کنم و در این راه استقامت داشته باشم تا نتیجه بگیرم.

با سفر نیکوتین چقدر توانستید مسافرتان را درک کنید از حس و حالتان برایمان بگویید؟

خیلی زیاد. نه تنها مسافر خودم بلکه تمام مسافران را حالا بهتر درک می‌کنم و وقتی که می‌بینم حالشان خراب است؛ یعنی واقعاً خراب است و شاید در ظاهر مشخص نباشد؛ ولی وظیفه‌ من این است که به‌ این‌ حال خراب دامن نزنم. تجربه‌ای که به‌دست آوردم خیلی می‌تواند به من در خدمت راهنمای تازه‌واردین کمک کند و حرف‌هایی که در مورد مسافران خواهم زد بر اساس تجربه است صرفاً فقط شنیدن و دیدن نیست و این به نظرم با‌ارزش‌تر است.

مسافر نیکوتین الهه:

شما الگو و نشان دهنده این هستید که بدون مسافر هم می‌توان به رهایی و حال خوش رسید، رمز این حرکت و حال خوشتان چیست؟ و چه پیامی دارید برای کسانی که مسافرشان خوب سفر نمی‌کند؟

هدف و خواسته کنگره شناخت خویش و رسیدن به خود است به همین دلیل گاهی از ما می‌خواند که مسافر را رها کنیم و رها کردن برای من جور دیگری رقم خورد که مسافرم هنوز اجازه ورود نداشته باشد تا من خودم را پیدا کنم و این یک فرصت بود و پیامم برای همسفری که مسافرش خوب سفر نمی‌کند؛ فقط رها کردن است که معجزه می‌کند. همسفر فقط می‌تواند نقش پیله و بستر را برای مسافر داشته باشد؛ پروانه شدن و مابقی بر عهده مسافر است.

شما معجزه عشق و محبت را با آموزش‌های کنگره در زندگی‌تان چگونه تجربه کردید؟

من قربانی باوری بودم که همه چیز اگر در زندگی فراهم است پس عشق است؛ ولی برعکس در کنگره با مفهوم عشق و محبت آشنا شدم که عشق و محبت چیزی است که در وجود دیگران می‌کاری؛ عشق و محبت می‌دهی و عشق و محبت دریافت می‌کنی. من با تمام وجودم خواستار عشق و محبت بودم که بذر آن کینه و نفرت بود ولی انتظار برداشت چیز دیگری را داشتم. ولی حالا با تمام توانم درحال عوض کردن بذرهای وجودیم هستم که عشق و محبت بدهم تا بتوانم دریافتش کنم.

صحبت پایانی:

مسافر نیکوتین مهری

نترسید، شجاع باشید و حرکت کنید سفر ویلیام را تجربه کنید؛ چون تبدیل به یک نسخه بهتر از خودتان می‌شوید. در پایان از راهنمایان خودم تشکر می‌کنم که من را در این راه کمک و راهنمایی کردند.

مسافر نیکوتین الهه

در برابر تحولاتی که در مسیرتان رخ می‌دهد مقاومت نکنید، بگذارید زندگی در درون‌تان جریان یابد. از این‌که زندگی‌ات زیر‌ و رو می‌شود هراسان مباش از کجا می‌دانی بعد از زیر و رو شدن زندگی‌تان بهتر نخواهد شد از تمامی کسانی که در این مسیر از خود گذشتگی می‌کنند صمیمانه سپاسگزار هستم.

از صحبت‌های پر از تجربه و آموزش مسافران نیکوتین همسفر الهه و همسفر مهری سپاسگزارم. ممنونم که وقت گرانبهای خودشان را در اختیار ما گذاشتند. خدا قوت به راهنمای ویلیام همسفر زهرا که یاری‌رسان و چراغ راه این دو عزیز بودند. امیدوارم که همیشه در مسیر سبز کنگره، خدمت‌ها را یکی پس از دیگری تجربه نمایند و آرامش و آسایش روزی وجودشان باشد.

مصاحبه کننده و طراح سؤال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون شانزدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .