چهاردهمین جلسه از دورهی شصت و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگرهی ۶۰ ویژهی مسافران نمایندگی حکیم هیدجی با استادی مسافرشهرام و نگهبانی مسافر ذکراله و دبیری موقت مسافر مهدی، با دستور جلسهی * وادی سوم و تأثیر آن روی من * روز سه شنبه 1404/03/06 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان شهرام هستم یک مسافر: شکرخدا که اذنی صادر شد و من در این جایگاه خدمت میکنم. از قسمت مرزبانی و ایجنت محترم شعبه و از راهنمای عزیز خودم آقا ناصر سپاسگزارم که استادی جلسه را به من سپردند. و اما وادس سوم، تمام دستورجلساتی که جناب مهندس بیان میکنند میتوانند از چندین بخش تشکیل شده باشند. به نظر من آقای مهندس با این دستورجلسات میخواهند مارا به خودمان بیاورند که هیچ موجودی مانند خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. اینگونه بگویم که اگر یک سفر اولی بخواهد سفری آرام و خوب داشته باشد، نمیتواند بگوید که همسایهی من بجای من برود و در کنگره باشد وسفر کند. نمیشود همسایه را برای دریافت دارو فرستاد. باید خود مسافر برود و همهی کارهای سفرش را باید خودش انجام دهد. تا به رهایی و آرامش برسد. جناب مهندس در یکی از سیدیها که صحبت میکند، میگوید: در مسیری که میروی، فقط به جلو نگاه کن و به حرکت ادامه بده. این یعنی اگر قرار است کاری بکنیم و حرکتی انجام بدهیم، باید آن را انجام دهیم و به نتیجه برسانیم.

به نظر من مفهوم کلی زندگی در فرد خلاصه میشود، یعنی این خود من هستم که باید از پس مشکلات خودم برآیم. هیچکس به اندازهی خود من مرا یاری نخواهد کرد. در دوران مصرف من همیشه به این فکر بودم که حتماً باید کسی دست من را بگیرد و به من کمک کند از هر لحاظ. اما با تفکر در این وادی فهمیدم که خود من هم مسبب کمبودهایم هستم و هم خود من هستم که میتوانم مشکلاتم را حل کنم و به خودم بهتر از هر کس دیگری کمک کنم. من به عنوان یک رهجو باید با توجه به مفاهیم این وادی به این فکر کنم که حرکت درستی را آغاز کنم که ابتدا درمان و قطع مصرف مواد مخدر است و پس از آن اگر مجرد هستم تشکیل خانواده بدهم و یا به فکر کار و کاسبی باشم و زندگی خودم رابرای رسیدن به آرامش بسازم. ممنونم که توجه کردید.

مرزبان محترم کشیک: مسافر سجاد

عکاس: مسافر مجید
صدابردار: مسافر مجید
تایپ: مسافرمهدی
ثبت: مسافر مرتضی
مسافران - نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
169