قبل از اینکه قدم در مسیر نورانی کنگره بگذاریم، ما بودیم و خانهای که بوی سکوت تلخ مصرف مواد میداد. در میان روزهایی خاکستری، خود را زنانی مظلوم و رهاشده در غبار یک سرنوشت نامطلوب میدیدیم. همیشه در حال شکایت از خودمان، زمین و زمان و حتی خداوند بودیم. گاه به جدایی میاندیشیدیم و گاه به گریختن، بیآنکه لحظهای بیندیشیم که شاید بخشی از این تاریکی، از رفتار و اندیشه خود ما ریشه گرفته باشد، ما مسافرانمان را تنها مجرمانی خاموش میپنداشتیم؛ غافل از اینکه در بازی پیچیده زندگی، هیچکس قربانی یا ظالم نیست و آنگاه مسیر کنگره، راهی بهسوی روشنایی، دانایی و رهایی برایمان گشود. در وادی اول آموختیم که «تفکر آغاز راه است»؛ همان تفکر درست که چون فانوسی در دل شبهای تار، ما را به راه میخواند و به ما یاد داد، چگونه از سردرگمیها رها شویم و زندگی را با نگاهی دیگر ببینیم. وادی دوم، پنجرهای دیگر بود که به ما نشان داد، «هیچ مخلوقی برای بیهودگی قدم به حیات نمیگذارد.» این وادی جرقهای بود، برای آغاز سفر درونی، سفری بهسوی خودشناسی و فاصله گرفتن از ضد ارزشها. آموختم که باید بگذارم، مسافرم راه خویش را بیابد که گاهی رها کردن، زیباترین شکل عشق است. همانگونه که ابراهیم خلیلالله در آزمونی سخت، دل از اسماعیل کند و او را بر قربانگاه عشق نهاد؛ اما درنهایت، آنچه تسلیم کرده بود، به او با مقامی والاتر بازگردانده شد.
در وادی سوم، با حقیقتی عمیق روبهرو شدیم و فهمیدیم، «هیچکس بهاندازهی خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند»، این جمله تلنگری بود، برای ما تا آینهای مقابل خود بگیریم و بهجای انگشتنمایی دیگران، به تزکیه درون بپردازیم. قبل از ورودمان به کنگره، نگاهمان به بیرون بود و دنبال مقصر، دلیل و دنبال فرار بودیم؛ اما اکنون میدانیم، در این حالت، سه انگشت دیگرمان بهسوی خودمان برگشته است. یاد داستانی افتادم، مردی در تاریکی شب، کنار رودخانهای خروشان، کیسهای یافت، در آن کیسه سنگریزههایی وجود داشت، بیتوجه، سنگریزهها را یکییکی به درون آب انداخت و از صدای افتادنشان لذت برد. سحر که رسید، نور ماه بر آنچه در کیسه باقیمانده بود، تابید، تازه آنجا بود که فهمید، سنگها قیمتی بودهاند ... آری، ما نیز در تاریکیها ارزش گوهر وجودمان، نور ایمان و حتی رنجهایی که زمینهساز رشد ما میشوند را نمیدانیم؛ اما اکنون میدانیم که باید خودمان برخیزیم، بجوییم و بسازیم؛ باید از ضد ارزشها فاصله بگیریم و با یاری خداوند، خود را به نور ایمان نزدیک کنیم که وعده خدا حق است. «اَللهُ وَلیُّ اَلَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النّور خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردند.»
نویسنده: همسفر اشرف رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر معصومه دبیر سایت
ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
123