English Version
This Site Is Available In English

در کنگره در می یابم که منشا مشکلاتم به خودم بر می گردد.

در کنگره در می یابم که منشا مشکلاتم به خودم بر می گردد.

چهاردهمین جلسه از دور نهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران با دستور جلسه " وادی سوم و تاثیر آن روی من " با استادی مسافر پهلوان محمد، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر حمید در روز سه شنبه 6خرداد ماه 1404 راس ساعت 16 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان محترم و اعضای گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که من را دعوت نمودند تا در این جایگاه خدمت کنم و در کنار شما عزیزان آموزش بگیرم.

در وادی سوم آمده است: باید دانست هیچ موجودی به اندازه‌ی خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند.

اولین قدم برای ورود به کنگره این است که خودمان را باور کنیم؛ یعنی بپذیریم که یک مصرف‌ کننده بودیم. زمانی که از کسی می‌پرسیدند «مصرف می‌کنی؟»، صورتش سرخ و سفید می‌شد و چیزی نمی‌گفت. اما واقعیت این است که ما باید خودمان به این باور برسیم که مصرف‌ کننده بوده‌ایم. در این وادی هم گفته می‌شود: «باید خودت بدانی و باور کنی. وقتی باور کردی، روی صندلی کنگره می‌نشینی، آموزش می‌بینی و به درمان می‌رسی. اما اگر هنوز این موضوع را باور نداری، دچار منیت هستی و اصلاً کنگره را نمی‌بینی. آن‌وقت است که می‌گویی «ما مصرف‌کننده نیستیم»، اما در واقعیت هنوز درگیر مصرف هستی. به‌ جای پذیرش، جبهه می‌گیری و می‌گویی «فلانی باعث شد» و دنبال مقصر می‌گردی.

آقای مهندس در سخنان خود گفتند: من چک برگشتی داشتم، ورشکست شده بودم و از همه توقع داشتم که کمکم کنند. زنگ می‌زدم و می‌گفتم "تو که پول داری، لطفاً چک من را نیز پاس کن." اما وقتی گذشته را مرور می‌کنم، می‌بینم که خودم باعث همه‌ی آن مشکلات بودم. نباید تقصیرها را به دیگران نسبت دهیم. اگر شما صد بار مصرف کرده‌اید، نود و نه دفعه با میل و اراده‌ی خودتان بوده و فقط شاید یک بار کسی به شما تعارف کرده باشد. پس چرا دنبال مقصر می‌گردیم؟ چرا می‌خواهیم خودمان را بی‌گناه نشان دهیم؟

وادی سوم به ما می‌گوید: اگر می‌خواهی به درمان برسی، راه مستقیم را برو، بیراهه نرو. به سرسبزی‌های کنار جاده توجه نکن. چون همین‌ها ممکن است تو را به پرتگاه بکشاند. تو در قطاری هستی که مقصدش مشخص است. وقتی در مسیر هستی، نگو "خسته شدم"، پیاده نشو، بگذار تا مقصد بروی، تا ببینی و درک کنی.

در سفر اول، شاید چیزهایی به تو نشان داده شود که بخواهد تو را گمراه کند. اما تو باید با استقامت ادامه دهی. درست است که همه‌ی ما از کار و زندگی‌مان زده‌ایم، اما آمده‌ایم تا حال خوش را تجربه کنیم. این حال خوش رایگان به دست نمی‌آید. ده یا بیست سال مصرف کرده‌ایم، نباید انتظار داشته باشیم ظرف چند روز درمان شویم. ساختمانی که در عرض چند ماه ویران شده،  یک شبه بازسازی نمی‌شود. باید زمان بدهیم. بدن‌مان را که خراب کرده‌ایم، باید با زمان و برنامه آن را بازسازی کنیم. عجله نکنیم. پس از ده یا یازده ماه، به حال خوش می‌رسیم.

در کنگره، ما یک تعهد داریم. وقتی به درمان رسیدیم، فقط خودمان نباید رها شویم. باید شش ماه دیگر هم حضور داشته باشیم. این برای خودمان هم خوب است، چون دیگران نگاه می‌کنند. وقتی می‌فهمند فلانی واقعاً درمان شده، باورشان می‌شود. آن‌وقت چراغی در دل یک سفر اولی روشن می‌شود.

در وادی سوم می‌خوانیم: «اگر سبد از جلوی تو رد شد، به اندازه وسع خودت پولی در آن بینداز.» مهم نیست چقدر، مهم این است که خودت در این جریان باشی. شاید باور نکنید، اما همین مشارکت مالی، سپری در برابر نیروهای منفی است.

در سفر اول، وقتی درست سفر کنی، دیگر اصلاً دنبال مواد نمی‌روی. همان حال بد، زنده‌ات می‌کند. آن ایمان، آن حس مثبت، یک سپر در برابر وسوسه‌ها می‌شود.
کنگره برای این است که ما به خودمان بیاییم. حالا شاید دو ماه یا سه ماه گذشته و هنوز حالت خوب نشده، اشکال ندارد. باید از خود بپرسیم: هدفم از آمدن به کنگره چیست؟ برای چه آمده ام؟ بدون هدف که نبوده است.

در این وادی، بایدها و نبایدها جدی هستند. خط قرمز دارد. باید این وادی را درست طی کنیم. این وادی ها مثل آیینه است، که وقتی در آن نگاه می‌کنی، خودت را می‌بینی. ما باید از تجربه‌ی دیگران هم استفاده کنیم. سی‌دی‌ها را گوش دهیم. مثلاً همین هفته، سی‌دی «غیب» را که گوش کردم، دیدم دقیقاً مشکل خود من است. نمی‌دانم چطور مهندس و استاد امین این‌قدر خوب در جریان مسائل ما هستند، اما هر بار مشکلم با یکی از سی‌دی‌ها حل می‌شود.

در این مدت که درکنگره بوده ام، غیر از خوبی و خوشی چیزی ندیده‌ام و نخواهم دید. چون در سی‌دی‌ها هم آمده که: «حس خیلی مهم است.» وقتی حس خوبی به دیگران داری، دوست داری که آن‌ها هم به درمان برسند.

امیدوارم شما هم به درمان برسید و حال خوش را تجربه کنید. از اینکه به حرف هایم گوش کردید، از همه شما ممنونم.

تایپ: مسافر جواد لژیون سوم
عکاس: مسافر محمد حسن لژیون یکم
ارسال خبر: مسافر جواد لژیون سوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .