گفتگویی صمیمانه با مسافر پهلوان محمد در نمایندگی بیرجند که در زیر می خوانید:
لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟
سلام دوستان، محمد هستم یک مسافر. من با پنج سال تخریب وارد کنگره شدم؛ آخرین آنتیایکس مصرفیام تریاک بود. مدت یازده ماه سفر کردم، به روش DST و با راهنماییهای ارزشمند راهنمای عزیزم حسین آقا. خوشبختانه اکنون سه سال و هشت ماه است که در حال رهایی و در مسیر صلح و آرامش هستم.
لطفا در صورت امکان حس و حالتان را از حضور در نمایندگی بیرجند بیان کنید؟
زمانی که وارد نمایندگی بیرجند شدم، در ابتدا احساس غربت خاصی داشتم؛ حسی آمیخته با هیجان و ناشناختگی. اما خیلی زود، با دیدن چهرههای صمیمی و پرانرژی دوستان، آن احساس جای خود را به آرامش و محبت داد. در صحبتهایم هم گفتم که روزی در دل خودم آرزو داشتم که به بیرجند سفر کنم، اما هرگز تصور نمیکردم روزی فرا برسد که در جایگاه استادی جلسه، در جمع دوستان خوب بیرجند حضور داشته باشم. از این بابت، با تمام وجود خداوند بزرگ را شکر میکنم که این توفیق را به من عطا کرد تا در این مکان مقدس و در کنار شما عزیزان باشم.
وادی سوم چگونه به شما کمک کرد تا محمد امروز شوید؟
در مورد این وادی باید بگویم که برای من، یکی از تأثیرگذارترین وادیها بوده است؛ چه در زمان سفر و چه بعد از درمان. در این وادی آموختم که نباید دیگران را مقصر اشتباهات و شرایط نامطلوب زندگیام بدانم. این آموزش به من کمک کرد که مسئولیت زندگیام را بپذیرم و به جای گلهمندی و سرزنش دیگران، خودم را محور تغییر قرار بدهم. آموزشهایی که از این وادی گرفتم، امروز هم در زندگی شخصیام جاری است.
یکی از مهمترین چیزهایی که از وادی سوم یاد گرفتم، این بود که باید به خودم اکتفا کنم؛ و خودم را مسئول بدانم. وقتی جناب مهندس میفرمایند: «باید خود را محور قرار دهید»، این دقیقاً یعنی پذیرفتن مسئولیت و آغاز تغییر از درون خودمان. از همین وادی یاد گرفتم؛ به جای قضاوت یا غر زدن، در درون خودم به دنبال پاسخ بگردم. این وادی برای من نه فقط یک آموزش، بلکه یک نقشه راه زندگی بوده است.
پیشنهادات شما به مسافران نمایندگی بیرجند با توجه به جلسه امروز چیست؟
مسافران نمایندگی بیرجند را بسیار پرتلاش، باانگیزه و سرشار از انرژی مثبت دیدم. در چهرههای تکتک عزیزان، امید و خواستهی واقعی برای رهایی دیده میشد، و این یعنی نمایندگی بیرجند در مسیر درستی قرار دارد. خوشحال و خوشبین هستم که امروز، این نمایندگی با قدرت و شور بالا در حال فعالیت است و امیدوارم این روند نهتنها ادامه پیدا کند، بلکه با گسترش فعالیتها و افتتاح شعبههای جدید، زمینه درمان برای تعداد بیشتری از هموطنان عزیز فراهم شود.
اما یک نکته بسیار مهم را باید از وادی سوم یادآوری کنیم اینکه هیچکس به اندازه خود انسان، به خود او فکر نمیکند. در همین راستا، هیچ فرد یا نهاد خارجی قرار نیست بیاید و به نمایندگی بیرجند کمک کند. تنها کسانی که میتوانند این نمایندگی را رشد بدهند، همین بچههای خود بیرجند هستند.
پس آستینها را بالا بزنید، خودتان برای آباد کردن این خانهی امن و مقدس قدم بردارید. با مشارکت، خدمت، آموزش، انتقال تجربه و محبت، میتوانیم نمایندگی بیرجند را به یکی از موفقترین و پررونقترین شعب کنگره ۶۰ تبدیل کنیم. در پایان، برای همه شما عزیزان مسیر روشن، حرکت مستمر، و رهایی پایدار را آرزو میکنم.
چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید پهلوان شوید؟
قبل از ورودم به کنگره ۶۰، همیشه در ذهنم این آرزو را داشتم که در یکی از روستاهای اطراف فریمان، مکانی برای آموزش و خدمترسانی رایگان راهاندازی کنم؛ جایی برای کمک به خانوادههایی که از نظر مالی در مضیقه بودند. اما وقتی وارد کنگره شدم، نگاهم تغییر کرد. دریافتم که بزرگترین خدمتی که میتوان انجام داد، کمک به درمان اعتیاد و ساختن انسانی نو است. در این مسیر، زمین کوچکی داشتم که به ظاهر ناقابل بود، اما با نیتی بزرگ آن را به کنگره ۶۰ اهدا کردم؛ تا کلنگ احداث نمایندگی در شهر خودم زده شود.
این کار را نه از سر بخشش، بلکه از سر وظیفه و عشق انجام دادم؛ به این نیت که شاید زمینهای برای درمان همشهریهایم فراهم شود ، برای اینکه آنها هم به حال خوش برسند. و این برای من یعنی پهلوانی واقعی؛ چون پهلوان کسی است که از خود میگذرد برای ساختن دیگران.
مصاحبه: مسافر حمید لژیون یکم
ارسال خبر: مسافر علی لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
66