باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. اصولاً تمام انسانها شاید تا میزان ۹۹ درصد در تفکرشان مشکل است تفکرشان بیمار شده؛ یعنی آن تفکر واقعی و آن اصل قضیه را متوجه نشدند که در این ۱۴ وادی پله به پله میآییم مطرح میکنیم اگر این ۱۴ وادی را درست کار کرده باشیم تمام خصوصیات افکار و اندیشهمان تغییر میکند. در وادی اول یاد گرفتیم که با تفکر ساختارها آغاز میشود که ما یک موجودی هستیم خداوند ما را به گونهای خلق کرده که باید برای زندگی خودمان برنامهریزی داشته باشیم و برای برنامهریزی باید تفکر داشته باشیم. وادی دوم میگوید: هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم یعنی هیچ کدام از ماها موجودی نیستیم که هیچ ارزشی نداشته باشیم.
وادی سوم یک مرحله دیگر به ما نشان میدهد که باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. وقتی در کلام، لفظ باید میآید دیگر هیچ مویی لای درزش نمیرود یعنی باید قطعاً بدانیم چه چیز را باید بدانیم؟ هیچ موجودی به اندازه خود انسان راجع به خودش فکر نمیکند. یک ضرب المثل میگویم که شاید یک مقدار این مسئله را روشن کند اینکه همسایهها یاری کنید تا من شوهرداری کنم و این برای تمام انسانها صادق است و بعضی از انسانها هستند که تفکر و اندیشهشان این است که باید کارهایشان را دیگران انجام دهند و نیازمند دیگران هستند و اصلاً اعتقادی به خودشان ندارند، هر کس بخواهد مسئولیتها، افکار، اندیشهاش، خرابکاریهایش را به عهده دیگران بگذارد و دیگران برایش حل کنند، همیشه کلاهاش پس معرکه است و همیشه درگیر است. باید مسئولیت خودمان را بپذیریم؛ چون تا نپذیریم، هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم.
وادی سوم یعنی ما با شروع زندگی در این وادی آغازی تازه داریم آغازی که ما را به سلامتی، صلح، آسایش و آرامش برساند یعنی اگر مریض هستیم، بیماری داریم، کاری کنیم که بیماری رو به سلامتی برود اگر در جنگ و جدل هستیم میخواهیم به صلح برسیم اگر افسردگی و پریشانی داریم میخواهیم به آرامش برسیم؛ پس به این دلیل میخواهیم این آغاز را شروع کنیم. به طبیعت نگاه کنید و از طبیعت درس بگیرید و خودتان کلید مسیر اصلی راه خود را بیابید یعنی خودتان با تفکر راه خودتان را پیدا کنید اگر انسان خود جستجو نکند؛ حتی اگر با همه کاوشگران همنشین باشد به موضوع واقعی نمیرسد اگر تو با تمام شعرا باشی، شاعر نمیشوی مگر این که خودت شروع به شعر گفتن کنی.
یکی از مسائلی که تا حالا گفته شده که در حل مشکلات خودمان بالاترین نقش بر عهده خودمان میباشد و خود ما بایستی بیشترین تفکر و کوشش برای حل آن بنماییم و این را باید بدانیم تا وقتی ندانیم در عذاب و بلا هستیم البته ما هرگز نمیتوانیم منکر کمک و همدردی سایر انسانها و یا اعضای خانواده باشیم؛ ولی بایستی به این نکته توجه کامل داشته باشیم که نقش اول مسئولیت بر عهده خودمان است؛ زیرا ما به این حیات آمدهایم تا حل مشکلات را بیاموزیم. باید با تفکر، صبر و استقامت اقدام به مشکلات ذرهذره و پلهپله به صورت تدریجی حل کنیم و هرگز امیدمان را از دست ندهیم؛ چون پایان شب سیه،سفید است. بایستی به گونهای عمل نماییم که در حیات پایههای مالی خود را مستحکم نماییم و نکته مهم این است که ما اسیر آنها نشویم و به گونهای عمل کنیم که مادیات در خدمت ما باشد نه ما در خدمت مادیات.
از هیچکس هیچ انتظاری نداشته باشیم و سربلند بایستیم و بگوییم درختان ایستاده میمیرند و تا لحظه مرگ دست از تلاش برنداریم. نتیجهای که میتوان از این وادی گرفت به طور خلاصه عبارتند از ۱. کلیه مسئولیت کار، زندگی و مشکلات خودمان را خود بپذیریم.۲. کلیه سختیهای آن را با جان و دل بپذیریم. ۳. سعی کنیم با تمام توان مسائل را با تفکر و تدبیر حل کنیم. ۴. سعی کنیم از نظر مشورت سایر انسانهای صالح استفاده کنیم؛ ولی تصمیم نهایی را بایستی خودمان بگیریم.
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
رابطخبری ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
132