جلسه ششم از دوره اول جلسات آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی سالار خمین با استادی مسافر اسماعیل و نگهبانی مسافر مهران و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن بر روی من "در روز سهشنبه ۶ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر
جا دارد در ابتدا تشکر کنم از استاد عزیزم علی آقا که این فرصت را برای من ایجاد کرد، تا من بتوانم در این جایگاه خدمت کنم، همینطور سپاسگزاری میکنم، از آقای مهران نگهبان جلسه، آقای حمید دبیر جلسه و کلیه خدمتگزاران این شعبه، که این موقعیت را برای من به وجود آوردند تا من بتوانم خدمت کنم. به واسطه این خدمت کردن بتوانیم دست کسی که بیرون از اینجا از اعتیاد رنج میبرد را بگیریم و آن هم بتواند لذت رهایی را بچشد.
اما دستور جلسه وادی سوم ، باید دانست که هیچ موجودی به اندازه انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.
اما نقاط مهمی که از این موضوع میتوان برداشت کرد خویش و خویشتن میباشد و آن بایدی میباشد که در این تیتر آمده است، باید به معنی حتماً و الزام کردن میباشد که این را آقای مهندس برای ما مشخص نموده است، خوب چرا از کلمه باید آقای مهندس خیلی استفاده کرده و تاکید بسیار زیادی روی آن دارد، به خاطر این میباشد که، میخواهد ما متوجه شویم که ما با اختیار یک مسیری را شروع کردهایم حال که میتواند در مسیر کنگره باشد و یا مسیرهای دیگر. اینجا میخواهد ما را به تفکر وادارد که با اختیار یک مسیری را شروع کنیم.
در مراحل تصمیم گیری میدانیم که نتیجه کار بر گردن خود ما است و اگر ما مسیر منفی را انتخاب کنیم نتیجهاش برای ما میباشد و اگر مسیر مثبت یا روشنایی را انتخاب کنیم نتیجه آن به خود ما میرسد.
اما چه عاملی باعث میشود که ما در گیر، یک سری مشکلات میشویم، ما میدانیم که مشکلات از سه قسمت زاییده میشوند، یا از تفکر ما و یا از گفتار ما یا از کردار ما.
ما صراط مستقیم را انتخاب کردهایم، که انشاالله بتوانیم این موضوع را درست و حل نماییم. اینها اگر در مسیر مثبت قرار بگیرند، خب به خوبی زندگی ما پیش میرود، مثلاً ما میدانیم که گفتار چقدر در زندگی ما اثرگذار میباشد، ما میدانیم که اصوات چه ارتباطی را در هستی برای ما برقرار میکنند، چقدر برای ما سرنوشت ساز میباشند. اعمال ما نتیجه برخورد کردار ما میباشد، در این وادی میگوید نمیخواهد سلب مسئولیت بکنید بهتر نحوی مسئولیت خودتان را به دیگران واگذار کنید. ما باید آگاه باشیم و بدانیم، که هیچکس به اندازه خود ما غمخوار خود ما نیست، یعنی خیلی ساده هیچکس به اندازه خودمان دوستدار خود ما نمیباشد. مثلاً من نمیتوانم که خیلی تاکید کنم، به پسر خودم که حتی مسواک بزن ، چون آخرین کسی که درد دندان را میکشد، خودش میباشد. دوستی که در مسیر سلامت در کنگره قرار میگیرد راهنما چقدر میتواند، به او بگوید که سی دی را بنویس، چرا؟ چون اگر این سیدیها را بنویسد آن حال خوش و آن رهایی که نصیب او میشود برای خودش میباشد و خودش لذت آن را میبرد. انرژی آن به خودش برمیگردد، این یعنی خویشتن خویش. اگر ما سفر اول را طی نکنیم و وارد سفر دوم نشویم، این موضوع را خوب درک نمیکنیم، چون ما با صور آشکار این موضوع سر و کار داریم، که شامل نظم و درست صحبت کردن و سی دی نوشتن و مشارکت کردن و........، می باشد.
اما صور باطن، خویشتن ما. خویش واقعی ما یعنی، خدا یعنی اینکه ما به خداوند برسیم. ولی حالا چطور؟ بله ما خود خدا هستیم و ما یک گمشده که این قبلاً در وجود ما گم شده است،، یک تکه از پازل لامتناهی خداوند میباشیم و این گم شده است در وجود ما ما تصمیم داریم که آن را بیابیم این خویشتن را با در قرار گرفتن در مسیر رو به ارزشها و خدمت به دیگران مهیا میشود.
ما باید بدانیم که تغییراتی که ایجاد میشود، توسط خود ما ایجاد میشود، اینطور نیست که دیگران انجام دهند، هر کسی نسبت به تخریبی که دارد، شروع میکند به ایجاد تغییرات در خودش. حتی در سبک لباس پوشیدن یا کفش پوشیدن، مسئولیتهایمان را باید خودمان قبول کنیم سپردن مسئولیت به دیگران و شانه خالی کردن، یعنی ماندن در گذشته و در تاریکیها ما باید بدانیم، که از هر چیزی که در عالم هستی، وجود دارد باید درس بگیریم.
این را باید بدانیم که کلیه عالم هستی جمع شدهاند، که به ما درس بدهند. به قول آقای مهندس، که طبیعت بزرگترین الگوی ما میباشد. ما باید از آن درس بگیریم، مثل نگاه کردن به درختان و چرخه حیات آنان که به ما درس بزرگی میدهند. من هم باید مانند سایر موجودات مسئولیت خودم را بپذیرم و خدمت کنم، تا به عشق برسم. یکی از موضوعاتی که خیلی از مشکلات ما را حل میکند، اصل اختیار میباشد. یعنی ما میپذیریم که ما با اختیار هر چیزی را در گذشته قبول کردهایم.

نویسنده و عکاس: مسافر عباس از لژیون سوم آقای طاهر نمایندگی سالار
تنظیم و ارسال: مسافر عباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
67