مشارکت مکتوب همسفران لژیون ششم:
.jpg)
همسفر مولود:
باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند:
نگاه من به زندگی، هستی و خود من و همینطور برداشت و ادراک من از زندگی؛ برداشت، درک درست و صحیحی میباشد و همه چیز را آن طور که هست و در جای خودش و با ارزش حقیقی خودش میبینم، البته زمانی که من به کنگره نیامده بودم همهاش به این فکر بودم که بقیه وظیفه دارند که به من کمک کنند اما آموزشها را دنبال کردهام و آموختهام تعادل جهانبینی من مفهوم و ارزش پیدا میکند که به صورت عملی و کاربردی نتیجه آن را در زندگی خودم ببینم.
باورش زمانی ارزش پیدا میکند که به تفکری که کردهایم عمل کنیم، باور داشته باشیم بدون عمل هیچ ارزشی ندارد قدرت و توانایی در دانستن تنها نیست عمل میتواند دانستهها را قشنگ بسازد، علم فقط دانستن نیست علم به عمل کردن است.
در کنگره یاد گرفتهام که تماشاگر نباشم و چه زیباست که بازیگر باشم و آموزش ببینم برای رسیدن به تعادل و آموزش در هیچ جایی قشنگتر و زیباتر از کنگره۶۰ نیست، هیچ کجای دنیا ندیدهام هم چون پایه و آموزش کنگره60 در بخش جهانبینی؛ به قول جناب مهندس وادی یعنی راه و چقدر وادیها را به ترتیب و هر کدام را به هم متصل کردهاند که ما استفاده و آموزش کافی را برای حال خوب خودمان ببریم و این وادی به من کمک کرد تا بتوانم به خودم فکر کنم و بیشتر خودم را دوست داشته باشم وقتی انسان خودش را دوست داشته باشد همه چیز زیباست دیگر آن نفرت و کینه نسبت به همه چیز و همه کس رفتهرفته کم میشود، من در کنگره آموزش دیدهام که همه چیز را به روش DST انجام بدهم ذرهذره و با مفهوم ستونها و پایههای آموزش جهانبینی است و اگر رهجو سه وادی اول را بیاموزد و عمل کند به درمان کامل خواهد رسید و چقدر زیبا که وادیها نه فقط میتواند به مسافرها آموزش بدهد، بلکه همسفرها هم آموزش کاملتری را دریافت خواهند کرد.
همسفر صدیقه:
شکرگزار خداوند منان هستم، که با آموزشهای کنگره و کمک راهنمای عزیزم خانم سمیرا به یک آرامش نسبی رسیدهام، قبلاً منتظر بودم که نیرویی از غیب سر برسد و مشکلاتم را حل کند و همیشه میگفتم که مادرم بیشتر از خودم به من فکر میکند و سعی دارد که آنها را حل کند، تا این که به وادی سوم رسیدهام به من گفت باید بدانم که هیچکس به اندازه خودم به من فکر نمیکند، پس مسئولیت زندگی من بر عهده خودم میباشد و اینکه اوضاع و احوالم دگرگون شده است، در اثر اشتباهات گذشته من است، پس سختیهای زندگی را بپذیرم با تفکر درست، سعی و کوشش کنم و هیچگاه از یاری خداوند ناامید نشوم که او در همه حال یاور من بوده و هست، باید دانست؛ که هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند.
همسفر نوال:
در وادی سوم آمده است که هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند؛
خداوند ما را به گونهای خلق کرده است که باید برای زندگی برنامهریزی داشته باشیم، و برای برنامهریزی تفکر داشته باشیم.
این وادی به ما میگوید که هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشته و هیچ کدام از ما بیهوده نیستیم و هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر به هیچ فکر کنیم.
خداوند مهربان به انسان قدرت انتخاب و اختیار داده است و انسان با داشتن اختیار مسئول افکار و کارهای خودش است و هیچکس به اندازه خودمان مسئول کارهای ما نیست.
به نظر من این وادی در همه مراحل زندگیمان کاربرد داشته است و ما باید برای خودمان ارزش قائل بشویم و باید مسئولیت همه کارهایی که انجام میدهیم را قبول کنیم.
همسفر فخریه:
در وادی سوم آموزش میبینیم که هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.
در گذشته به دلیل افکار آشفته قادر به حل مشکلات نبودم، گاهی هم همین افکار باعث بروز خیلی از مشکلات میشد.
وادی سوم به من آموخت که با تغییر در تفکر، اندیشه و پذیرفتن مسؤلیتهای خود به درستی بتوانم پلهپله و آرام به آرامش درونی برسم.
اگر خود به رفتار، کردار و گفتار خود دقیق بشوم و بتوانم با تفکر و تدبر آنها را اصلاح کنم و به گفتار نیک و کردار نیک و گفتار نیک تبدیل کنم میتوانم کلید مشکلات خود را بیابم، زیرا در وادی اول میخوانیم که وجود مشکلات از تفکر ناصحیح ما است.
هیچکس مسئول حل بحرانهای زندگی من نیست، مسؤلیت کارهای خود را باید خود به عهده بگیرم، البته گاهی مسؤلیتهایی را بیشتر از ظرفیتمان به عهده میگیریم که این خود سبب بروز خیلی از مشکلات میشود.
ما به دنیا آمدهایم که حل مشکلات را بیاموزیم و در این خصوص میتوانیم از نظر مشورتی انسانهای آگاه استفاده کنیم اما تصمیم نهایی را باید خود بگیریم.
در آخر هیچ مشکلی آنقدر بزرگ نیست که نتوانیم حلش کنیم.
همسفر فاطمه:
وادی سوم به من میگوید که اینکه خود ازخودم شروع کنم، که خودم را قبول داشته باشم و بتوانم مشکلاتم حل کنم و یک حرکتی انجام بدهم احساس قدرتمندی داشته باشم و از هیچکس انتظار و توقع نداشته باشم.
وادی سوم به من آموزش میدهد از کسی و هیچ موجودی چه خواسته و چه ناخواسته انتظار کمک نداشته باشم و با استقامت صبر و تحمل خودم بتوانم از پس مشکلاتم بر بیایم و در وادی سوم باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند، وادی سوم جزئی از تفکر است و به من یاد میدهد تمام مسئولیت کار زندگی خودم را بپذیرم و هرگز امیدم را از دست ندهم و در این وادی آقای مهندس مثالی زدهاند: که همسایهها یاری کنید تا که من شوهرداری کنم، که من بلد نیستم غذای آنچنانی درست کنم و اینجاست که باید همه چیز را به درستی بپذیرم و باز هم آقای مهندس فرمودهاند: ما باید اول فکر خودمان باشیم و زیرا کسی به فکر ما نیست.
همسفر سوسن:
دوستان برداشت من از وادی سوم این است که به دلیل این که وادی با کلمه باید شروع میشود، این موضوع قطعی است که هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خودش فکر نمیکند.
متاسفانه بعضی از انسانها اصلا به خودشان و تواناییهای خودشان هیچ اعتقادی ندارند و حتی در انجام امور روزمره احساس ناتوانی میکنند و متکی به دیگران هستند، قدر مسلم انسانهایی که انتظار دارند دیگران مشکلاتشان را حل کنند، در گرداب مشکلات باقی خواهند ماند، کمکهای سایر انسانها را نمیتوانیم نادیده بگیریم، اما کلید حل مشکلات در دستان خود ماست که در وحله اول باید مسئولیت زندگی خود را بپذیریم و با نگاه و تفکر عمیق، مشکلات را شناسایی، ریشهیابی کنیم و راهحل مناسب را پیدا کنیم.
انسانها در طول زمان طبیعت را الگوی خود قرار دادهاند، پرواز و شنا را از پرندگان و ماهیان دریا آموختند.
پس کلید حل مشکلات در پیرامون ماست.
همسفر شادن:
باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان برای خویشتن خویش فکر نمیکند.
وادی سوم نیز به ما میگوید که باید بدانیم و یقین داشته باشیم که این فقط خود ما هستیم که میتوانیم به خودمان کمک کنیم و انتظاری از دیگران نداشته باشیم.
بنابراین این تفکر که دیگران باعث به وجود آمدن مشکلات برای ما شدهاند و یا دیگران باید برای حل مشکلاتمان کاری را صورت بدهند، تفکر بیهودهای است و هیچ کمکی به ما نخواهد کرد.
در مورد هر فرد این گذرگاههای سخت متفاوت است، ما با شروع زندگی در اين وادی آغازی تازه داريم، آغازی كه ما را به سلامتی، صلح، آرامش و آسايش برساند.
البته ما هرگز نمیتوانیم منکر کمک، همدردی، یاری سایر انسانها و یا اعضای خانواده باشیم ولی بایستی به این نکته توجه کامل داشته باشیم؛ که نقش اول مسئولیتها و یا حل مشکلات به عهده ماست، زیرا ما به این حیات آمدهایم تا حل مشکلات را بیاموزیم.
بنابراین بایستی با تفکر، سعی، تلاش و امیدواری، برای پیدا کردن کلید مسائل غیرقابل حل کوشش نماییم تا کلید را بیابیم.
همسفر حمیده:
وادی سوم میگوید: «هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند»
من حمیده زمانی که در تاریکیها و ناامیدیها غرق شده بودم همیشه انتظار داشتهام که اطرافیان مرا از آن همه ناامیدی و تاریکی بیرون بکشند، خودم برای خودم هیچ تلاشی نمیکردم چون آموزشی ندیده بودم، فکر میکردم از دست من کاری ساخته نیست و مشکل یا مشکلات مرا باید دیگران حل کنند.
برای درمان مسافرم از مواد مخدر تلاش میکردم و همیشه سعی میکردم که مواد را به زور از او بگیرم او نیز فکر میکرد این کار من است که باید مواد را از او بگیرم تا به حال خوب برسد، ولی وقتی وارد کنگره شدیم آموختهایم؛ هیچکس نمیتواند مشکلات مرا حل کند، جز شخص شخیص خودم با تفکر، تجربه و آموزش یاد گرفتهام که چطور میتوان به درستی تفکر کرد و راهحل مناسب را برای حل مشکلات انتخاب کرد تا بار دیگر در تاریکیها فرو نروم.
امروز هم از همه روزها آرامش بیشتری دارم زیرا آموختهام با ناامیدی، غصه و افسوس خوردن هیچ مشکلی حل نمیشود، پس باید برای حال خوب خودم تلاش کنم تا به مقصد نهایی برسم، مسافر من هم یاد گرفت که درمان اعتیاد فقط و فقط خواست و تلاش خود مصرفکننده است، همسفر در کنار او میتواند سفر را برای او شیرینتر و راحتتر کند به امید رهایی تمام سفر اولیها.
همسفر سنا:
وادی سوم؛ با کلمه باید شروع میشود که باید این را بدانیم که هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خودش فکر نمیکند.
این وادی به من یاد داد که مسئولیت زندگی، کارها و مشکلات خودم را خودم بپذیرم؛ اشتباهات خودم را با جان و دل بپذیرم و با سختیها مبارزه کنم.
در این چند سالی که در کنار یک مصرفکننده بودم به من هم تخریبهای زیادی از لحاظ روحی و روانی وارد شده است و من هم مثل مسافرم به آموزش احتیاج دارم و برای حال دل خودم باید قدم بردارم تا بتوانم مادر و همسر خوبی برای خانوادهام باشم،
این نکته بیشترین تاثیر را روی من گذاشت و سعی کردهام تمام مسائل زندگی خودم را با تفکر درست و مشکلات خودم را با آرامی حل کنم؛ خودم راه خودم را پیدا کنم.
اکثر مشکلاتی که برای انسان بوجود میآید خود در آن مشارکت دارد؛ یعنی مشکلات را برای خود درست میکند و از دیگران یا خداوند انتظار حل کردن مشکلاتش را دارد. همانطور که مسئول تمام عملکرد زندگیِ خودم هستم، مسئول حل مشکلات خود هم هستم و نباید وابسته به دیگران یا خداوند باشم.
همسفر ندا:
این وادی به من یاد داده است؛ که مسئولیت زندگی، کارها و مشکلات خودم را بپذیرم اشتباهات خودم را قبول کنم و گردن کسی نندازم و با آنها مبارزه کنم اگر چند سال در کنار یک مصرفکننده هستم فقط او مقصر نیست من هم تخریبهای زیادی داشتهام.
این وادی به من یاد داد که فقط خودمان میتوانیم به خود کمک کنیم و به جای اینکه دائم دیگران را مقصر بدانیم و کاسه چه کنم چه کنم دست بگیریم به دنبال راهحل برای مشکلاتمان باشیم.
ما به این دنیا آمدهایم تا روش حل مشکلات را یاد بگیریم به شناخت نیروهای تخریبی و منفی بپردازیم و بدانیم چگونه آنها را حل کنیم.
همسفر نزهه:
وقتی که وارد کنگره شدهام و آموزشها را دریافت کردهام باور و اعتقاد پیدا کردهام که بیشتر مسائل و مشکلاتی که در زندگیام به وجود آمده بود مقصر اصلی خودم بودهام که بر اثر عدم آگاهی و شناخت از مسائل در طی سالها آنها را آبیاری کردهام و تبدیل به علفهای هرز شدهاند و مرا در حد نابودی سوق دادند و جز سیاه روزی و ناامیدی چیزی برای من به ارمغان نیاوردند؛ پس من اینجا باید چه کار کنم و چه طور مقابله کنم؟
اول مشکلاتم را بپذیرم، با تفکر و تدبیر درست برای حل آنها برنامهریزی کنم و با توکل به خداوند و با تلاش، کوشش و امیدواری کلید مشکلاتم را پیدا کنم، البته ذرهذره و تدریجی بدون ترس، نگرانی و تشنج اقدام کنم؛ ممکن است در این مسیر نیروهای بازدارنده و آدمهای منفی در مسیر قرار بگیرند بایستی از آنها شناخت داشته باشم و نفسم را مهار کنم و خدا را همیشه شکرگزار باشم و برای هموارکردن مسیر از او یاری بجویم.
عکاس: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
58