جلسه اول از دوره چهلم کارگاههای آموزشی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شهرری به استادی همسفر فریبا، نگهبانی همسفر نازنین و دبیری همسفر آذین با دستورجلسه «وادی سوم (باید دانست، هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۶ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز بهکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ای که مرا خواندهای راه نشانم بده در شب ظلمانیام ماه نشانم بده. وادی سوم میگوید: باید دانست، هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. وقتیکه کلمه باید در وادی سوم آمده است؛ باید حواسم به خودم باشد و زندگی خود را دست دیگران ندهم. من در زندگیام خیلی اشتباهات داشتم و مسافرم را مقصر اصلی زندگیام میدانستم، همیشه انگشت اشارهام سمت او بود؛ ولی خانم زهره به من گفتند: انگشت اشارهات به سمت خودت است. آنجا فهمیدم من چهقدر ایراد و مشکل دارم؛ به مرور زمان فهمیدم باید این گرهها را باز کنم. مسائل و مشکلات همیشه هستند و من باید دنبال کلید آنها باشم. کلید آنها کجا است؟ کلید حل شدن مشکلات درون خودم بود. به درون خود رجوع کردم و متوجه شدم بهتر میتوانم این گرهها را باز کنم. آقای مهندس میفرمایند: به طبیعت زیاد نگاه کنید. به کرم ابریشم نگاه کردم با خود گفتم: این کرم ابریشم مثل من است، غذا میخورد و هیچ کاری انجام نمیدهد؛ البته در گذشته میخوردم، میخوابیدم، بیخیال بودم و میگفتم: چرا مسائل و مشکلات زندگی من حل نمیشود؟ تا اینکه فهمیدم باید به درون خود رجوع کنم. یک پیله دور خود بستم و حواسم را به درون خود جمع کردم. شناختن واقعی خود، درد دارد؛ ولی درد آن شیرین است؛ از وقتیکه به کنگره۶۰ میآیم و آموزشهایی که در کنگره۶۰ میبینم، گرههای زندگی من باز شد و کمک کرد درون خود را بشناسم و اینکه چه کارهایی باید انجام دهم تا این پیله باز شود، تبدیل به یک پروانه زیبا شوم و از این مسائل و مشکلات رها شوم. هر موقع آمدم پرواز کنم لرزیدم و نتوانستم پرواز کنم؛ ولی از مسائل و مشکلات زندگیام یک طناب طلایی بافتم و آن را به بالهای خود وصله پینه کردم تا وقتیکه توانستم یاد بگیرم که پرواز کنم. روزیکه به کنگره۶۰ آمدم، آنقدر منیت داشتم و با خود میگفتم: به کنگره۶۰ بیایم که چهکار کنم؟ با اعتمادبهنفس بالایی آمدم؛ ولی بعد متوجه شدم که چهقدر آگاهی و دانش آقای مهندس و دوستان بالا است. کلام آخرم این است که باید اول نیروهای درونی خودم را بشناسم، بعد نیروهای بازدارنده و منفی که به سراغم میآید را بشناسم، حواسم به رودخانه و مرداب زندگیام باشد تا به مشکل برخورد نکنم و با صبر،تلاش و استمرار میتوانم به آن نتیجهای که میخواهم برسم.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر عطیه و مرحله ۳۰ سیدی همسفر لیلا رهجویان راهنما همسفر الهام
.jpg)
معرفی نفرات برتر آزمون
.jpg)
اهدای لوح تقدیر به اعضاء لژیون سردار
.jpg)
.jpg)

مرزبانان کشیک: همسفر صدیقه و مسافر علی
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
تایپ و ویرایش: همسفر سولاف رهجوی راهنما همسفر فوزیه (لژیون نهم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
132