English Version
This Site Is Available In English

وادی سوم و تاثیر آن روی من

وادی سوم و تاثیر آن روی من

چهاردهمین جلسه از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره60، نمایندگی دامغان، با استادی مسافر راهنما محمد، نگــهبانی مسافر حبیب و دبیری مسافر روح‌الله با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من " روز سه‌شنبه مورخه 1404/03/06 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر:
از نگهبان و دبیر جلسه و همچنین از راهنمای لژیون ششم متشکرم، که این جایگاه را در اختیار من قرار دادند، تا آموزش بگیرم و خدمت کنم.
دستور جلسه وادی سوم، یکی از وادی‌های عمیق و جاندار است، اگر ما بتوانیم خوب این وادی را باز کنیم و برداشت خوبی از آن داشته باشیم، بنظر می‌آید خیلی از مشکلات ما حل می‌شود، می‌توانیم بفهمیم که چگونه به مشکلات فائق شویم.
یک وقتی هست که مشکلات خیلی خیلی زیاد می‌شود، احساس می‌کنیم نمی‌توانیم مشکلات را حل کنیم، واقعا راه برون رفت را پیدا نمی‌کنیم، بعضی وقت‌ها اضطراب می‌گیریم، حتی ناامید می‌شویم و  فکر می‌کنیم دیگر نمیشود ادامه داد، سوال اینجاست که آیا قرار بوده انسان اینگونه در مشکلات غرق شود؟ نه به هیچ وجه اینگونه نیست، قرار هست ما مشکل را حل کنیم و با حل مشکل رشت کنیم و رو به جلو برویم.
قوانین الهی اینگونه هست، که هر مشکلی برای من پیش می‌آید از توان من بزرگتر نیست، پس چه می‌شود که ما فکر می‌کنیم، غرق در مشکل شده‌ایم؟ این به جهان‌بینی و نوع نگرش ما برمی‌گردد، این نگرش باعث می‌شود که یکسری مشکلات روی هم جمع شوند و آنجاست که ما در مقابل مشکلات کم می‌آوریم.


به واسطه اتفاقات و آموزش‌های غلطی که دیده‌ایم، هیچ کدام از ما تمام و کمال متکی به خودمان نیستیم، به میزانی متکی به غیر هستیم، به راهنما، معلم، حتی جلوتر برویم،به ائمه معصومین و حتی بالاتر، به خداوند متکی هستیم، هیچ‌کدام از ما صددرصد متکی به خودمان نیستیم، هرکدام به میزانی متکی به غیر هستیم، چون هیچکدام از ما تنهایی خودمان را باور نکرده‌ایم.
باید به این باور برسیم که بصورت ذاتی در کره زمین تنها هستیم، یک انسان تنها به دنیا می‌آید و تنها هم از دنیا می‌رود.
انسان موجود بسیار عجیبی است، نیازمند عواطف، بقا، تولید مثل، همگی وابسته به جمع است، بخاطر همین انسان در درون واقعا تنهاست و در بیرون از این تنهایی می‌ترسد و این دائما در ضمیر ناخودآگاه ایجاد اضطراب می‌کند، باید این را در ضمیر خودآگاه بیاوریم و این را باور کنیم، که تنها هستیم.


ما برای فرار از تنهایی زندگی کردیم و این در ضمیر ناخودآگاه ما شکل گرفته است، تا ما این را بپذیریم، باید جهان‌بینی و روابط خود را بازسازی کنیم، اصل این است که ما باید بپذیریم که در این دنیا تنها هستیم و هیچ گریزی نیست.
وقتی برای انسان تنها مشکلی پیش می‌آید چکار می‌کند؟ دنبال مقصر نمی‌گردد، بنابراین هیچکس نمی‌تواند مشکل تو را حل کند.
وقتی گیر کردی در ذهن خودت چه می‌گویی؟ وقتی مسؤلیت مشکل خود را قبول کردیم تمام و کمال به دنبال حل مشکل هستیم خیلی پر واضح است رهجویی که دائم گله و شکایت می‌کند نمی‌تواند سفر خوبی داشته باشد، شخصی موفق می‌شود که با یک نگاه امیدوارانه سختی‌ها را تحمل می‌کند و برای حل مشکل تلاش و کوشش می‌کند.
امدادهای الهی این نیست که من حرکت می‌کنم و هرچه خدا خواست همان می‌شود، مکانیسم اینگونه هست که من تمام و کمال به خودم تکیه می‌کنم، آنوقت امدادهای الهی نصیب من می‌شود.


از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید سپاسگزارم.

تایپ: مسافر علی لژیون چهارم
تصویر: مسافر علی لژیون چهارم
ویرایش: مسافر رضا لژیون پنجم
تهیه و تنظیم: مرزبان مسافر علی
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .