هفتمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی مسافر مهدی و استادی مسافر احمد و دبیری مسافر بهنام با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من " سه شنبه 6 خرداد ماه 1404 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا شکرگزار خداوند هستم به خاطر این که کنگره را سر راه من قرار داد که به درمان برسم آموزش بگیرم، از جناب مهندس و خانواده محترمشان بابت بستر کنگره ۶۰ تشکر میکنم، از ایجنت محترم، لژیون مرزبانی و راهنمای بزرگوارم آقا محسن سپاسگزارم که به من اجازه دادند در این جایگاه آموزش بگیرم و خدمت کنم.

در مورد دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من باید دانست هیچ موجودی میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند" زمانی که به کنگره ۶۰ وارد شدم در ابتدا با وادی اول آشنا شدم که در عنوان نوشته، با تفکر ساختارها آغاز میگردد، با خودم گفتم آیا من تاکنون هیچ تفکری نداشتم؟ اما در ادامه با آموزشهای کنگره متوجه شدم که تمام افکار و انتخابهایم غلط بوده و من به این افکار غلط عمل میکردم که نتیجه آن انواع تخریبهای گوناگون در درون و بیرون زندگیم بود، در ادامه متوجه شدم برای انجام هر کاری ابتدا باید تفکر کنم.
در عنوان وادی دوم نوشته، هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، از این وادی متوجه شدم که قطعاً هر موجودی بابت رسالتی خلق شده است، فکر میکنم من در این حلقه آفریده شده ام که مصرف کننده شوم و سپس در کنگره ۶۰ آموزش بگیرم و درمان شوم و این آموزشها را در زندگی کاربردی کنم.
در عنوان وادی سوم نوشته، باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان خویشتن خویش فکر نمیکند، که واقعاً هم همین طور است زمانی که من در اعماق تاریکیها بودم اصلاً فکر نمیکردم که مقصر خودم هستم و همیشه طلبکار دیگران بودم که چرا هیچ کاری برای من انجام نمیدهند؟ اما با آموزشهای کنگره متوجه شدم اگر قرار است کاری انجام بگیرد، آن کار فقط به دست من انجام می شود، در طول سفرم وادیها را یکی یکی کاربردی کردم و در این وادی متوجه شدم که اگر قرار است من به درمان برسم باید خودم تمام فرامین را اجرا کنم، آیا دیگران میتوانند به جای من سفر کنند و من درمان شوم؟ خیر، من باید برای خودم وقت بگزارم و در کنگره سفر کنم، آموزش بگیرم و آموزشها را کاربردی کنم، من در زمان مصرف مواد مخدر مشکلات زیادی برای خودم درست کردم و انتظار داشتم بقیه مشکلاتم را حل کنند، در صورتی که اینطور نیست، باید همانطور که پله پله به اعماق تاریکی رفتم، به همان صورت باید به روشنایی برگردم و مشکلاتم را حل کنم، اما باید بدانیم پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست یا به عبارت دیگر پایان هر مشکل سرآغاز مشکل دیگریست و مشکلات زندگی هیچ وقت تمام نمی شود، اما می توانیم با تلاش یکی یکی مشکلات را حل کنیم و پشت سر بگزاریم.

عکاس: مسافر وحید لژیون سوم
تایپ و ارسال: مسافر محمد لژیون یکم
ویرایش:مسافر بهروز لژیون هشتم
.gif)
- تعداد بازدید از این مطلب :
512