جلسه چهارم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی لواسان با استادی راهنما همسفر رعنا، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر شیده با دستور جلسه «وادی سوم (باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۶ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه میگوید باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.
وادی ها با تفکر شروع میشود و در ادامه همه چیز به عهده ی خود انسان گذاشته میشود یعنی انسان مسئول است که خودش همه ی کار های خود را انجام دهد، برای اینکه بتوانم از روزی که به حیات امده ام و تا روزی که میروم مسئولیتی که بخاطرش به زمین آمده ام را انجام دهم برای اینکه به آرامش برسم و به چهار موضوع که در این وادی به آن اشاره شده سلامتی،آرامش،آسایش و صلح که خواسته ی خداوند و انسان است.
سلامتی را که آقای مهندس هم خیلی تاکید میکنند و آسایش موضوعی میباشد که بیشتر با مسئله ی مادی مطرح میشود ولی صلح و آرامش ،آرامش زمانی حاصل میشود که انسان در صلح و آرامش باشد، یعنی من با خودم ، اطرافیانم و هستی در صلح باشم.
آرامش به میزان دانایی و آگاهی هر شخصی به او داده میشود و اینکه من به آن جایگاه انسانی برسم.
بنابراین من این وادی را باید یاد بگیرم و در اجرایش تلاش و کوشش کنم،این وادی به من چه میگوید آیا من همسفر به خودم فکر میکنم، آیا همسفری که میگوید راهش دور است و هزینه ی رفت و آمد را ندارد آیا به این فکر میکند که نیامدنش چه عواقبی خواهد داشت، همسفر به این فکر میکند که یک خطای رفتاری او مسافر را از مسیر درمانش خارج میکند.
اعتیاد یک مسئله ی واقعا پیچیده است اما برای کنگره پیچیده نیست چون راه درمان کشف شده است ولی برای دنیا هنوز پیچیده است، در واقع ما با بزرگترین نیروی اهریمنی میجنگیم، یک نبرد است میان نیروی شیطانی و نیروی الهی و قانون جنگ میگوید جایی با دشمن بجنگ که دشمن در آنجا حضور نداشته باشد ، اینجاست که من میتوانم آموزش بگیرم و صلاحم را قوی کنم.
استاد امین میگویند نیروی منفی در کالبدی وارد میشود که آن کالبد ساکن باشد، آیا کنگره ۶۰ ساکن است، کنگره ی ۶۰ یک سیستم خیلی پویا و دائم در حال جستجو و تلاش است. بنابراین اینجا برای من محیط امن است و در اینجا من میتوانم چند ساعتی هم که شده است از دست نیروهای اهریمنی در امن باشم.
اینجا بهترین مکانی است که من میتوانم اطلاعات و داناییم را بالا ببرم تا سلاحم که چوبی است را به سلاح آهنی، برنده و تیز بکنم که کم کم بتوانم با دانایی که دارم نیروی خودم را قوی تر بکنم تا جن از بین برود.
برای همین من باید به فکر خودم باشم و پیامی که در این وادی است که اگر انسان خودش جستجوگر نباشد حتی اگر با تمام کاوشگران ماهر هم همنشین باشد نمیتواند به موضوع واقعی برسد.
من میتوانم با دانایی که کسب میکنم شهر وجودی خودم را به قصر یا ویرانه تبدیل کنم با اختیاری که به من داده شده است.در واقع آرامش آن چیزی است که من با وجود تمام مشکلاتی که در زندگی دارم بتوانم با تعادل به زندگی ام ادامه دهم و در ذهنم مبارزات ذهنی نداشته باشم.
جمله ای که در این وادی خیلی به من کمک کرد که آخر وادی است میگوید درختان ایستاده میمیرند،خیلی به این جمله فکر میکردم که بله وقتی که یک درخت که از لحاظ نفسانی خیلی پایین تر از انسان است میتواند در شرایط سخت بایستد و خودش را به بهار برساند و دوباره زنده شود پس منه انسان خیلی قوی تر از آن هستم و باید محکم و سرپا باشم و همین جمله به من کمک کرد تا ادامه ی زندگی دهم

تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول)
ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول)
همسفران نمایندگی لواسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
74