English Version
This Site Is Available In English

وادی سوم؛ بیداری درونی برای آغاز تغییر

وادی سوم؛ بیداری درونی برای آغاز تغییر

هفتمین جلسه از دور بیستم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه مسافران نمایندگی یحیی زارع میبد، با استادی پهلوان مسافر رضا، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسه «وادی سوم و تأثیر آن روی من»، در روز سه‌شنبه، ششم خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز شد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت را به من داد تا امروز در نمایندگی یحیی زارع میبد در خدمت شما عزیزان باشم و از شما آموزش بگیرم. واقعاً حضور و بودن در کنگره توفیقی است که خداوند نصیب تک‌تک ما کرده و باید سپاسگزار خداوند و آقای مهندس باشیم که این فرصت به ما عطا شده است.

دستور جلسه امروز «وادی سوم و تأثیر آن روی من» است. وادی‌ها مجموعه‌ای از قوانین هستند که در هستی و کائنات جاری، پایدار و همیشگی‌اند. وادی سوم به من می‌گوید: باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. کنگره ما را با این قوانین آشنا می‌کند. در چهار وادی اول، تمرکز بیشتر بر تفکر است و تلاش می‌شود در ذهن منِ سفر اولی این آگاهی شکل گیرد که ۹۹ درصد اتفاقاتی که رخ می‌دهد، ریشه در نوع تفکر من دارد.

این آموزش به من می‌آموزد که باید بدانم به چه چیزهایی فکر بکنم و به چه چیزهایی فکر نکنم. در وادی دوم، من تفکر می‌کنم که چه مشکلاتی داشتم و این وادی نمی‌خواهد من را به ناامیدی و گذشته بازگرداند؛ بلکه می‌خواهد بگوید اگر تاریکی‌ها را تجربه کردیم، برای این بود که روشنایی‌ها را بهتر درک کنیم و به سوی نور حرکت کنیم.

وادی سوم به من می‌آموزد که تنها خود من می‌توانم به فکر خودم باشم. اگر با تمام محققین دنیا نشست‌ و برخاست داشته باشم و حتی راهنمای من خود آقای مهندس هم باشد؛ ولی خود من نخواهم، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. درادامه، استاد فرمودند: افزایش اعضا و گسترش نمایندگی‌ها و شعب کنگره ۶۰ به دلیل آن بود که ما فهمیدیم باید خودمان به فکر خودمان باشیم. اگر من به فکر خودم نباشم، هیچ‌کس به فکر من نخواهد بود. اگر انسان به این نتیجه برسد که هدفی از خلقتش وجود داشته، مطمئناً بی‌تفاوت نخواهد گذشت.

در سفر اول، مهم‌ترین هدف درمان اعتیاد است. در وادی سوم از کلمه باید استفاده شده؛ یعنی من باید بدانم که اگر خودم به فکر خودم نباشم، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. درمانگر در کنگره، خود سفر اولی‌ است. اگر این مطلب را به درستی بیاموزیم، در سفر دوم دیگر بی‌تفاوت نخواهیم ماند. انسان اگر خود را بشناسد و به توانایی‌های خود پی ببرد، هیچ‌گاه نسبت به خود و اطرافیانش بی‌تفاوت نمی‌ماند. عزیزانی که عضو لژیون سردار می‌شوند و به مقام دنور و پهلوان و نشان در بی‌نشان می‌رسند، در واقع خودشان را پیدا می‌کنند.

کنگره فرصتی است که به تک‌تک ما داده شده است. جایگاه‌ها و رنگ شال‌ها قرار نیست ما را از هم جدا کنند، بلکه همه این‌ها به ما یاد می‌دهند که برای خودمان الگو بسازیم. لژیون سردار می‌خواهد توانایی‌های من را به خودم نشان دهد و به من بگوید اگر به معجزه‌ای که در بخشش هست پی ببرم، آنگاه می‌توانم خودم را بهتر بشناسم.

حضرت ابراهیم در دل آتش رفت؛ ولی آنجا برایش گلستان شد. هر جا که چنین تناقضاتی وجود دارد؛ یعنی مجموعه‌ای از اتفاقات در حال وقوع است. امیدوارم خداوند به ما کمک کند تا از این فرصتی که به تک‌تک ما داده شده، به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم.

مرزبان کشیک: مسافر حمید
تایپ: مسافر محمدتقی لژیون دوم
عکس: مسافر سعید لژیون هفتم
ویراستار و ارسال خبر: مسافر سعید لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .