استاد امین فرمودند: «قبلاً در سکون محض بودم و به فکر کردن مشغول بودم، وقتی حرکت را تجربه کردم، مفهوم سکون را بیشتر فهمیدم». سالهای قبل که خیلی فعالیت نمیکردم، سختم بود که از پلهها بالا و پایین بروم، فکر میکردم به خاطر کهولت سن است؛ ولی بعد فهمیدم به دلیل سکون بودن، است.
دیدگاه متفاوتی در زندگی وجود دارد. انسان فکر میکند خودش باید همه چیز را برنامهریزی کند و گویا که هیچ چیز دیگری وجود ندارد و در هستی، باید خودش به تنهایی حرکت و برنامهریزی کند تا به هدفهایش برسد و من هم این دیدگاه را داشتم.
چند سال قبل با تلاش زیاد و درس خواندن هدفم تنها این بود که استاد دانشگاه بشوم؛ ولی داشتم اخراج میشدم. اول گذاشتم به حساب ضعف خودم، تفکرات و حسهای غلطم و به دنبال راههایی میگشتم که به خواستههایم برسم.
شروع کردم به یاد گرفتن جهانبینی، ابزاری است که اشکالات خودم را پیدا کنم و برطرف کنم تا بتوانم به خواستههای مختلفی که دارم برسم از جمله ادامه تحصیل، عشقی، کاری، موفقیت در کنگره و... و با کمک جهانبینی رویاهای خودم را به واقعیت تبدیل کنم.
اگر قدرت مطلق و خداوندی وجود دارد که من و هستی را آفرید، شناخت و دانش خیلی بالایی دارد که وقتی من را آفرید، از من، نسبت به خودم، شناخت بیشتری دارد.
در اول سوره «بقره» میفرمایند: «چه کسانی پرهیزکاران هستند و به رستگاری میرسند؟» (یومنون بالغیب)، یعنی کسانی که به نیروهای غیبی ایمان دارند؛ بنابراین من اینها را انجام میدادم، عبادت و خدمت میکردم؛ ولی در عمل، (من یومنون بالغیب) نبودم. در محاسباتم، نیروهای غیبی را به حساب نمیآوردم و برای همین ترس و وحشت عمیق میشد.
انسان اگر فکر کند، فقط خودش هست، هنوز به درجه ایمان نرسیده است و همیشه در ترس است که در این تلاش و زندگی شکست بخورد. در قرآن میفرمایند: «اگر به موفقیت رسیدید، زیاد خوشحالی نکنید و اگر چیزی را هم از دست دادید، خیلی غمگین نشوید.»
اگر فقط به فکر خودمان و خانواده نباشیم و همه انسانها و هستی برای ما مهم باشد، آن موقع است که ایمان و توکل را پیدا کردهایم و نوع نگاه ما فرق کرده است. انسان میفهمد، خودش یک بازیگر از این صحنه فیلم است و اگر بازی بغلی خراب شود، بازی خودش هم خراب میشود.
آقای مهندس دژاکام میفرمایند: «اگر دستهای آسمانی و القائات آسمانی نباشد، انسان ظرف چند هفته خودش را نابود میکند.» هزاران دانشمند نتوانستند راه درمان اعتیاد را پیدا کنند؛ آنها بیسواد، نادان و بیتلاش نبودند؛ ولی نقشه آسمانی و همان نیروی مافوق باید این را رقم میزد تا این کشف به وجود بیاید.
وقتی به خداوند اعتقاد داشته باشی و تلاش کنی خداوند آفرینش به تلاش و حس شما نمره میدهد. باور کنیم یک طرف ماییم، یک طرف خداوند، ما مالک هیچ چیزی نیستیم. اگر بخواهیم تصاحب کنیم عذاب میکشیم و همیشه خواست، تقدیر و فرمان الهی را در نظر بگیریم؛ پس برای تمام خواستهها، اگر حس و تلاش خوب بود، دیگر نتیجه اصلاً مهم نیست، چه بسا شما چیزی را خیلی دوست داشته باشید که اصلاً برایتان خوب نباشد یا چیزی که اصلاً خوشتان نیاید؛ ولی خیر شما در آن باشد.
به نیروهای مافوق اعتقاد داشته باشیم و مثل فیلم «محمد رسولالله» اگر پیروز و موفق شدیم، بگوییم: توفیق الهی است و اگر شکست خوردیم، آزمون الهی است. اگر درصدی جهانبینی را یاد بگیریم، استرسها و فشارها خیلی کمتر میشود و خوشحال بودن و آرامش داشتن، یعنی بنده خوب خدا بودن.
نویسنده و تایپ: همسفر بهار رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر فریناز نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
133