دلنوشته مسافر رضا لژیون سوم

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر: از لژیون سوم. شعبه نیما یوشیج. راهنمای محترم آقا الیاس
ضمن عرض خدا قوت به تمامی خدمتگزاران کنگره ۶۰ به‌ویژه شعبه نیما یوشیج. اکنون‌که یازده ماه از رهایی من گذشته حال امروزم با دوران اعتیادم قابل قیاس نیست. و این حال خوب و وصف‌ناپذیر را مدیون بنیان کنگره ۶۰ و راهنمای عزیزم و راه و رسم این ساختار هستم. اگر بگویم اعتیاد را در کنگره شناختم گزاف نگفتم، به یاد دارم دورانی را که با خوش‌گذرانی‌های کاذب در تاریکی و جهالت سپری کردم وزندگی روزمره خود و خانواده‌ام را دچار بحران نموده ام. آموزشی که از کنگره گرفتم درنهایت مرا به این جمله رساند که  روزگاری با  چشمان باز اما خواب بودم، حتی یادآوری آن دوران هم برای من سخت و ملال‌آور است. به طرز شگفت‌انگیزی نجات یافتم. کسانی که دیروز این ظلمت و رهایی از آن را تجربه کردند امروز شدند ناجیان غریق من و امثالم. قطعاً آنان راه‌بلد این روش درمانند. آرامش ازدست‌رفته را به همه ما به کامل‌ترین روش و بهترین وجه برمی‌گردانند. شایسته است که با عشق بگوییم درود بر ایمانشان. درود بر شرفشان. درود و سپاس خدمت مهندس دژاکام پرچم‌دار این آزادی. تقدیری ارزنده بر قامت راست همه‌ی خدمت گذران بی‌منت این راه
با سپاس فراوان.

بارگذاری: مسافر مقداد لژیون پانزدهم