English Version
This Site Is Available In English

ما باید ببینیم از کجا به کجا رسیده‌ایم

ما باید ببینیم از کجا به کجا رسیده‌ایم

گزارش جلسه دوم از دوره اول لژیون سردار راگبی اصفهان

جلسه دوم از دوره اول لژیون سردار راگبی اصفهان با استادی راهنمای محترم، مسافر محمد، نگهبانی پهلوان مسافر مجید و دبیری مسافر مجید، با دستور جلسه:

«در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام؟»

در روز جمعه، دوم خردادماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۸:۳۰ صبح در پارک مادر آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

بسیار خوشحالم که امروز در پارک مادر در خدمت شما عزیزان هستم. هر شعبه و هر جایگاه در کنگره، حس و حال خاص خود را دارد.

بر اساس قوانین کنگره، در لژیون سردار موظفیم درباره دستور جلسه هفتگی گفت‌وگو کنیم. همیشه به دوستان گفته‌ام که می‌توان از متن دستور جلسات الهام گرفت و مشارکت کرد.

 

دستور جلسه این هفته از ما می‌پرسد: «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام؟»

وقتی این پرسش مطرح می‌شود، نباید به کار دیگران نگاه کنیم، بلکه باید خود را با روزی که وارد کنگره شدیم مقایسه کنیم؛ ببینیم آن روز در چه وضعیتی بودیم و امروز در کجا ایستاده‌ایم.

 

من در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمدم، اما به دلیل مصرف مواد و الکل، دیگر جایی در آن خانواده نداشتم و حتی اجازه ورود به خانه را نداشتم. اما زمانی که وارد کنگره شدم، مرزبان محترم با عشق و محبت من را پذیرفت. آرام‌آرام از «معتاد» به «مسافر» تبدیل شدم. از نظر ظاهر مرتب شدم، و به جای مصرف مواد، دارویی به نام OT به من داده شد که نه‌تنها اعتیادم را درمان کرد، بلکه بسیاری از بیماری‌هایم را نیز بهبود بخشید.

 

در ادامه، به جایگاه رهایی رسیدم؛ بدون آنکه گذشته‌ام مورد قضاوت قرار گیرد، به من اعتماد شد و جایگاه خدمتی واگذار گردید.

اگر به صحبت‌های آقای مهندس در جلسات چهارشنبه گوش دهیم، دقیقاً مشخص می‌شود که ما در کجا ایستاده‌ایم. ایشان، با وجود آنکه بنیان‌گذار کنگره و کاشف متد DST هستند، بارها گفته‌اند: «نمی‌توانم جبران کنم.»

حال ما باید ببینیم خودمان در چه جایگاهی هستیم و چه میزان در این مسیر نقش داشته‌ایم.

 

امروز جامعه با چالش‌هایی جدی مواجه است؛ جوانان، دختر و پسر، به‌وضوح درگیر مصرف مواد شده‌اند. اما ما در کنگره، همراه با فرزندان‌مان در مسیر آموزش و آگاهی هستیم، و خیالی آسوده داریم. این آرامش و امنیتی که داریم، چیزی است که کنگره به ما هدیه داده است.

 

هر کس در حد توان خود می‌بخشد، و این بسیار ارزشمند است. اما همان‌طور که آقای مهندس، که سالانه میلیاردها تومان هزینه می‌کنند، اشاره کرده‌اند، با هیچ مبلغی نمی‌توان بهای درمانی را که یافته‌ایم، پرداخت کرد. پولی که پرداخت می‌کنیم، نه از سر اجبار، بلکه از سر سپاسگزاری است؛ تا حال خوشی که یافته‌ایم، ماندگار شود.

 

متأسفانه برخی پس از رهایی، کنگره را ترک می‌کنند و از نظر علمی و مالی نیز کمکی نمی‌کنند، و در نهایت هزینه‌های سنگینی در جاهای دیگر پرداخت می‌کنند. چرا؟ چون سپاس‌گزار نبوده‌اند.

اتفاقاتی که ممکن است در آینده رخ دهد، با بخشش امروز ما برطرف می‌شود؛ مانند تربیت صحیح خود و فرزندان‌مان، که ما را از خطرات آتی حفظ می‌کند. پس باید سپاس‌گزار باشیم و ببخشیم.

 

اگر چراغی روشن است، به‌خاطر ساکنان آن خانه است؛ به‌خاطر حضور شما عزیزانی که با هر توان خود از سبد مشارکت حمایت می‌کنید و در لژیون سردار عضو می‌شوید. امروز در پارکی زیبا و در شعبه‌ای بزرگ و تمیز گردهم آمده‌ایم.

 

بعضی از تازه‌واردها خود را با دوران مصرف مقایسه می‌کنند؛ زمانی که روزانه مبالغ زیادی صرف تهیه مواد می‌کردند. امروز هزینه داروی OT بسیار کمتر است و حال خوشی دارند که حاضر نیستند با هیچ چیزی عوضش کنند. این مقایسه خوبی است، اما ابتدایی‌ترین سطح آن است. در سفر دوم، بسیاری از بیماری‌ها درمان می‌شود و وضعیت جسمی فرد به‌شدت بهبود می‌یابد.

 

آقای مهندس کنگره را به‌مراتب منظم‌تر از دانشگاه‌های معتبر دنیا برنامه‌ریزی کرده‌اند. در حالی که بسیاری از دانشگاه‌ها امروز با بحران مالی روبرو هستند، خزانه کنگره ۶۰ پر است. وقتی در چنین دانشگاهی درس می‌خوانیم، مقایسه‌هایمان باید در سطحی بالاتر باشد. آقای مهندس می‌فرمایند: «آرامش مساوی است با بهشت»؛ حال این آرامش را چه کسی می‌تواند بخرد؟ با چند میلیارد پول می‌توان آرامش خرید؟

 

بسیاری از اطرافیان ما پول دارند، اما توانایی خوردن یک وعده غذا کنار خانواده‌شان را ندارند. بنابراین، مقایسه‌ ما نباید صرفاً با قیمت مواد باشد؛ بلکه باید فراتر از آن بیندیشیم و همواره خود را مدیون کنگره بدانیم. هرچند آقای مهندس می‌فرمایند: «هیچ‌کس بدهکار نیست»، اما ما باید درون خود را جست‌وجو کنیم تا ببینیم از کجا به کجا رسیده‌ایم.

 

من دیده‌ام هر وقت کسی با حس طلبکارانه به کنگره نگاه کرده، سقوطش آغاز شده است.

در مورد تعهدات مالی نیز همیشه گفته‌ام: «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است»؛ اگر کسی تعهدی داده ولی حادثه‌ای برای خانواده‌اش پیش آمده و نتوانسته پرداخت کند، اولویت با خانواده است. اما اگر توانایی دارد، باید به تعهدش عمل کند.

 

در پایان، باز هم تأکید می‌کنم: مقایسه‌هایمان باید بزرگ و عمیق باشد. ببینیم کنگره چه چیزهایی به ما داده و ما در مقابل چه کرده‌ایم. یکی از بستگانم به دلیل اضافه وزن، نتوانست پیوند کلیه انجام دهد و اکنون ده روز است که در کما به سر می‌برد. اما در کنگره، با اندیشه و تفکر آقای مهندس، مشکل اضافه وزن هم قابل حل است؛ حتی هفتاد تا هشتاد کیلو کاهش وزن اتفاق افتاده است. آیا این‌ها شایسته سپاسگزاری نیست؟

 

پس باید قدر این مسیر را بدانیم، به تعهدات‌مان پایبند باشیم و تلاش کنیم تا خدمت‌گزار خوبی برای کنگره باشیم.

ارسال مطلب: مسافر احسان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .