چهاردهمین جلسه از دور سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی امیر اراک با استادی مسافر رسول نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه (وادی سوم و تأثیر آن روی من) روز سهشنبه ۱۴۰۴/۳/۶ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

سلام رسول هستم یک مسافر
خوشحالم امروز این توفیق را داشتم که بیام اراک و اینجا حضور داشته باشم و به عنوان خدمتگزار در خدمت شما باشم از اینجت محترم و گروه مرزبانی سپاس گذارم که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم از نگهبان ودبیر محترم هم ممنونم من اگر بخواهم در مورد دستور جلسه از تجربه خودم بگم تجربه من به دو بخش تقسیم میشود به حضورم در کنگره و قبل حضورم در کنگره
من قبل از اینکه بخواهم به فکر درمان اعتیادم باشم در مسیری بودم که همه مصرف کننده ها این مسیر را تجربه کردند که مسیری مملو از اتفاقات سخت است هر اتفاق بدی میافتاد انگار بدترینش برا من میافتاد هر مسیری میرفتم به بنبست میخوردم و تو این مسیر همه را مقصر میدانستم یک بار تو یک سی دی جناب مهندس فرمودند یک بار یا دوبار رفیقتان مقصر بود بهت مواد داد بقیش رو خودت مقصر بودی در کل خیلی روزهای سختی رو تجربه میکردم تا اینکه اومدم کنگره و شروع کردم به حرکت کردن اوایل چیزی از وادی ها متوجه نمیشدم اینقدر ذهنم درگیر صداهای دیگه بود چیزی را نمی شنیدم این قدر صدا ها برام گنگ بود اصلا صدای آقای مهندس را نمی شنیدم خیلی سخت بود که بیای تو یه جمعی بشینی ولی چیزی متوجه نشی ولی میومدم واین اومدن یک نکته مثبتی بود که در من شکل گرفت راهنما میگفت حتی اگر چیزی هم متوجه نمیشی بیا تا اینکه متوجه شدم من یک عمری علف هرز کاشتم والان میخوام از اون علف هرز گندم و جو درو کنم خب نمیشود اون قدر اومدم که فهمیدم درست کردن ای اتفاق گردن خودم است راهنمای من میتواند به من کمک کند ولی او همیشه کنار من نیست سی دی ها میتواند به من کمک کند ولی خودم هم باید از خودم مراقبت کنم یک نکته ای را فهمیدم که حال خوب خیلی سخت بدست میآید ولی خیلی راحت از دست میرود سفرم خیلی سخت بود ولی موندم و به دوش کشیدم و خدا رو شکر به رهایی رسیدم ولی هنوز اتفاقی نیافتاده بود فقط از مصرف مواد به قطع مواد رسیده بودم بازم موندم خیلی سخت خدمت میکردم ولی موندم و خدمت کردم خدمت کردن بعد از سفر اول به نظر من همون مصرف شربت هست همون پله ها است که باید دونه به دونه به سمت جلو حرکت کرد باید ماند و خدمت کرد تا دونه به دونه اون حس های بد با موندن در کنگره از بین برود باید بمانی تا به اون لذت برسی هر چی بیشتر خدمت کنی بیشتر به اون حال خوب میرسی.
به قول راهنما میگفت قرار نیست همه سی دی را حفظ کنی هر چه قدر که میتوانی اطلاعات جدید وارد کنی که از اون ور سر ریز کنه اون چیز هایی که باید از ذهنت بیرون کنی این خیلی برام جذاب بود تمام این داشته های من منوط به این نفس کشیدن من بود و این نفس کشیدنم را مدیون کنگره هستم من تو اون حال خرابم معلوم نبود چه آینده ای در انتظار من بود پس من باید شکر گذار کنگره باشم شکر گذار آقای مهندس که اجازه دادند که بمونیم این قدر جناب مهندس قشنگ طراحی کردند که میتوانیم بمانیم و خدمت کنیم هر کسی که خدمتگزار باشد جایش در کنگره هست ایشالا ما بمانیم و خدمت کنیم ایشالا این شعبات اضافه بشود به قول استاد امین به جایی برسیم که همه اونایی که در رنج و عذاب مصرف مواد مخدر هستند و خانواده اون ها هم درگیر هستند و عذاب میکشند ایشالا کنگره 60 جهانی بشود و کلی اتفاق خوب در پیش داشته باشیم.
ممنون که به صحبت های من گوش کردید.
تایپ: همسفر ایمان
عکس: همسفر یاسین
تنظیم: مرزبان خبری مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
107