مشارکت مکتوب جمعی از مسافران لژیون جونز به راهنمایی همسفر سهیلا پیرامون دستور جلسه هفته «وادی سوم و تأثیر آن روی من»
مسافر مرضیه
وقتی برای اولینبار وادی سوم را شنیدم، یک حس سنگین در دلم نشست. با خود گفتم یعنی واقعاً هیچکس جز خودم نمیتواند من را نجات دهد؟ پذیرش این موضوع در ابتدا سخت بود. اما بعد یک نور کوچک در دلم روشن شد. فهمیدم مدتها منتظر بودم کسی بیاید و من را از درد نجات دهد. ولی خودم فراموش شده بودم. در وادی سوم آموختم که من مهمترین ناجیِ خودم هستم. شروع به فکر کردن به خودم، نیازها و زخمهایم کردم. باورم نمیشد که فقط با یک تغییر نگاه، آرام آرام جان میگرفتم. دیگر فقط منتظر حال خوب مسافرم نیستم. در حال یافتن حال خوب در خودم هستم و جالب است که وقتی خودم بهتر میشوم، بودنم کنار او نیز قشنگتر میشود. وادی سوم برای من، شروعِ عشق به خود بود و حالا با امید و آرامش ادامه میدهم.
مسافر فاطمه
به باور من این وادی در تمام بخشهای زندگی کاربرد دارد و میتواند راهگشای بسیاری از مسائل شخصی باشد. ابتدا باید ریشه این تمایل را شناخت که چرا برخی افراد مسئولیت رفتار و تصمیمات خود را به دیگران نسبت میدهند. معمولاً کسی که از پذیرش مسئولیت سر باز میزند، اشتباهی مرتکب شده است و آمادگی روبهرو شدن با پیامدهای آن را ندارد. من زمانی فکر میکردم هیچ ارزشی ندارم و همیشه نیاز داشتم خودم را از طریق دیگران تعریف کنم. زندگی من صرف جلب توجه و تأیید دیگران میشد؛ غافل از اینکه با این کار به خودم آسیب میزنم. تظاهر به دلسوزی و درک بالا، فقط من را از مسیر واقعی دورتر میکرد. اما وادی سوم به من یاد داد خودم را ببینم، برای وجودم احترام قائل باشم و وابسته به نظر دیگران نباشم. در کنگره آرامش پیدا کردم و یاد گرفتم که باید به موقع حضور داشته باشم، آموزش بگیرم و از راهنمای خود پیروی کنم. خدا را شکر میکنم که اکنون میتوانم مسائل خود را بشناسم و برای اصلاح آنها قدم بردارم. اینجا را دوست دارم؛ چون برایم نشانه امنیت، رشد و آرامش است. به امید روزی که همگی به تعادل درونی برسیم.
مسافر نرگس
هیچ موجودی به اندازه انسان به خودش فکر نمیکند. بیشتر انسانها دچار مشکلات فکری هستند و تفکرشان نیاز به اصلاح دارد. در این وادی، ما مرحله به مرحله پیش میرویم و اگر ۱۴ وادی را درست کار کنیم؛ افکار، گفتار و کردار ما تغییر خواهد کرد. وادی سوم با کلمه «باید» شروع میشود؛ یعنی لازم است حتماً بدانیم که مسئولیت زندگی، رفتار و انتخابهای ما فقط بر عهده خودمان است. بعضی انسانها انتظار دارند دیگران مشکلاتشان را حل کنند، اما این تفکر اشتباهی است. ما باید یاد بگیریم که از طبیعت درس بگیریم، چون طبیعت بهترین آموزگار است. اگر انسان خودش به دنبال حقیقت نرود، حتی با همراهی بهترین کاوشگران نیز به حقیقت نمیرسد. در این وادی یاد گرفتیم که مسئولیت زندگی، کار و مشکلات خود را بپذیریم. سختیهای مسیر را با دل و جان قبول کنیم. برای حل مسائل، از تفکر و تدبیر استفاده کنیم. از مشورت انسانهای دانا بهره بگیریم؛ ولی تصمیم نهایی را خودمان بگیریم.
مسافر زهرا
هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. ما با نگاه کردن به طبیعت از آن درس میگیرم و الگوبرداری میکنیم. اکنون که به وادی سوم رسیدم میدانم که هر مشکلی کلیدی دارد. مثل اینکه من میخواهم وارد خانهای شوم و باید کلید آن را داشته باشم. پس هر مشکلی یک کلید دارد. من ممکن است مشکلات زیادی داشته باشم و آنها را گردن دیگران یا پدر و مادر بیندازم و آنها را مقصر بدانم و خودم بنشینم و از خدا بخواهم که مشکلات من را حل کند. نه اینطور نیست! من باید مسئولیت زندگی خودم را بپذیرم و فکر کنم که چگونه مشکلاتم را حل کنم. میتوانم با دیگران مشورت کنم؛ ولی باید تصمیم نهایی را خودم بگیرم.
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رضوی
- تعداد بازدید از این مطلب :
106