English Version
This Site Is Available In English

وادی سوم؛ گامی به سوی پذیرش و تغییر خود

وادی سوم؛ گامی به سوی پذیرش و تغییر خود

جلسه نهم از دوره سوم کارگاه‌‌های آموزشی لژیون سردار به استادی همسفر زهره عضو لژیون سردار، نگهبانی دنور همسفر بهار و دبیری دنور همسفر مهتاب، با دستور جلسه «وادی سوم (هیچ مخلوقی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند) و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه ۵ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که در کنار شما هستم تا آموزش ببینم و حالم در کنار شما بهتر شود. از خداوند سپاسگزارم که مرا لایق دانست تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش ببینم. از نگهبان محترم، خانم بهار، و دبیر گرامی‌شان تشکر می‌کنم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند. 

وادی سوم به من می‌گوید: «هیچ مخلوقی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند.» این دستور جلسه در هفته گذشته تأثیر زیادی روی من گذاشت. از جناب آقای مهندس بسیار تشکر می‌کنم که علاوه بر آموزش‌هایی که برای ما در نظر گرفته‌اند، چهارده وادی را پایه‌گذاری کردند تا دید من، زهره، نسبت به جهان پیرامونم تغییر کند. 

وادی اول به من تفکر کردن را آموخت؛ چیزی که قبل از ورود به کنگره۶۰ نمی‌دانستم چیست. فکر می‌کردم تفکر می‌کنم، اما حالا که به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم به دلیل عجول بودنم، به محض اینکه فکری به ذهنم می‌رسید، بدون تأمل آن را انجام می‌دادم یا هر حرفی را بدون فکر به زبان می‌آوردم. همیشه هم به مشکل برمی‌خوردم و وقتی به بن‌بست می‌رسیدم، حالم خراب می‌شد. به خودم می‌گفتم: «نباید این حرف را می‌زدی یا این کار را انجام می‌دادی.» اما دیگر حالم خراب شده بود. کم‌کم در کنگره یاد گرفتم که تفکر کنم و روی خودم کار می‌کنم تا هر کاری که می‌خواهم انجام دهم، با تفکر همراه باشد. 

وادی دوم به من امید داد و گفت: «زهره، فکر نکن که بیهوده به این جهان آمده‌ای. اگر خداوند تو را خلق کرده، رسالتی بر عهده‌ات گذاشته است. ببین رسالت تو چیست.» حالا فهمیدم رسالم چه بوده است. چهل و پنج سال کنار یک مصرف‌کننده زندگی کردن شوخی نیست. یکی از مصرف‌کنندگان همسرم بود و کم‌کم پسرم هم به آن اضافه شد. حالا کاری به موضوع پسرم ندارم؛ اما زندگی کنار یک مصرف‌کننده خیلی سخت بود و مشکلات زیادی برایم به وجود آورد. درد کشیدم، بی‌پولی کشیدم و حالا متوجه می‌شوم که این مشکلات از ناآگاهی، نادانی و جهالت من بود. همیشه همسرم، پدرم و همه را مقصر می‌دانستم، جز خودم، در حالی که تمام مشکلات را خودم به وجود آورده بودم. 

وادی سوم مرا برای پذیرش وادی چهارم آماده می‌کند؛ یعنی مسئولیت‌پذیر باشم، مسئولیت همه مشکلات را بپذیرم و برای حل آن‌ها خودم اقدام کنم. واقعاً من از ابتدای زندگی‌ام مسئولیت تمام کارهای خانه، کارهای بیرون، تحصیل بچه‌ها و خرید را خودم بر عهده گرفته بودم، چون ناآگاه بودم و نمی‌دانستم چگونه مشکلاتم را حل کنم. حال بدم روی جسمم تأثیر گذاشته بود و مشکلات گوارشی داشتم. خدا را شکر حالا حالم بهتر است و هنوز در حال درمانم. 

آقای مهندس فرمودند: «ما به این حیات آمده‌ایم تا روش حل مشکلات را یاد بگیریم.» وادی سوم به من می‌آموزد که مسئولیت‌پذیر باشم، کسی را مقصر ندانم، بهانه نیاورم و مطمئن باشم که با تلاش، حرکت و صبوری می‌توانم از مشکلاتم رها شوم. من به خاطر مشکلاتم خودم را فراموش کرده بودم. وادی سوم می‌گوید: «مسئولیت‌پذیر باش، ارزش‌های خودت را ببین، توانایی‌هایت را بشناس.» این مشکلات یک‌شبه به وجود نیامده‌اند که یک‌شبه از بین بروند. باید آرام‌آرام، با تفکر، تلاش و صبوری مشکلاتم را حل کنم.

وادی سوم به من آموخت که برای تغییر زندگی‌ام، ابتدا باید خودم تغییر کنم. این وادی مرا از سرزنش دیگران و بهانه‌جویی دور کرد و به من یاد داد که با پذیرش مسئولیت، تفکر و صبر، می‌توانم مشکلاتم را یکی‌یکی حل کنم. حالا که ارزش‌ها و توانایی‌هایم را بهتر می‌شناسم، با امید و تلاش به سمت بهبود حال و زندگی‌ام حرکت می‌کنم. این مسیر به من نشان داد که هیچ‌چیز غیرممکن نیست، به شرطی که خودم بخواهم و برایش قدم بردارم.

تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .