English Version
This Site Is Available In English

هیچ کسی به غیر از خود شخص نمی‌تواند مشکل او را حل کند

هیچ کسی به غیر از خود شخص نمی‌تواند مشکل او را حل کند

مرزبانان کسانی هستند که با همه عشقی که در وجود خود نسبت به خلق دارند همیشه زودتر از همه اعضاء در کنگره حاضر می‌شوند و تا خروج آخرین فرد از کنگره در کنار آن‌ها هستند با گرمی و مهربانی آماده پاسخگویی به سوالات آن‌ها می‌باشند.

با سلام‌ خدمت همه عزیزان امروز مصاحبه‌ای با یکی از مرزبان‌های نمایندگی امیر به واسطه لژیون سردار ترتیب داده‌ایم همسفر راضیه به همراه مسافر خود ابوالفضل با آنتی‌ایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند و با راهنمایی همسفر ژاله و مسافر رضا به مدت ۱۱ ماه به روش DST و داروی درمان OT سفر کردند و مدت رهایی همسفر۳ سال و ۷ ماه و مسافر او هم ۴ سال و ۶ ماه است در ادامه مسافر ابوالفضل سفر نیکوتین به راهنمایی مسافر رضا به مدت ۱۱ ماه به روش DST داشتند و مدت رهایی ۳ سال و ۷ ماه است که به لطف خداوند و دستان پر مهر آقای مهندس حسین دژاکام آزاد و رها هستند، همسفر راضیه در رشته ورزشی بدمینتون و مسافر ابوالفضل در فوتبال در کنگره فعالیت دارند.

لطفاً بگویید چه جایگاه‌های خدمتی را تجربه کردید؟

من دبیری جلسات خصوصی، مسئولت حضور و غیاب را انجام دادم و در حال حاضر در خدمت مرزبانی فعالیت دارم.

آیا خدمت مرزبانی سخت است و برای انجام  آن باید مهارت خاصی داشته باشیم؟

خیر، از زمانی که وارد کنگره شدم پس از مدتی حس‌های من باز شد، عاشق خدمت مرزبانی بودم و خدا را شکر می‌کنم که نصیب من هم شد، به نظر من آنقدر این جایگاه شیرین و پر از آموزش است که اصلاً سختی‌ها حس نمی‌شود؛ تغییرات را به وضوح می‌توان دید و در مورد قسمت دوم سؤال، به نظر من برای مرزبانی مهارت خاصی احتیاج نیست چون این مهارت‌ها را ذره‌ذره انسان فرا می‌گیرد.


نظر به اینکه به واسطه لژیون سردار با شما گفتگو ترتیب داده‌ایم چه انگیزه‌ای باعث شد که عضو لژیون سردار شوید و آیا توانستید گره‌ای در خود به واسطه این لژیون پیدا کنید و آن را باز کنید؟

بنده عضو لژیون سردار شدم نه به واسطه اینکه خداوند چند برابر را در ازای آن برگرداند چون اگر در کنگره، بخششی را انجام می‌دهم به این دلیل است که بخشیدن را یاد گرفتم و این بخشیدن در جایی ممکن است مشکل را حل کند. دو سال پیش برای پسر من مشکلی پیش آمد که خیلی دوران سختی را گذراندم ولی کنگره آنقدر روی نقطه حمل انسان کار می‌کند که حتی انسان می‌تواند؛ بدترین مشکل را با تفکر درست پشت سر بگذارد.

نقش تفکر و تصمیم‌گیری آگاهانه در پذیرش مسئولیت‌های فردی چیست؟

تا قبل از کنگره۶۰ اصلاً برای انجام دادن کارهای خود تفکر درستی نداشتم و تمام مسئولیت‌ها و تصمیم‌گیری‌ها را اشتباه انجام می‌دادم چون آموزش درستی ندیده بودم اما در کنگره یاد گرفتم؛ قبل از انجام هر کاری باید در مورد آن کار تفکر درست انجام بدهم تا بتوانم تصمیم‌های بهتری بگیرم.

چگونه پذیرش مسئولیت شخصی در زندگی می‌تواند مسیر بهبودی و رشد فردی را تغییر دهد؟

در کنگره یا بیرون از آن، هر مسئولیتی که به انسان داده می‌شود؛ باید آن را کامل بپذیرد و برای انجام هر چه بهتر مسئولیت خود نهایت تلاش را انجام دهد تا بتواند به نحو احسن طی طریق نماید.


تا قبل از ورود به کنگره آیا مشکلات زندگی خود را به دلیل اعتیاد مسافر خود می‌دانستید و از دیگران توقع کمک داشتید؟

قبل از کنگره هر دو حال خوبی نداشتیم، با خود می‌گفتم که مقصر اصلی این مشکلات قطعاً مسافر من است ولی او به دلیل مصرف مواد، کلاً اعتنایی به وجود مشکلات نداشت و من هم به دلیل اینکه حال روحی و روانی مطلوبی نداشتم و آموزشی ندیده بودم، نمی‌دانستم که مسافر من مانند یک بیمار است به همین دلیل حال خوبی ندارد، بله من خیلی از دیگران کمک می‌خواستم که این مشکل اعتیاد حل شود حتی چند بار او به کمپ رفت و وضعیت از دفعه قبل بدتر می‌شد تا اینکه اذن ورود به کنگره برای من و مسافر خود صادر شد و به کنگره وارد شدیم.

چرا در ابتدای تیتر وادی سوم که می‌گوید؛ « باید دانست هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش توجه نمی‌کند» از کلمه باید استفاده می‌شود؟

یعنی اینکه حتماً بدانیم؛ هیچ کسی به غیر از خود شخص نمی‌تواند مشکل او را حل کند چون خود مشکل را به وجود آورده پس باید راه چاره‌ای برای حل آن‌ها هم پیدا کند.

چه ارتباطی بین وادی سوم با آیه قرآن که می‌گوید؛ هیچ نفسی بار نفس دیگر را به دوش نمی‌کشد، وجود دارد؟

بیشتر آموزش‌های کنگره‌۶۰ برگرفته از قرآن است و در قرآن راه‌های درست زندگی کردن آمده است و من باید با استفاده از این آموزش‌ها راه‌های درست زندگی کردن را پیدا کنم و بدانم نه من می‌توانم مسئولیت خود را به دوش دیگری بیندازم نه می‌توانم بار دیگران را به دوش بکشم و هر کس مسئول کار و تصمیمات خود است، ان‌شاءالله که بتوانم این کار را انجام دهم.

از این وادی به عنوان وادی پذیرش یاد می‌شود، به نظر شما پذیرش اینکه در هر جایگاهی هستیم کار راحتی است؟

من در هر جایگاهی که هستم یعنی آن را با سختی‌ و راحتی‌هایی که دارد، پذیرفتم و به جان خریدم، راحت یا سخت بودن آن جایگاه‌ به من بستگی دارد، در کل هر مرحله از زندگی سختی‌های خاص خود را دارد پس اگر سختی وجود دارد باید از آن‌ها درس بگیرم.

چگونه می‌توانیم نقش نیروهای بازدارنده را در زندگی خود بپذیریم؟

باید بدانم که هستی بر پایه اضداد می‌باشد؛ یعنی خوبی و بدی، سختی و راحتی، جن و روح وجود دارند و اگر آموزش‌های من به حد کافی نرسیده باشد؛ نیروی بازدارنده من را از ادامه مسیر دور می‌کند و ممکن است دوباره به اعماق تاریکی سوق دهد.

به عنوان صحبت پایانی اگر موضوعی مد نظر شما است، بفرمایید:

اینکه خیلی شاکر خداوند هستم و از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان که کنگره را در مسیر من قرار دادند که یکی مثل من به کنگره بیاد و به حال خوب برسد تشکر می‌کنم و همچنین از راهنمای خود و مسافرم صمیمانه تشکر می‌کنم که ناجی زندگی ما شدند.


مصاحبه‌کننده: همسفر مهسا رهجوی راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
عکاس و ارسال‌کننده: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی امیر اراک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .