جلسه نهم از دوره پنجاهودوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پرستار با استادی همسفر اعظم نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه وادی سوم (باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.) و تاثیر آن روی من روز سهشنبه ۶خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
در وادی اول یاد گرفتیم که با تفکر، ساختارها آغاز میشود و موجوداتی هستیم که خداوند ما را به گونهای خلق کرده است تا برای زندگی کردن برنامه داشته باشیم و برای این برنامهریزی، ابتدا باید تفکر کنیم.
در وادی دوم آموختیم هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشته است؛ یعنی ما موجودی بیارزش نیستیم و از وادی سوم هم یاد گرفتیم که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتنِ خودش فکر نمیکند. شاید فکر همه یا ۹۹٪ انسانها، بیمار باشد و مشکل داشته باشند؛ ولی با کار کردن روی این وادی، افکار و اندیشهشان تغییر میکند؛ البته بهصورت پلهپله و با داشتن پندار، گفتار و رفتار نیک.
در این وادی متوجه میشویم که در زندگی و حل مشکلاتمان، بالاترین نقش برعهده خودمان است و باید با تفکر، سعی و تلاش خودمان کلید اصلی مشکلات را پیدا کنیم.
با شروع زندگی، آغازی تازه داریم؛ آغازی که میتواند ما را به سلامتی، صلح و آرامش برساند. ما در کنگره۶۰ اطلاعات و آگاهی به دست آوردیم تا اگر افسردگی و پریشانی داشتیم، بدانیم که چگونه به آرامش و آسایش برسیم و دیگر اینکه، با نگاه کردن به طبیعت، مانند اصوات موسیقی، به ابعاد گستردهای بر جهان خود بدرخشیم و خودمان کلید مسیر اصلی راه را بسازیم.
هیچکس مسئول حل بحرانهای ما نیست. اگر منتظر این باشیم تا دیگران مشکلات ما را حل کنند، همیشه در عذاب و رنج هستیم؛ زیرا ما به این حیات آمدیم تا حل کردن مشکلات را بیاموزیم و چه بخواهیم چه نخواهیم، با نتیجه بذرهایی که کاشتهایم مواجه هستیم البته یکسری مشکلات هم هستند که ما هیچ نقشی در آنها نداریم؛ که آنها مشکلات ژنتیکی هستند.
وادی سوم، وادی پذیرش از سوی انسانهاست؛ انسانهایی که اگر نتیجه کاری مثبت باشد، آن را از خودشان میبینند و اگر کاری نتیجه منفی داشت، آن را گردن دیگران میاندازند. این صرفاً به علت ناآگاهی خود ما میباشد.
همه انسانها خواسته دارند و وقتی به خواسته خودشان نمیرسند، دست به ستیز با خداوند میزنند. علت آن هم این است که فراموش کردهاند خداوند به انسان اختیار داده تا از دو مسیر، یکی را انتخاب کند. پس من از اختیار خودم غافل شدم که به ستیزهجویی با خداوند میپردازم. امیدوارم که با تفکر درست، مشکلات خودم را بپذیرم و برای حل آنها اقدام کنم.
خداوند به انسان قدرت اختیار داد تا با داشتن آن، مسئول کارهای خویش باشد. هیچکس به اندازه خود ما مسئول کارهایمان نیست؛ حتی خداوند. پس نتیجه گرفتیم که مسئولیت کار، زندگی و مشکلات خودمان را بپذیریم؛ با تمام توان مسائل را با تفکر و تدبیر حل کنیم و سعی کنیم تا از نظر مشورتی سایر انسانهای صالح هم استفاده کنیم؛ ولی در آخر، تصمیم نهایی را باید که خودمان بگیریم.
حال بهتر است که نفس عمیقی بکشیم و تفکر کنیم؛ از هیچکس هیچ انتظاری نداشته باشیم و سربلند بایستیم و بگوییم: درختان ایستاده میمیرند و تا لحظه مرگ دست از تلاش برنداریم و با امیدواری و سربلندی تمام، به زندگی نگاه کنیم و تا جایی که میتوانیم، سدها و موانع را یکی پس از دیگری از میان برداریم. ما هم، همه تلاشمان این است که کارهایمان را خودمان انجام بدهیم و در ادامه، توکلمان نیز به خداوند باشد.
.jpeg)
تایپیست: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویراستاری : همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر ساحل رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر دوم سایت
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
137