جلسه دوم از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حافظ با استادی راهنما همسفر آرزو، نگهبانی همسفر پروین و دبیری همسفر مبینا با دستورجلسه «وادی سوم؛ باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند، و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه مورخ ۶ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز وادی سوم، باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند؛ وادیها پُل ارتباطی هستند که من خود را بیشتر بشناسم و به من کمک میکردند تا از درون منجیلابی که در گذشته قرار داشتم خارج شوم. در وادی اول تفکر را آموختم، وادی دوم آموزش داد که بیهوده خلق نشدم و وادی سوم توصیه کرد به خویشتن خویش؛ یعنی هیچ فردی نزدیکتر از خودم به خودم نیست و بایستی آموزشها را کاربردی کنم تا تغییر کنم. اگر دقت کرده باشید در وادی عشق نوشته شده شناخت خویش، یعنی خود را تشخیص بدهم و خودم را بشناسم، من با آموزشهای کنگره دریافتم در گذشته به علت نادانی و جهالت، بذری را کاشتم و مشکلاتی را برای خود به وجود آوردم، این مسائل و مشکلات افکار و اندیشه من را تخریب میکرد و تفکرات درستی نداشتم تا بتوانم برنامهریزی خوبی برای زندگی خود داشته باشم و نقش خوبی را در زندگی خود ایفا کنم.
آقای مهندس میفرمایند: خواسته انسان بسیار مهم است که برای خواستههای خود باید تلاش کنیم؛ اما مهمترین چیزی که در خواسته وجود دارد تواناییهایی هستند که باید در درون من وجود داشته باشد، شاید در گذشته من توانایی انجام بسیاری کارها را داشتم؛ اما به مشکل بر خورده بودم و آن توانایی برای من شناخته نشده بود؛ نیروهایی در این مسیر به من کمک میکنند و نیروهایی نیز وحود دارند که با القائات منفی من را به سمت انجام کارهای ضدارزشی سوق میدهند و از تواناییهای خود منحرف می کند. زمانی که من حرکت میکنم؛ اما خواسته نداشته باشم نمیتوانم بذری که کاشتم را درو کنم، بنابراین این وادی به من مسئولیتپذیری را آموزش میدهد تا مسئول همه مسائل و مشکلات خود باشم. زمانی که مشکلی برای من رخ میدهد، باید آنها را لعنت خداوند ندانم که چرا این اتفاق افتاده یا من چه گناهی کردم؟ زمانی که وارد کنگره شدم، متوجه شدم مشکلات برای من به وجود آمده است که من ساخته شوم؛ اگر این مشکلات برای من به وجود نیامده بود، نمیتوانستم با تواناییهای صورپنهان و آشکار خود آشنا شوم.
با آموزشها دانستم که باید مسولیت چیزی که به من داده شده است را بپذیرم، اگر وارد لژیون میشوم و راهنما مسولیت سیدی نوشتن را به من میگوید باید بپذیرم و اگر وارد حاشیه بشوم نمیتوانم آموزش بگیرم. میخواهم کارهای خود را انجام بدهم چرا نمیتوانم؟ زیرا با بازیهای دیگر خود را سرگرم میکنم و دوربین خود را بر روی دیگران زوم میکنم؛ اما زمانی که مسولیتپذیر شوم ابتدا خودم را قبول میکنم و میپذیرم که من نیز این عیوب را دارم و اکنون میخواهم تغییر کنم و هیچ انسانی نیست که اشتباه نکند خطا نکند، همه ما آمدیم روی صندلی قرار گرفتیم که آموزش بگیریم چگونه زندگی کنیم و زندگی خود را بر چه مبنایی برنامهریزی کنیم.
آقای مهندس میفرمایند: زمانی من میتوانم عملکرد خوبی داشته باشم که آموزشها را بیرون از کنگره کاربردی کنم. زمانی که من خواسته دارم؛ اما حرکت نکنم، نمیتوانم به چیزی که مدنظر من است دست پیدا کنم. استاد امین میفرمایند: مغز انسان به دو نیم کره تقسیم میشود، مثبت و دیگری منفی که مدام در گوش تو زمزمه میکنند. این وادی میگوید که باید خودت قدم برداری و زمانی که قدم برنداری، نمیتوانی مشکل خودت را حل کنی، اگر آموزشهای بسیاری را در کنگره گرفته باشی؛ اما بیرون از کنگره کاربردی نکنی و قدمی برنداری نمیتوانی به خواستهها و هدفهای خود برسی؛ بنابراین وادی سوم به من میگوید باید به اولین چیزی که اهمیت بدهم خویشتن خویش است. شاید ما همسفران در گذشته خودمان را نمیدیدیم و در همه مسولیتهای زندگی همسر یا فرزندان خود را میدیدیم؛ اما در کنگره آموزش گرفتیم اولین چیزی که باید اهمیت بدهیم خودمان است، آن زمان تغییرات در ما به وجود میآید، من زمانی میتوانم به دیگران چیزی را آموزش دهم و به دیگران القا کنم که خودم تغییر کرده باشم.

مرزبان کشیک: همسفر مریم و مسافر صادق
تایپ: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیونپنجم)
ویرایش: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیونهفتم) دبیر دوم سایت
عکس و بارگزاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
113