یازدهمین جلسه از دوره دهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر حسین، با دستور جلسه «وادی سوم و تأثیر آن روی من» در ۶ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر؛
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این توفیق را به من داد تا یک روز دیگر در کنگره حضور داشته باشم و از آموزشهای ناب کنگره بهره ببرم. همان طور که می دانید، دستور جلسه این هفته «وادی سوم و تأثیر آن بر روی من» می باشد.
تأثیر این وادی بر روی زندگی منِ مهدی، یک پیام محکمی بود که از دانش و آگاهی بیرون از کنگره وارد یک حیات و تجربهٔ جدیدی شوم. این وادی یک بایدی را برای من تعیین میکند که تمام توانم را باید روی خودم بگذارم. من با انبوهی از مشکلاتی که خودم در اثر تفکر غلط برای خودم به وجود آورده بودم، وارد کنگره شدم و طبیعتاً بازتاب تصمیمات و انتخابات اشتباه من به زندگی خودم برگشته بود، اما من همچنان مقصر مشکلاتم را در بیرون از خودم یعنی در خانواده، اجتماع و یا خداوند جستجو میکردم و از دیگران انتظار داشتم که بیایند و مشکلات من را حل کنند. در رکود کامل بودم، هیچ حرکتی نمیکردم و منتظر بودم خانواده، اطرافیان و یا خداوند دست من را بگیرند.
در اوایل سفر، این وادی برای من یک تکانه و آغازی تازه بود تا به تفکری جدید دست پیدا کنم. قدم به قدم جلو بروم و انتظارم را از روی دیگران بردارم و در ادامه آغازی که من را به سلامتی، صلح، آسایش و آرامش میرساند، برسم. باید خودم را مقصر تمام مشکلاتم بدانم و مسائلی که من مقصر آن نیستم را بپذیرم و به جای نق زدن، مسیر خود را با تفکر سالم، صبر و استقامت درست طی کنم. علم کنگره به من یاد داد که مشکلاتم را ذره ذره حل کنم. آقای مهندس این مثال را همیشه می زنند که من ۷ سال بعد از رهایی آخرین چک برگشتیام را پاس کردم. بزرگترین مشکلی که من سفر اولی دارم، اول درمان اعتیاد و بعد درمان سیگار است. باید این دو مشکل را از سر راه بردارم تا دیدگانم به نادیدهها باز شود. بچههایی که سفر سیگار دارند، وقتی حسهای آنها باز میشود، طور دیگری میبینند، میشنوند و حس میکنند و این انرژی بالا، این آرامش و حس و حال خوب به این خاطر است که در تلاش هستند تا مشکلاتی که خود درست کردهاند را یکی یکی برطرف کنند، البته قرار نیست من به یکباره عابد و زاهد شوم، اگر من از گردانه اعتیاد و مخصوصاً سیگار خارج شوم، حس های من باز می شوند و انرژی و حال بهتری دریافت می کنم و قطعاً آرامش بیشتری پیدا می کنم.
منِ سفر اولی که این توفیق را داشتم که پایم به کنگره باز شود، زمانی که سیگارم را درمان کنم، هستی پردههای پنهان را کنار می زند و در این مسیر دیدگاهم تغییر میکند و در نهایت حس و حال خوش را به من نشان میدهد.
انشاالله که هر کدام از ما با تفکر درست، علم، ثبات، صبر و حوصلهٔ زیاد در مسیر درست قدم برداریم و پیامی باشیم برای کسانی که بیرون از کنگره منتظرند ما را ببینند تا به واسطه ما آنها هم در این مسیر قرار بگیرند و به درمان برسند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده و ویراستار: مسافر شمسالدین لژیون۳
عکاس: مسافر افشین لژیون ۳
تنظیم: مسافر بهزاد لژیون ۱۱
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
518