جلسه پنجم از دوره سیویکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حر با استادی همسفر سحر، نگهبانی همسفر فرخنده و دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه «وادی سوم (باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۶ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از راهنمایم، همسفر زهرا تشکر میکنم که به من اعتماد کردند و این جایگاه را به من واگذار کردند تا بتوانم خدمت کنم. از ایجنت محترم و مرزبانها تشکر میکنم که با آرامش این مکان را برای ما محیا میکنند. دستور جلسه: «وادی سوم و تأثیر آن روی من» است. در وادی اول آموختیم که «با تفکر ساختارها آغاز میگردد» یعنی؛ برای زندگیمان به برنامهریزی احتیاج داریم و برای برنامهریزی، نیاز به تفکر است و همه اینها آموزش میخواهد، ما در کنگره میتوانیم این آموزشها را بگیریم.
وادی دوم میگوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، پا به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم». ارزشمند هستیم اما وادی سوم با کلمه باید شروع میشود «باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند». ما با شروع زندگی در این وادی برای خود آغازی تازه داریم، آغازی که ما را به سلامتی، صلح، آسایش و آرامش برساند. امیدواریم ما هم با نگاه کردن به طبیعت به ابعاد گستردهتری برسیم؛ چون اصوات موسیقی در جهان خود بدرخشید و خود کلید اسرار را بیابید.
این وادی میگوید: طبیعت حکم مادر ما را دارد و باید از آن الگو بگیریم؛ مثل اینکه بعد از فصل سرما، گرما است. اینکه در زمستان درختان به خواب میروند و در فصل بهار بیدار میشوند و یا یک دانه که در دل تاریک خاک میکاریم و ذرهذره رشد میکند و تبدیل به نهال میشود، ما هم، در زمان مشکلاتمان، باید از دانه یاد بگیریم تا بتوانیم با بردباری و امید، تلاش و کوشش کنیم، مسائلمان را حل کنیم و این تلاش و کوشش هم ثمره آموزش است. اگر تفکر درست داشته باشیم، میتوانیم این مسیر را طی کنیم و از تاریکیها خارج شویم و به سمت روشناییها حرکت کنیم.
وقتی این وادی میگوید خویشتن خویش، در واقع در مورد شهر وجودی و افکارمان میگوید که هر اتفاقی که میافتد درون خودمان است، خودمان بدانیم که اگر اشتباهی کردیم، بپذیریم و آن مشکل را حل کنیم. تمام این مسائل درون خودمان است؛ حتی اگر برای هر کاری با کسی هم مشورت کنیم، صادقانه صحبت میکنیم اما صداقت عملمان مشخص نیست که چه میزان است. این مسائل به درون خودمان برمیگردد و باز هم خودمان هستیم که باید تصمیم بگیریم مسائل و مشکلاتمان را حل کنیم، از هیچکس توقع نداشته باشیم و دنبال تأیید دیگران نباشیم.
در این وادی میگوید: هیچ کس نمیتواند مشکلمان را حل کند، فقط خودمان باید مشکلمان را حل کنیم و امیدوار باشیم، چون همه این مسائل با امید، تلاش و کوشش، با داشتن ایمان قوی و پذیرفتن مشکلات و مسئولیتهایمان حل خواهد شد. اگر مسئولیتمان را برعهده بگیریم، راه رسیدن به آرامشمان میشود. باید بخواهیم، متوجه شویم و برای متوجه شدن این موضوع خودمان باید کلید این راه را پیدا کنیم تا بتوانیم مسائل و مشکلاتمان را حل کنیم. من همسفر باید بدانم که این وادیها را در زندگیام کاربردی کنم، ناامید نباشم، از تلاش دست برندارم، بتوانم روی پاهای خودم بایستم و از کسی توقعی نداشته باشم تا بتوانم به مشکلاتم رسیدگی کنم. من قبل از اینکه به کنگره بیایم این آگاهی را نداشتم، اگر داشتم؛ هیچوقت با این همه مشکلات مختلف در زندگیام دست و پنجه نرم نمیکردم.
مسافرم ۶ ماه از سفرش گذشته بود و هر روز که به جلسه میآمد، تعریف میکرد، دستور جلسه را بیان میکرد و میگفت: همه آموزشها جذاب است بیا جذب شو و شما هم آموزش بگیر. در ابتدا واقعاً به کنگره فکر نمیکردم ولی وقتی دیدم چهقدر روحیهاش خوب شده، چهقدر مسئولیتپذیر شده است؛ (چون مشکلهایی که داشتیم قبلاً برایش مهم نبود ولی الان برای آنها تلاش میکند) وقتی دیدم که چهقدر آموزشها تأثیر دارد و خوب است با خود گفتم من هم حضور پیدا کنم و در این آموزشها باشم.
من هم تخریب داشتم؛ از لحاظ روحی، روانی و این آموزشها خیلی به من کمک کرد تا به درون خودم بنگرم، اشتباهات خودم را بپذیرم و کسی را مقصر ندانم؛ (چون قبل از این میگفتم اگر مسافرم این مشکل را دارد؛ خانوادهاش مقصر هستند و ایشان هم همیشه میگفت: تو مقصر هستی، اگر تو یکسری کارها را نمیکردی من هیچ وقت دنبال این کار نمیرفتم و در این راه قرار نمیگرفتم) همیشه دنبال مقصر بودیم ولی با آمدن سر جلسات و آموزشهایی که در کنگره دریافت کردیم، فهمیدیم که خودمان باید مسئولیت کارهایمان را برعهده بگیریم و مشکلاتمان را حل کنیم، کسی نمیتواند این کار را کند و همه اینها با آگاهی هستند. باید بدانیم وقتی با مسائل منفی برخورد میکنیم؛ هیچ دردی از ما درمان نمیکند، فقط ما را به عمق ظلمات میبرند. بهتر است خوب فکر کنیم، از کسی انتظاری نداشته باشیم، دست از تلاش برنداریم و با عشق است که زنده میشویم.
از راهنمایم خیلی تشکر میکنم که خیلی کمکم کردند و به من خیلی انرژی میدادند و همیشه میگفتند: مشکلات را باید با آرامی حل کنید. وقتی مشکلی پیش میآمد، در خودم دنبال آن میگشتم در این صورت میتوانستم آن را حل کنم و راه خودم را پیدا میکردم. در آخر میتوانم بگویم مسائل زندگیمان را با تفکر درست و به آرامی حل کنیم. درختان ایستاده میمیرند. ممنون که به مشارکت من گوش کردید.
در ادامه مراسم تودیع راهنما همسفر منیژه
.JPG)


عکاس: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم)
تایپ: همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر ستاره (لژیون پنجم) و همسفر المیرا رهجوی راهنما همسفر لیلا ( لژیون هفدهم)
ویرایش: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
106