English Version
This Site Is Available In English

اولین کاری که کنگره در حقم انجام داد برچسب معتاد را از من برداشت و واژه‌ی مسافر را به من داد

اولین کاری که کنگره در حقم انجام داد برچسب معتاد را از من برداشت و واژه‌ی مسافر را به من داد

دوازدهمین جلسه از چهلمین دوره کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره ۶۰ شعبه نیما یوشیج بهشهر به استادی مسافر محمدرضا و نگهبانی مسافر روح‌الله و دبیری مسافر علی با دستور جلسه وادی سوم و تأثیر آن روی من در روز سه‌شنبه مورخ ششم خرداد ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که به این جایگاه رسیدم، از بنیان کنگره ۶۰ آقای مهندس و خانواده ایشان کمال تقدیر و تشکر رادارم، از استاد محترمم آقا عسکر تشکر می‌کنم، سپاسگزار ایشان هستم که زحمت بسیاری برای من کشیدند. اولین روزی که وارد کنگره شدم را هرگز فراموش نمی‌کنم. چراکه از شرایط وخیم روحی و روانی برخوردار بودم. زمانی که وارد کنگره شدم، جو حاکم بر آن را مشاهده نمودم متوجه شدم که اینجا همان مکانی هست که می‌توانم به‌سلامت جسم و روح و روانم برسم. اولین کاری که کنگره در حقم انجام داد برچسب معتاد را از من برداشت و واژه‌ی مسافر را به من داد. اگر در کنگره خدمتی به من داده‌شده فقط لطف خداوند بود که شامل حالم شد تا بتوانم خدمتگزار مخلوقات خداوند باشم. و از این خدمت آموزش بگیرم. ازجمله کمک کنگره که به من رسیده این بود: روزی که با دنیایی از ناامیدی وارد کنگره شدم اصلاً بر این باور نبودم که بتوانم روزی را بدون مصرف مواد مخدر سپری کنم. اکنون هفت ماه از مدتی که کمک بزرگ کنگره شامل حالم شده می‌گذرد. و به من آموخته که هیچ‌گونه موادی مصرف نکنم و نیازی هم در من به وجود نیامد. کنگره در رابطه با بیماری قلبی که به آن مبتلا بودم و مصرف روزانه داروی من ۲۶ عدد قرص که در شبانه‌روز مصرف می‌کردم و اطلاعات این مشکلم را به استادم آقا عسکر ارائه دادم، درمان کلی پیدا کردم و مصرف این داروهایم قطع شد. و راه درمانم در دو موضوع اوتی و دیس اپ پیدا شد. و در حال حاضر به مدت یک سال و پانزده روز است که هیچ دارویی مصرف نمی‌کنم و با این شرایط صحیح و سالم هستم. اما دستور جلسه این هفته وادی سوم و تأثیر آن بر روی من: گاهی تصور می‌کنیم از غیب به ما کمکی می‌شود. درحالی‌که هرگز این اتفاق نمی‌افتد. مگر اینکه حرکت کنیم که در این صورت از جانب غیب به ما کمک می‌شود. اگر حرکتی نداشته باشیم هیچ گاه اتفاقی رخ نخواهد داد. وادی سوم همچون شمشیری برنده به مرکز این تفکر فرود می‌آید و می‌گوید باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. در عبارت فوق از کلمه ی ،باید استفاده‌شده است. نمی‌گوید خوب است یا شایسته است. می‌گوید باید دانست. این تأکید قطعی نشان می‌دهد که نوعی قانون است و امری است خلل‌ناپذیر. با تشکر از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید

تایپ:مسافر محمد جواد لژیون هشتم

عکس و بارگذاری:مسافر مقداد لژیون پانزدهم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .