English Version
This Site Is Available In English

شرک یعنی کس دیگری غیر از خداوند را قبول دارم

شرک یعنی کس دیگری غیر از خداوند را قبول دارم

دوازدهمین جلسه از دور دوم لژیون هماهنگی خدمتگزاران کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی راهنمای محترم همسفر مهراد، نگهبانی راهنمای محترم همسفر علیرضا و دبیری همسفر علی، با دستور جلسه «سی دی شرک»، پنجشنبه01 خرداد1404 ساعت 11:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مهراد هستم یک همسفر. خداوند را شاکرم که فرصت خدمتگزاری دوباره نصیبم شد. من همیشه اول دستور جلسات این را به خودم می‌گویم و فکر می‌کنم که هر شخصی در دستور جلسه‌ای که استاد می‌شود در قضیه یک مشکلی دارد یا اینکه از آن مشکل عبور کرده است و به دانایی رسیده است و به‌هرحال دغدغه شخص بوده است، همیشه اول‌ازهمه دوربین را روی خودم می‌اندازم.
در مورد شرک استاد امین می‌فرمایند: درگذشته شرک صور آشکار داشته است، بت می‌ساختند و می‌پرستیدند. اما الان صور پنهان دارد؛ یعنی نادیدنی است، وقتی نادیدنی است باید از روی نشانه‌ها و میوه‌های آن بفهمیم که آیا من دچار شرک هستم یا خیر؟
شرک یعنی کس دیگری غیر از خداوند را قبول دارم. در هر مطلبی؛ مثلاً اگر از نظر مالی باشد برمی‌گردد به این که توانائی خرج‌کردن از من گرفته می‌شود. پس اگر در زمینه‌ای کس دیگری را جای خداوند قرار دهم در همان فعل توانائی استفاده‌کردن از آن از من گرفته می‌شود.
برای مثال می‌روم دکتر سلامتی فرزندم را از آن دکتر می‌خواهم که به دلار پول می‌گیرد چه اتفاقی می‌افتد، توانایی سلامتی از من گرفته می‌شود. اینها مسائلی هستند که من با آنها در طول روز درگیر هستم یا اینکه می‌خواهم فلان کلاس و یا فلان مهارت را یاد بگیرم یک ماه یا یک سال توانائی انجام آن را ندارم چرا؟ چون از یادم رفته است که آن مهارت یا توانائی را خداوند باید به من بدهد. از کس دیگری دنبال آن توانائی هستم؛ یعنی به‌جای اینکه از خداوند بخواهم آن توانائی آن مهارت را به من بده، می‌گویم اگر آن کلاس را بروم خیلی خوب می‌شود یا اینکه مثلاً فلان ارتقای شغلی را انجام بدهم خیلی خوب می‌شود و در نهایت آن توانائی به‌خصوص در من ایجاد نمی‌شود که من بتوانم آن کار را انجام بدهم؛ چون از کسی غیر از خداوند خواسته‌ام.
مثال دیگر در زندگی خودم بعضی‌اوقات پیش می‌آید، خب مادر من پرستار دارد، زمانی که آن پرستار کم‌کاری می‌کند من استرس آن را می‌گیریم که نکند بگذارد و برود و اتفاقاً توانائی پیداکردن پرستارهای دیگر از من گرفته می‌شود؛ چون اصلاً این را نباید از آدمی بخواهم که از خداوند پایین‌تر است.
استاد امین می‌فرمایند: زمانی که انسان در رنج است شروع می‌کند به حرف گوش‌کردن (سی دی علم زندگی) یعنی شروع می‌کند به فرمان‌برداری، پس شرک یا نقض فرمان زمانی رخ می‌دهد که به من خوش می‌گذرد همه چیز خوب است. اگر انسان در رنج باشد احتمال نقض فرمان خیلی کم است؛ چون دنبال استاد می‌گردد تا راه‌حل پیدا کند.
زمانی که همه چیز سر جای خودش است باید حواسم باشد که دچار شرک یا نقض فرمان نشوم. معجزه اینجاست که زمانی که من یک خواسته‌ای را از شخصی غیر از خداوند می‌خواهم در نهایت همراه با ترس است؛ یعنی این قلب من آرام نمی‌گیرد. من می‌گویم این دکتر فرزند من را عمل کند حل است؛ اما باز قلبم آرام نمی‌گیرد، این پرستار بی آید حل است؛ اما باز قلبم آرام نمی‌گیرد. ترس وجود دارد؛ چون از کسی به‌غیراز خداوند خواسته‌ام.
زمانی که من شریک قائل شوم این دل‌آرام نمی‌گیرد؛ یعنی مشکل حل نمی‌شود. پس در وهله اول اینکه در خوش‌گذرانی رخ می‌دهد و وقتی که شروع می‌کنم به یادگرفتن در جهل باید حواسم باشد که فرمان نیروی الهی را اجرا کنم نه هر فرمان دیگری، چون انسان در رنج به دنبال آن است که میان بر بزند. یک نشانه دارد اجرای فرمان الهی سخت و زمان بر است.

آقای مهندس در سی دی سختی می‌گویند: سختی حرکت در صراط مستقیم سخت است؛ اما نه به‌سختی گرمای تابستان، نه به سردی سوزان زمستان یعنی قابل‌تحمل است؛ اما اگر این سختی را تحمل نکنم و در صراط مستقیم حرکت نکنم، باید تمام توانم را جمع کنم و در مقابل انتقام یا قدرت طبیعت بایستیم. یعنی سختی حرکت در صراط مستقیم خیلی راحت‌تر از ناشی از حرکت‌نکردن در صراط مستقیم است و آن رنج خیلی رنج بیشتری است.
ما مجبوریم که در صراط مستقیم حرکت کنیم وگرنه بدتر از آن اتفاق می‌افتد.

تایپ و ویراستاری: همسفر محمدجواد(لژیون چهارم)
تصویربردار: همسفر یوسف(لژیون چهارم)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .