دنیا یک مکانی است برای آموزش گرفتن

یازدهمین‌ جلسه‌ از دوره‌ بیست‌ ویکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی ساوه ویژه مسافران با استادی مرزبان محترم مسافر میثم و نگهبانی مسافر حسن ودبیری مسافررضا با دستور جلسه(وادی سوم وتاثیر آن روی من)روز سه‌شنبه ۶خرداد ماه۱۴۰۴راس ساعت ۱۷ برگزارشد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان میثم هستم یک مسافر 
از دبیر ونگهبان جلسه ودوستانی که نوشتار‌ها را قرائت کردند تشکر می‌کنم از ایجنت محترم و راهنمای لژیون پنجم آقای حسن سپاس‌گذارم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم خدمت کنم و آموزش ببینم دستور جلسه امروز در مورد وادی سوم و تاثیر آن روی من است وادی سوم می‌گوید باید دانست که هیچ موجودی به میزان انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند اینکه می‌گوید باید یعنی تاکید دارد به این جمله ما شاید در گذشته مان خودمان یک زمان برای برادر یا پدر یه کارهایی انجام دادیم واسه خانواده و دوست‌هایمان یک روزی می آیم به یک مرحله‌ای می‌رسیم در تاریکی قرار می‌گیریم یا در دوره‌ای از مصرف قرار می‌گیریم که فقط شروع می‌کنم به غر زدن که چرا من فلان کار را من چند سال انجام دادم برایش یا یک کاری کردم زندگی ورقش عوض شد من بردم سر کار خوب تو بردی سر کار دلیل نمی‌شود که حقوقش را بدهد به تو؛ تو یک کاری را برای دوستات یا خانواده ات انجام دادی دلیل نمی‌شود که بیاید تمام مشکلات شما را حل کند مشکلات تو برای خودت است ما فکر می‌کنیم یه موقعی کارایی برای یک شخصی انجام می‌دهیم حتماً باید تاوانش را بدهند یا تلافی کنند نه اینطور نیست در زندگی فقط و فقط حلال تمام مشکلاته خودمان را خودمان می‌توانیم باشیم چون هیچ کسی مثل خودمان، خودمان را نمی‌شناسد و این خود انسان ‌می تواند به خودش کمک کند خداوند واسه هدایت این دنیا تاس نمی‌اندازد نمی‌آید همین طوری هدایت کند اونی که می‌کاریم همان را برداشت می‌کنیم اگر یک روزی گندم کاشته‌ایم قطعاً گندم برداشت می‌کنیم اگر جو بکاریم جو برداشت می‌کنیم و این دنیا یک مکانی است برای آموزش گرفتن این دنیا جایی هست که بیاییم ارتقاء بگیریم نیازی به کفر گفتن نیست این مشکلات که به ما آموزش می‌دهد یعنی حل این مشکلات ما را قوی می‌کند حل این مشکلات ما را محکم می‌کند این را من بارها تجربه کردم اگر ما قطعاً یک چیزی را بخواهیم می‌توانیم حلش کنیم من روزهای اول به کنگره آمده بودم و راهنمایم به من می‌گفت که فلانکار را انجام بده یا سیگار را درمان کن می‌گفتم نمی‌شود و می‌گفتند که اگر خواسته‌اش را داشته باشی قطعاً می‌شود مهم این خواسته است ما اگر امروز آمدیم اینجا هر کدام از ما اگر به خاطر هر شخصی یا به خاطر هر کسی به اجبار یا به هر دلیلی آمده‌ایم اینجا قطعاً به نتیجه نمی‌رسیم باید به آن سطح برسیم که اگر آمدیم اینجا به خاطر خودمان آمدیم نه به خاطر کس دیگه یا شخص دیگه‌ای فقط به خاطر خودمان آمده‌ایم اینجا به درمان برسیم و مشکل خودم را خودم حل کنم و موفق بشوم اگر در ۲۴ ساعت شبانه روز ۲۰ ساعت هم بشینی صحبت‌های آقای مهندس را گوش بدهی و عمل نکنی به درد نمی‌خورد ما از دوران باستان هم می‌گویند پندار نیک گفتار نیک کردار نیک حالا آقای مهندس آمدند اصلاح کردن این جمله‌ها را در کنگره ما می‌گوییم پندار سالم گفتار سالم کردار سالم،  وادی اول به ما می‌گوید که درست فکر کنیم درست تفکر کنیم همان پندار سالم بعد گفتارمان را سالم کنیم و آن عمل کردن مهم است و نتیجه می‌گیریم که انجام بدهیم همه این کارها را. امروز اگر من بخواهم کاری را انجام بدهم خودم باید آن خواسته را داشته باشم امروز اگر بخواهم موادم را به درمان برسانم خودم باید خواسته اش را داشته باشم حالا چطوری راه را باید پیدا کنم و خدا را هزاران هزاران مرتبه شکر که راه درمان اعتیاد پیدا شد این نیست که بروید درد بکشی و بدبختی را تحمل کنی خواسته‌شو داشته باش و این راه درمان اعتیاد را ادامه بده شما اگر خودت به فکر خودت نباشی هیچکس نمی‌آید ۷ صبح یک شیشه دارو به شما بدهد اگر خواستشو نداشته باشی و دارو را ۱۰ روز نخوری سیستم را می‌ریزد به هم و اولین نفری هم که این را می‌فهمد راهنمایت هست که متوجه می‌شود پس ما هر کاری در زندگی بخواهیم انجام بدهیم خودمان باید به فکر خودمان باشیم و راه درست را انتخاب کنیم برای اینکه به هدف برسیم مهم‌ترین چیز برای دوستان سفر اولی هست درمان مواد و بعد سیگار است اگر این را اولویت در زندگی قرار بدهند قطعاً موفق می‌شوند

نگارش متن:مرزبان خبری همسفر ناصر
عکاس:مسافر جواد(لژیون دهم)
تنظیم وارسال:مسافر علی