استاد میفرمایند: پیش از این، بیشتر در سکون بودم، یعنی فقط فکر کردن بود؛ اما وقتی حرکت را تجربه کردم، دیگر نمیتوانم به سکون بازگردم؛ چراکه حرکت، برکات زیادی دارد. سالها درگیر ذهن، خیال و شعر بودم و خبری از عمل نبود؛ ولی اکنون میدانم که فقط با حرکت و تلاش است که میتوان به رشد رسید. گاهی سخت است، مثل بالا رفتن از پلههای دانشگاه شیراز؛ اما ارزشش را دارد. امیدوارم این تجربیات به شما کمک کند تا بدانید در کنگره، راه روشن است، فقط باید حرکت کرد. یکی از مسئولیتهای دیدهبانها این است که مسائل را از زوایای مختلف بررسی کنند و دقت داشته باشند.
من متوجه شدم که دو نگاه متفاوت درباره زندگی و هستی وجود دارد؛ نگاه اول این است که انسان فکر میکند باید خودش همهچیز را برنامهریزی کند و بهتنهایی همه مسیرها را طی کند، یعنی هیچکس کمکی نمیکند، هیچ نیرویی همراهش نیست و خودش تنها مسئول همهچیز است. نگاه دوم این است که یک قدرت بالاتر وجود دارد؛ نیرویی که با نظم و دقت جهان را اداره میکند. اگر انسان با این نیرو ارتباط برقرار کند و همراه با قوانین هستی حرکت کند، موفقیتها سریعتر و راحتتر اتفاق میافتند. من خودم زمانیکه با نگاه اول زندگی میکردم؛ از دوران دبیرستان برنامهریزی داشتم، درس میخواندم و تلاش میکردم و سرانجام به هدفم رسیدم. دانشگاه خوبی هم قبول شدم و حتی به فکر این بودم که استاد دانشگاه شوم؛ اما یکجا همهچیز به هم خورد و نزدیک بود حتی اخراج شوم.
آن زمان علت مشکلاتم را نمیفهمیدم؛ بعداً فهمیدم که مشکل، نداشتن آگاهی و جهانبینی بود؛ چون فقط ظاهر را میدیدم و از باطن و قوانین هستی بیخبر بودم. وقتی آموزش جهانبینی را شروع کردم، فهمیدم برای رسیدن به خواستهها باید اول ابزارها و تواناییهایم را اصلاح کنم. باید اول مشکلات درونی را برطرف میکردم تا شرایط بیرونی تغییر کند. در مسیرم به جاهای مختلفی کشیده شدم: تحصیل، کار، عشق، کنگره، موسیقی و ...؛ اما چیزی که کمکم کرد فقط جهانبینی بود. متوجه شدم که میتوانم رؤیاهایم را به حقیقت تبدیل کنم؛ بهجای اینکه در تاریکی و غفلت بمانم. همیشه درگیر این سؤالها بودم که آیا خالقی وجود دارد که ما را آفریده باشد؟ آیا این خالق فقط ناظر است یا با محبت و رحمتش در زندگی ما نقش دارد؟ آیا برای من نقشهای کشیده شده یا همه چیز تصادفی است؟ آیا ارتباطی بین انسان و این نیرو وجود دارد؟
درواقع اینجا همان مسئله افرادی است که به صور پنهان (غیب) اعتقاد و ایمان دارند «يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَيۡبِ» من خودم سالها کارهایی، مثل عبادت، کمک به دیگران و نماز را انجام میدادم؛ اما در دلم چیزی نبود و باور عمیقی به غیب نداشتم و در محاسباتم، نیروهای غیبی را به حساب نمیآوردم و برای همین ترس و وحشت در من عمیق میشد. بیشتر به ظاهر امور میپرداختم و فکر میکردم همهچیز باید با تلاش شخصی حل شود؛ اما بعدها متوجه شدم آنهایی که به عمق بیشتری در زندگی رسیدهاند کسانی هستند که با دلشان ایمان دارند؛ کسانی که واقعاً توکل میکنند. انسان اگر فکر کند، فقط خودش هست، هنوز به درجه ایمان نرسیده است و همیشه در ترس است و در زندگی شکست میخورد.
خداوند در قرآن میفرمایند: «اگر به موفقیت رسیدید، زیاد خوشحالی نکنید و اگر چیزی را هم از دست دادید، خیلی غمگین نشوید.» اگر فقط به فکر خودمان و خانواده نباشیم و همه انسانها و هستی برای ما مهم باشد، آن موقع است که ایمان و توکل را پیدا کردهایم و نوع نگاه ما فرق کرده است. انسان میفهمد، خودش یک بازیگر از این صحنه فیلم است و اگر بازی بغلی خراب شود، بازی خودش هم خراب میشود. آقای مهندس دژاکام میفرمایند: «اگر دستهای آسمانی و القائات آسمانی نباشد، انسان ظرف چند هفته خودش را نابود میکند.» هزاران دانشمند نتوانستند راه درمان اعتیاد را پیدا کنند؛ آنها بیسواد، نادان و بیتلاش نبودند؛ ولی نقشه آسمانی و همان نیروی مافوق باید این را رقم میزد تا این کشف به وجود بیاید.
اما در مورد توکل که بهمعنی باور داشتن به نیرویی بالاتر است که خیر ما را میخواهد؛ اما چطور میشود توکل داشت وقتی ذهن پر از ترس و بیاعتمادی است؟ توکل زمانی شکل میگیرد که بفهمید این جهان فقط حاصل حسابگری تو نیست؛ نیرویی وجود دارد که همهچیز را با نظم و هدف پیش میبرد. اوایل فقط با عقل خودم حسابوکتاب میکردم. فکر میکردم اگر همهچیز را خوب برنامهریزی کنم، حتماً موفق میشوم؛ اما وقتی شکست خوردم و درد کشیدم، فهمیدم باید به چیزی فراتر از خودم متوسل شوم؛ باید توکل کنم. در نهایت آن تصویر بزرگتر که نمیدیدم، نیروی برتری بود به نام قدرت مطلق یا خداوند. وقتی آن تصویر را شناختم، مسیرم روشن شد و فهمیدم تنها نیستم.
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم)
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم)
عکس، ویراستاری و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
189