نهمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاه های آموزشی - خصوصی خانم های مسافر و همسفر نمایندگی رز تهران، با استادی راهنما مسافر بیتا، نگهبانی مسافر پریا و دبیری مسافر زری با دستور جلسه «وادی سوم و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه ۴ خرداد ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بیتا هستم یک مسافر.
دستور جلسه امروز «وادی سوم و تاثیر آن روی من» است. عنوان وادی به ما آموزش می دهد؛ «باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.قبل از وادی سوم، ما دو وادی را گذراندهایم. وادی اول تفکر بود. صددرصد زمانی که در زندگی فقط تخریب در جسم، جان و اطراف خودم ایجاد کرده بودم، نشاندهنده این است که تفکر درستی نداشتهام. وقتی وادی اول را میآموزیم، تازه متوجه میشویم، چه کردهایم، گویی یک بیداری در تفکر رخ میدهد و در افکار و اندیشه من خدشه ایجاد میکند که فکر کن چه کردهای؟! اینجاست که از یک سری عملکردها، ناخودآگاه ناامید میشویم.
اما به وادی دوم میرسیم، که میگوید: ناامید نباش ،زیرا هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به هستی نگذاشته است، حتی اشتباه هم کرده باشید، بیهوده آفریده نشدهاید، شاید آن تاریکی را تجربه کرده برای اینکه بتوانید در نور بمانید و خدمت کنید زیرا اگر انسانی درد نکشیده باشد هرگز نمیتواند درد دیگران را درک کند، تا تاریکی را تجربه نکند نمیتواند به نور برسد.
حال به وادی سوم میرسیم، به ما میگوید؛ تو در این خانواده به دنیا آمدهای، اصلاً نابینا یا فلج به دنیا آمدهای، همه اینها دلیل بر این نمیشود که تیشه به ریشه خود بزنی و باید بپذیری. وادی سوم، وادی پذیرش است. باید بپذیرم که این من هستم، با همه سیاهیها و سفیدیها، وقتی پذیرفتم شروع به جبران میکنم. ناخودآگاه انسان، در پذیرش است که رشد میکند.
اگر دائم بایستم و بگویم؛ چون پدر و مادر و خانوادهام این بوده است، چون من چشم ندارم، بقیه پا دارند و من ندارم، بقیه پول دارند من در خانواده فقیر به دنیا آمدهام، پس باید بروم مواد مصرف کنم، یا بگویم اصلاً خدایی وجود ندارد و منکر همه چیز شوم، آیا مشکلات حل خواهد شد؟درصورتیکه نمیدانم این پله صعود من است، شاید این سقوط قرار است من را به معراج ببرد، قرار نیست من درون این سیاهی گیر کنم. ولی اگر نپذیرم، باعث میشود که روی زانوهایم یکعمر زندگی کنم. آدمی ایستاده میمیرد که بتواند معایب را بپذیرد و گردن دیگران نیندازد.
آموزش وادیهای کنگره مرا به جایی میرساند که بگویم؛ بله اگر من در این خانواده به دنیا آمدهام، حتماً فلسفه خودش را دارد، شاید برای پیشینهای است که داشتهام، زیرا انسان بوده و هست و خواهد بود و مرگی برایش وجود ندارد، بلکه فقط لباس را عوض میکند و جسم مانند همان لباس است.چگونه من لباس خود را درمیآورم و در خانه میگذارم و با لباسی دیگر به کنگره میآیم، همینطور هم به جهان دیگر می روم.ولی نفس، همان نفس است و باید بدانیم که هیچ نفسی بار نفس دیگر را به دوش نمیکشد.
اگر من در این خانوادهای به دنیا آمدهام، شاید نسبت به اعمالی که درگذشته انجام دادهام، این بهترین انتخاب من بوده است پس میپذیرم و زمانی که به این آگاهی دست مییابم که همه این ماجرا، خودم هستم که با خود روبرو میشوم، شروع به رشد میکنم.
اگر در زندگیام طوری زیسته ام که این بهترین انتخاب من بوده است، چرا اکنون درست زندگی نکنم تا زندگی در جهان بعدی من بهتر باشد؟ ما خالق زندگی خود هستیم، این من هستم که انتخاب میکنم چگونه زندگی کنم، روی زانوهایم یا محکم و ایستاده!
این من هستم که انتخاب میکنم که زندگی ام چگونه باشد، شاهنامه زندگیام را، خودم هستم که باید بنویسم. این شاهنامه آخرش باز است، هر کسی شاهنامه زندگی خودش را دارد و داستان خودش را مینویسد. آیا تابهحال به کلمه «سرنوشت» دقت کردهاید؟ سر، نوشت، یعنی این تفکر من است که مینویسد.پس وقتی تفکرم سالم شد و پذیرش من بالا رفت، میتوانم خیلی قشنگتر زندگی کنم و بگویم باشد، خراب کردم؛ ولی همچون درختان می ایستم و درستش میکنم.
کائنات هوشیار است، وقتی ببیند من روی پای خود ایستادهام، امکان ندارد نیروهای الهی به کمک من نیایند، یا خداوند دست مرا نگیرد، همانطور که در آیت الکرسی می گوید: «الله ولی الذین آمنو یخرجهم من از ظلمات الی النور» خداوند ولی کسانی است که تصمیم میگیرند از ظلمت خارج شده و به سمت نور بروند.
ولی اول باید بپذیرم و بدانم که در ظلمت هستم. پس وقتی عزم خود را جزم کردم تا بهسوی نور حرکت کنم، امکان ندارد خداوند نیروهای الهیاش را به کمک من نفرستد.وعده خداوند دروغ نیست.در آیهای به این روشنی گفته است که؛ من ولی و سرپرست آنها و مراقبشان هستم، فقط کافی است که بخواهند. خیلی متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ: مسافر سولماز - لژیون نهم - نمایندگی رز تهران
ویرایش: راهنما مسافر سمیرا- نمایندگی رز تهران
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
25