مصاحبه با پهلوان محسن به مناسبت دستور جلسه استحکام پایه های مالی کنگره

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر ،آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک ،مدت سفر ده ماه و هفت روز به راهنمایی راهنمای محترم اقای تیموری با شربط او تی و روش دی اس تی درحال حاضر دو سال و شش ماه است که از بند اعتیلد آزاد و رها هستم .
پهلوان محسن یکی از خدمتگزاران صدیق کنگره که با حضور فعال در لژیون سردار تلاش کرده دین خود را به کنگره ادا کند و امید است ایشان از خدمتگزاران همیشگی کنگره شصت باقی بماند و وجود ارزشمنش شمعی باشد برای عاشقان خدمت و اموزش ،امروز در گفتگویی صمیمانه از تجربیات ایشان استفاده میکنیم .
سلام پهلوان محسن :
سوال: برداشت شما از دستور جلسه  در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره ، من چه کرده ام ،چیست ؟
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر ،امروز نیم ساعت قبل از جلسه به من گفتند شما استادی ،این حس و حال خیلی خوبی رو به من داد ،به طور کلی تجربه این جایگاه خیلی به انسان انرژی میدهد ،من تجربه خدمت در جاهای مختلفی را چه در گذشته چه در حال حاضر داشته ام و کلا خدمت کردن انرژی خاصی به انسان میدهد ،شما وقتی به یک گل آب بدهی و به آن توجه کنی گل هم این انرژی را در قالب زیبایی به شما برمی گرداند ،من قبلا خدمت داشتم اما با دانایی کمتر ،نوع زندگی کردن من متفاوت بود ،پول داشتم فکر میکردم همه چیز دارم ،و همه چیز با پول حل میشود ، پول داشتم ولی حال خوش نداشتم ، پول داشتم ولی فخر فروشی می کردم ،این خیلی بد بود ،الان که به این موضوع فکر می کنم می بینم من یک انسان هستم شبیه همه انسانهای دیگر ،حالا خدا به من این انرژی را داده منبع در آمدی دارم و اگر خدا این لطف را شامل حال من کرده قرار نیست بابت خواسته های خودم به دیگران ظلم کنم ،خدا رو شکر به کنگره آمدم و گوش به فرمان راهنما سفر کردم کفش آهنی پوشیدم و درست سفر کردم چون خواسته داشتم ،من انواع ترک را تجربه کردم حتی دکتر خصوصی داشتم ،ولی نتیجه نگرفتم ولی خدا را شکر بعد سفر درست در کنگره ،الان نسبت به مواد هیچ حسی ندارم چون دیگر از آن انرژی نمی گیرم ، خب این علم کنگره بوده که من به این حال خوش رسیدم ، این خواسته من بود که رها شوم و کنگره پاسخ این خواسته بود ،الان که رها شده ام وظیفه خودم میدانم چه از نظر مالی چه از نظر وقتی هر کاری که کنگره در چهارچوب خدمت از من خواهد بر دیده منت قبول کنم و خدمتگزار باشم .
سوال :آقا محسن مهمترین و بزرگترین هدیه ای که از کنگره گرفتید در این مدت سفر چه بوده ،؟؟
برگشتن به اجتماع و جامعه،شاید بزرگترین هدیه ای که کنگره به من داده برگشتن به خلنواده به زندگی بوده ، اینها هدیه های بزرگی هستند که کنگره به من داده،چه هدیه ای بالاتر از این که وقتی خودم را در آینه میبینم از چهره خودم لذت میبرم ،قبلا یک قیافه ژولیده و به هم ریخته داشتم ،و با فکر غلط کلا در بی راهه حرکت میکردم ولی الان به لطف کنگره گفتار و رفتارم خیلی بهتر شده و تلاش میکنم تمام چیزهایی را که از کنگره یاد گرفته ام کاربردی کنم .
سوال :در این دوسال و نیم که از رهایی شما میگذرد جایگاه های مختلف خدمتی را تجربه کرده اید ، و همچنین در لژیون سردار دنور و پهلوان شده اید ، توصیه شما در این مسیر خدمت گزاری برای سفر اولی ها چیست ؟؟؟
خب من معتقد هستم من مصرف کننده اگر بگویم نمی توانم در مسایل مالی خدمت کنم ،به نظرم درست نیست ،چرا که یک مصرف کننده هر طور شده پول مواد مصرفی خود را تهیه می کند ،پس هر کس می تواند از پولی که قبلا در مسیر مصرف هزینه می شد در راه کمک به کنگره استفاده کند ،من این را به تجربه می گویم خدمت به کنگره در مسایل مالی هم به انسان انرژی زیادی میدهد هم از طریق چرخه الهی چند برابر آین کمک به زندگی انسان برمیگردد.
سوال :کمک مالی به کنگره چه تاثیری در زنگی شخصی شما داشت ؟؟
خیلی جاها کمک کرده بودم در کنگره هم دو بار لژیون سردار بودم ، دو سال لژیون سردار بودم دو بار دنور شدم ، ولی زمانی که رفتم اجازه پهلوانی را بگیرم آقای مهندس به من اجازه ندادند ،چون رها نشده  بودم اما وقتی که رها شدم این اجازه به من داده شد ،این روز یکی از شیرین ترین روزهای زندگی من بود، و این مبلغی که من به کنگره کمک کرده ام قبلا در زندگی من وارد شده بود چون تمام مخارج اضافی من که خرید زیاد مواد برای خودم و دوستانم بود حذف شد ، بنابراین باز هم من به کنگره بدهکار هستم نه کنگره به من .
سوال :آقا محسن تا الان چقدر توانستی دین خود به کنگره ادا کنی ؟؟
فکر میکنم هنوز نتوانسته ام دین خود را به کنگره ادا کنم ،اما هر کاری که از دستم بیاید برای کنگره انجام خواهم داد با وجو این که کنگره از من هیچ درخواستی ندارد در کل دریا را درنظر بگیرید من محسن ذره ای از یک قطره در دریای خروشان کنگره هم نیستم .
سوال :توصیه و حرف آخر به عنوان یک پهلوان و سفر دومی در کنگره ؟
خدا کند من محسن که الان در مسیر کنگره هستم خدمت گزار باشم و خدمت گزار بمانم که حتی یک نفر را در سال بتوانم به واسطه توسعه فعالیت های کنگره و تاسیس شعب جدید به رهایی برسانم ،برای من کافی است و حال من را خوش میکند ،حقیقتا این خواسته و درونی من است و امیدوارم خدا زمینه تحقق این خواسته را با صدور فرمان الهی فراهم کند .

تنظیم و تایپ : مسافر احسان لژیون  بیست و یکم

عکس: مرزبان خبری

نگارنده : مسافر محسن لژیون شانزدهم