وادی سوم و تاثیر آن روی من

هفتمین جلسه از دوره چهل و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶٠ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی  مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر مسلم و دبیری مسافر سپهر با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من " سه‌شنبه ۶ خرداد ماه ۱۴۰۴ در ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر.

در ابتدا خدا را بابت جایگاهی که در آن قرار گرفتم شکر میکنم.
از آقا فربد، ایجنت محترم و راهنمای عزیزم آقا حبیب، کمال تشکر را دارم که استادی این جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
اما در مورد دستور جلسه، وادی سوم می‌گوید هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند؛ این وادی بیان می‌کند که هر کسی باید به درون مایه‌های خود فکر کند تا ببیند چه استعدادها و ویژگی‌هایی دارد تا آنها را بارور نماید و بتواند آنها را به سرانجام مقصود برساند.
من یک انسان هستم. دارای تفکر و اندیشه، توان جسمی و روانی و جهان‌بینی و اگر بخواهم به خودم فکر کنم و خودم را بسازم باید از طبیعت الگو بردارم.
یک گیاه، خودش از خودش حمایت می‌کند؛ به خودش انرژی می‌دهد از دل زمین آب را برداشت می‌کند تا زنده بماند.
من هم برای درمان اعتیادم باید تلاش کنم، باید سختی‌ها را تحمل کنم، از راهنما و از سیستم کنگره ۶۰ آموزش بگیرم؛ و اگر خودم در این مسیر تلاشگر نباشم و بگویم فلانی من را بدبخت کرد یا فلانی این کار را با من انجام داد یا بخواهم منتظر بمانم تا کسی برای من کاری انجام بدهد سخت در اشتباه هستم. این خودم هستم که باید تلاش کنم و نباید بگویم خود کرده را تدبیر نیست یا خودم کردم که لعنت بر خودم باد. باید در حرکت باشم و ساختارهای منفی‌ای را که خودم برای خودم درست کرده‌ام، ذره به ذره و یک به یک در جسم و روان و جهان‌بینی خودم به صورت بنیادی حل کنم تا تغییر را خودم احساس نمایم.
همانطور که طبیعت در فصول مختلف سال تغییر می‌کند، پروسه‌ی درمان اعتیاد من هم در طول سفر در حال تغییر است.
گفتم که تغییر باید در جسم و روان و جهان‌بینی به صورت بنیادی صورت بگیرد؛ یعنی وقتی درمان شکل گرفت و مراحل تغییر، تبدیل و ترخیص انجام شد، دیگر به دنبال مصرف مواد مخدر نباشم. باید از لحاظ روحی و روانی یک انسان متعادل و کامل باشم تا بتوانم به جامعه و اطرافیانم خدمت کنم.
مسئولیت این سلامت جسمی و روانی بر عهده خود من می‌باشد؛ این فقط در کنگره مقدور است. با نوشتن سی‌دی‌ها و رعایت قوانین و فرمانبرداری از راهنما، می‌توانم به صلح و آرامش برسم.
باید سختی‌ها را قبول کنم. من تا کنون صدها کیلومتر را برای رسیدن به جلسات کنگره طی کرده‌ام تا بتوانم با تفکر تازه‌ای که برای من ایجاد می‌شود به جنگ نیروهای منفی و بازدارنده بروم و آنها را از میان بردارم. در این مسیر می‌توانم از انسان‌های صالح و آگاه مشورت بگیرم؛ اما تصمیم نهایی با خودم است. این من هستم که باید بدانم پایان شب سیاه سپید است. باید تلاش کنم و حرکت نمایم و بدانم که سرمای زمستان گذرا است.

از اینکه به حرف‌های بنده گوش دادین از همه شما متشکرم.

عکاس:مسافر صادق لژیون هشتم
نگارنده: مسافر علی لژیون بیست‌ویکم
ویراستار: مسافر حمید لژیون نوزدهم
تنظيم:مسافر منوچهر لژیون دوم
ارسال:مرزبان خبری مسافر وحید