تاثیر وادی سوم روی من: پذیرش و آموزش

دوازدهمین جلسه از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره‌۶۰ نمایندگی صبا به استادی مسافر رامین، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حیدررضا با دستور جلسه «وادی سوم و تاثیر آن روی من» دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان رامین هستم مسافر، از راهنمای خوبم آقا اردلان تشکر می‌کنم که اجازه خدمت و آموزش دادند. در خصوص دستورجلسه همان‌طور که می‌دانیم وادی سوم و تاثیر آن روی من است که بخش دوم آن مهم‌تر است که این وادی یا راه چه تاثیری روی من داشته است؟ قبل از کنگره، من در مسیر تاریکی‌ها بودم و با یک بار دیدن مصرف مواد در این راه به حرکت خود ادامه دادم که اگر با کنگره آشنا نمی‌شدم خدا می‌داند الان کجا بودم و چه می‌کردم؟ این دستورجلسه برای من دو نکته دارد؛ اول اینکه فعل پذیرفتن را برای خودم در زندگی جا بیاندازم که پذیرفتن شامل پذیرفتن محصول دانه‌ها و بذرهایی است که از قبل کاشته‌ام و همچنین پذیرفتن چالش‌ها و مشکلات پیش رو؛ لذا خیلی مهم است که در درجه اول من بپذیرم این مشکلات را خودم رقم زده‌ام و وقتی شما بپذیری، راه‌ها به مرور باز می‌شود و به تفکر بهتری می‌رسی.

در ادامه نکته دوم اینکه با حضور و بهره از علم کنگره من آموزش می‌بینم ولی اگر این دانایی را به دانایی موثر و کاربردی در زندگی خودم تبدیل نکنم هیچ فایده‌ای برایم ندارد همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند اگر با کاوشگران ماهر هم همنشین باشم ولی خودم حرکت نکنم هیچ اتفاقی برایم نمی‌افتد. همه این خدمتگزاران در نمایندگی این همه وقت و انرژی و هزینه، همه برای این است که هم خود آن افراد آموزش و انرژی بگیرند و هم من قدمی در جهت کاربردی کردن آموزش‌ها بردارم که این کار ذره ذره انجام می‌شود و بر خلاف آنکه بیرون کنگره می‌گویند خودکرده را تدبیر نیست به گفته آقای مهندس خود کرده را تدبیر هست، این تدبیر به چه صورت است؟ اولین قدم، پذیرفتن است من یک زمانی براساس ناآگاهی و نپذیرفتن قوانین هستی به مرور به القا نیروهای منفی از کنگره دور شدم، بند خدمتم قطع شد و برگشت خوردم و این جمله آقای مهندس که نیروهای منفی به زیباترین شکل ممکن، انسان را به مسیر غلط دعوت می کنند را به وضوح تجربه کردم و از این تجربه باید درس بگیرم که چرا این اتفاق برای من افتاد؟ ولی از آن طرف در گذشته هم زندگی نکنم که دچار افسردگی بشوم و تعادل بین گرفتن عبرت و در گذشته زیستن را حفظ بکنم و این را بدانم که همان‌طور که پله‌پله مسیر تاریکی را رفته‌ام باید پله‌پله و به کمک گروه این مسیر را برگردم و مسیری که در ۱۰ سال به اشتباه رفته‌ام را بتدریج برگردم در مسیر برگشت باید با کوچکترین کار مثبتی که انجام می‌دهم خودم را تشویق کنم تا پتانسیل لازم برای ادامه حرکت را پیدا بکنم و سعی کنم در زندگی خود قوانین هستی و وادی‌هایی که به من آموزش می‌دهند را اجرایی کنم یکی از این موارد که من در کاسبی و زندگی رعایت می‌کنم مسئله حلال و حرام است چیزی که شاید بیرون کنگره به آن خیلی توجه نشود و در آخر بگویم که همه چیز جاری است و درکی که من امسال در سفر دوم از این وادی دارم با درک پارسال که در سفر اول بودم خیلی متفاوت است و این یعنی مسیر رشد آگاهی‌ رو به پیشرفت است مشروط به اینکه من بخواهم و این آموزش‌ها را همیشه در زندگی خود مرور کنم. از اینکه به حرف‌های من گوش کردید از همه شما متشکرم

عکس: مسافر محمدرضا
تایپ و ارسال: مسافر حیدررضا