همه ی چهارده وادی به یکدیگر مرتبط هستند

سیزدهمین جلسه از دوره چهاردهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، روزهای سه‌شنبه، نمایندگی قائم‌شهر، با استادی مسافر ربیع، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر کاوه با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" در تاریخ 6 خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ربیع هستم یک مسافر. از استاد خوبم ایجنت محترم آقا مهران، نگهبان و دبیرشان تشکر میکنم که این جایگاه را در اختیار بنده قرار دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. خداوند را شاکرم که در کنگره هستم، از روزی که به درمان رسیدم مدت 5 ماه میگذرد و من به لطف آموزش های کنگره هر روز بهتر از دیروز میشوم. از آقای مهندس وخانواده ی کنگره 60 هم تشکر میکنم که مرا به این حال خوش رساندند.
دستور جلسه در رابطه با وادی سوم است. آقای مهندس در مورد وادی ها میفرماید وادی ها همانند آبادی هاییست، که ما برای رسیدن به مقصد باید از آنها عبور کنیم. مثلا من برای آمدن به کنگره از روستایمان که حرکت میکنم، اول از بابل گذر میکنم، سپس از قائمشهر و بعد به شعبه میرسم. همه ی چهارده وادی به یکدیگر مرتبط هستند؛ آهسته آهسته و ذره ذره یکی پس از دیگری باید آنها را در زندگی خود کاربردی نماییم.
وادی اول به ما میگوید با تفکر ساختار ها تشکیل میگردد و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود. اگربخواهم وادی اول را در مقوله اعتیادمان توضیح دهم، من با تفکر نکردن وارد دنیای تاریکی و اعتیاد شدم،  سپس وارد کنگره شدم و برای درمان اقدام کردم. با شروع از وادی اول،  تفکر کردن را آغاز کردم؛ تا ساختار ها تشکیل شوند.
در وادی دوم میگوید که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به این دنیا ننهاده است. یعنی من در دوران مصرف خودم در اعماق تاریکی ها فرو رفته بودم و فکر میکنم تقریباً همه با من همدرد باشند، خودم را هیچ فرض میکردم،در تاریکی محض بودم،در کار و کاسبی خودم مشکل داشتم، درمهمانی ها، مراسمات جشن و عزاداری شرکت نمیکردم یا اگر هم شرکت میکردم آخر مجلس زمان پهن شدن سفره میرفتم؛ از همه دیر تر سر سفره مینشستم و از همه زودتر بلند میشدم.
در وادی سوم میگوید که، باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتنِ خویش فکر نمیکند. این بدان معناست که من کاری را که خودم شروع کردم، باید خودم تمام کنم. این یعنی من خودم پا به دنیای اعتیاد گذاشتم پس نباید به دنبال مقصر بگردم؛ باید خودم اقدام به حل مشکل خودم بکنم. راهنما در شعبه در حال خدمت رسانی به من و امثال من است، راه و مسیر اصلی را طبق تجربه ایی که خودش در درمان اعتیاد داشته، به من نشان میدهد؛ پس من هم با نظم، فرمانبرداری و حضور به موقع در جلسات به خواسته خودم میرسم.
از این که به صحبت من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

عکس،جمع آوری و ارسال: مسافر علیرضا، لژیون چهارم