ششمین جلسه از شصت و ششمین دوره سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ ویژه مسافران آقا در نمایندگی پرستار با استادی راهنما مسافر امیر، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه «وادی سوم و تاثیر آن روی من» چهارشنبه 6 خرداد 1404 رأس ساعت 17 برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر هستم که در کنگره حضور دارم و به عنوان یک خدمتگذار خداوند را شکر می نمایم که اجازه خدمت را به من داده و تا وقتی زنده هستم به این سیستم وصل باشم و در احیای انسانی کنگره 60 تلاش نمایم. از آقای نگهبان و دبیر محترمشان که اجازه خدمت به بنده را دادند تشکر مینمایم، در مورد دستور جلسه وادی سوم و تاثیر آن روی من، ابتدای وادی باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. سپس صحبت از این شده است که ما در این وادی آغازی تازه داریم، خط بعدی در مورد مسئولیت پذیری صحبت شده است، در وادی سوم، این آغازی نو و آغازی دوباره از لحظه ای شروع میشود که من به عنوان انسان، خطاها و اشتباهات خودم را میپذیرم، یعنی تا زمانیکه در مسیر خود حرکت میکنم اگر کسی به من بگوید.
.jpg)
اگر خودم به آن فکر کنم که من کاری نکردم و مقصر دیگران هستند، هرگز من ارادهای برای تغییر آن وضعیت را نخواهم داشت، چون احساس میکنم که اصلا اراده من نبوده است، و هیچکاری هم نمیتوانم کنم، ورود ما به کنگره به این دلیل بوده است که به این نتیجه رسیدیم، خودم اشتباه کردم، خودم راه را اشتباه رفتم و خودم تصمیمات اشتباه گرفتم از این لحظه است که تغییرات شروع میشود.
از این لحظه است که من به دنبال چاره میگردم، از این لحظه است که من خواهان تغییر میشوم و فرمان الهی نیز برای ما صادر گردیده است. دستور جلسه این است وادی سوم و تاثیر آن روی من، تاثیری که وادی سوم بر روی من داشت، جالب است دوستان تا قبل از ورود من به کنگره یک سری مسائلی را من هرگز نداشتم، چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ کاری، بعد از ورودم به کنگره و بعد از رهایی تازه مشکلات برای من شروع شد.
در یک مقطعی برای من خیلی عجیب بود، خیلی با خودم و خدای خودم خیلی درگیر شده بودم، اگر من در مسیر درست قرار دارم، اگر در مسیر ارزشها هستم چرا اینگونه به مشکل برخورد مینمایم، آمدم با راهنمای خودم صحبت کردم و ایشان گفتند که اینها چالشهای سفر دوم هستند و نگران نباش، یادم هست که چند وقت بعد از این موضوع با چالشهای بسیار بدی مواجه شدم، یک روز با حالت عصبانیت از جای خود برخاستم و از درب ساختمان بیرون آمدم و به دیدار اقا امین دژاکام رفتم، به ایشان گفتم که چرا برای من این همه گرفتاری پیش میآید؟ آقای امین به من گفتند: که چند وقت است که در کنگره هستید؟ گفتم شش تا هفت سال است که در کنگره هستم.
ایشان گفتند: من بعد از ده سال که در کنگره بودم غرق در مشکلات بودم، چه توقعی داری که همه چیز یک دفعه خوب بشود، اگر میخواهی در مسیر درست باشی باید مسئولیت آن را نیز بپذیری، امتحان میشوی و باید امتحان هم پس بدهی، آیا راست میگویم که خواهان تغییر هستم؟ آیا راست میگویم که مسئولیت پذیر هستم؟ آیا میخواهم تبدیل به یک انسان دیگری بشوم؟ مشکلات در سفر اول به یک نوعی میباشند و در سفر دوم به یک نوع دیگر، توصیهای که استاد امین داشتند به من گفتند: که خدمت کردن را رها نکن، و مسئولیت کارها را خودت بپذیر، اتفاقاتی که رخ میدهند باعث رشد تو خواهد شد.
وقتی صحبت مسئولیت پذیری میشود، دو خط پایینتر از وادی به جمله کلیدی که آقای مهندس گفتند: تا انسان خود کاوش نکند اگر با تمام کاوشگران ماهر نیز همنشین باشد به موضوع واقعی پی نخواهد برد. این جمله همیشه در ذهن من هست و سعی میکنم که به آن عمل کنم، کاوشگری همین مسائلی هست که به وجود می آید، اگر مشکلاتی پبش آمد و من به دنبال حل آن بودم و توانستم راه حل خوبی پیدا کنم میشود کاوشکری، وادی سوم خیلی برای من تاثیر گذار بود. از خداوند میخواهم که معنای تک تک کلمات آقای مهندس را درک کنم، بفهمم و حقیقت را درک کنم، از این که به صحبتهای من توجه فرمودید از همه شما سپاسگزار هستم.
عکاس: مسافر کوشیار
تایپ و ویراست: مسافر مرتضی
بارگزاری: مسافر حسین
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
140