جلسه ششم از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی شوشتر با استادی همسفر زینب، نگهبانی همسفر الهام و دبیری همسفر مهناز با دستور جلسه: 《وادی سوم و تاثیر آن روی من 》در روز دوشنبه 5 خردادماه 1404 رأس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که امروز توانستم در کنگره حضور داشته باشم. از نگهبان جلسه و ایجنت شعبه راهنما همسفر مرضیه سپاسگزارم که اجازه دادن در جایگاه استادی بنشینم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز وادی سوم است. باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. هر دفعه که متن این وادی را میخوانم بیشتر به معنی واقعی آن پیمیبرم و متن وادی به من آرامش و جسارت مقابله کردن با مشکلات را میدهد. آقای مهندس میگوید: باید دانست یعنی آب پاکی را میریزد روی دستمان؛ یعنی باید خودت به فکر خودت باشی و در زندگی منتظر نباشی کسی از راه برسد و مشکلات تو را حل بکند خودمان؛ باید مشکلات خودمان را حل بکنیم انسان تا زمانی که بخواهد منتظر کسی بماند آن خودش است که ضرر میکند و از زندگیاش عقب میماند، همان انتظار داشتن باعث میشود درون او جنگی به وجود بیاید زمانی که از کسی انتظاری داشته باشید باعث میشود که کینه و نفرت بر علیه بقیه داشته باشید که؛ چرا آن کار مرا انجام نداد؟ چرا این نیامد مشکل مرا حل بکند؟ وقتی که انسان دروناش آشوب باشد بیرون آن آشوب و آشفته است. در این وادی گفته شده است که ما با شروع زندگی در این وادی برای خود آغازی تازه داریم آغازی که ما را به سلامتی و صلح و آرامش میرساند، زمانی که اسم صلح میآید ما فکر میکنیم یک جنگی بود و حالا صلح شده است و جنگ بیرون را میبینیم، جنگی که خون و خون ریزی باشد؛ اما همین که درون انسان بهم میریزد پر از آشوب و جنگ درونی میشود و زمانی که ما مسئولیتهای خود را خودمان برعهده بگیریم به آرامش میرسیم و همین به آرامش رسیدن مانند به پایان رسیدن یک جنگ درونی است. آقای مهندس میگویند: تا خودمان مسئولیت کار و زندگیمان قبول نکنیم هیچ کس نمیتواند برایمان کاری انجام دهد .
قبل از اینکه وارد کنگره بشویم یک انسان آشفته و طلب کار بودیم از زمین و زمان شکایت داشتیم از خداوند گله و شکایت میکردیم؛ چرا بین این همه آدم شوهر من مصرف کننده شده است،،خیلی چرا و شکایتهای دیگر خداروشکر از زمانی که وارد کنگره شدیم دیگر این چراها برایمان حل شد، تا زمانی که خودمان نخواهیم هیچکس نمیتواند مشکل ما را حل بکند، هیچکس نمیتواند یک قدم برای ما یا مسافر ما بردارد، انتظاراتی که از دیگران داشتیم به دلیل نداشتن آگاهی بود. زمانی که وارد کنگره شدم پذیرفتم که این مشکلات را خودم برای خودم به وجود آوردهام با آموزشهایی که در اینجا آموختم فهمیدم اگر افسرده بودم یا مشکلات روحی یا جسمی داشتم خودم باعث آن شدهام، در گذشته خواسته یا ناخواسته انجام دادهام و یک راه غلطی را رفتهام خودم نقش اصلی را داشتهام؛ پس برای حل کردن آنها خودم باید آن نفر اول و نقش اصلی باشم تا بتوانم مشکلات را حل بکنم و این را بدانم که مشکلات همیشه وجود دارند و من باید خودم را نیرومند کنم تا بتوانم با آن مقابله کنم اگر از دیگران انتظار داشته باشم تا مرا یاری دهند و آنها را مقصر بدانم زندگیام روبه نابودی میرود .
پس بهترین کار این است که اول مشکلات را بپذیرم بدانم خودم مقصر بودم و هیچکس به اندازه خود من به من فکر نمیکند و با صبوری به صورت تدریجی مشکلات را حل بکنم امیدوار باشم و بدانم خداوند مرا یاری میدهد. در آخر آنچه مرا نجات میدهد خود من هستم.

مرزبان کشیک: همسفر مهشید و مسافر محمد
تایپیست: همسفر الناز رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
عکاس: مرزبان خبری همسفر مهشید
ویرایش و ارسال: همسفر زینب نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شوشتر
- تعداد بازدید از این مطلب :
53