دوازدهمین جلسه از دوره دوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی ابهر با استادی راهنما همسفر رقیه، نگهبانی همسفر رقیه و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «وادی سوم(باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند) و تاثیر آن برروی من» روز یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز وادی سوم باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. همه وادی‌ها درست زندگی کردن را به ما می‌آموزد؛ چطور زندگی کنیم و در آسایش باشیم. وادی اول به ما تفکر کردن را یاد میدهد و به ما میگوید که چطور تفکر کنیم.
در وادی اول به ما نمی‌گوید که مشکلات خودتان را حل کنید، فقط میگوید که فکر کنید، وقتی آنجا که تفکر می‌کنیم، شخص می‌آید می‌بیند که چقدر در مشکلات است، چقدر در سیه روزی است، با خودش که فکر می‌کند، ناامید می‌شود. پشت بند این وادی، وادی دوم میگوید هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم.
یعنی امیدوار باش، امیدواری را به ما یاد میدهد میگوید تو رقیه به این جهان آمدی، ارزشمندی، بیهوده به این حیات قدم ننهادی. خیلی ارزشمندی به خودت ارزش قائل باش، تو اشرف مخلوقاتی خداوند به تو اختیار داده، راهنمای درونی و بیرونی داده، راهنمای بیرونی همان پیامبران، راهنمای درونی‌مان همان عقلمان هستند که از آنها استفاده کنیم و آموزش بگیریم.
وادی سوم می‌آید میگوید باید دانست هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. نیومده بگه بهتر است نیومده بگه خوب است؛ آمده گفته باید و تنها وادی که در این چهارده وادی باید آورده، یعنی باید حتماً انجام بدهیم، مشکلات خودمان که در اثر ناآگاهی، جهل، نادانی به سر خودمان آوردیم.
چه مسافر باشد و چه همسفر باشد، خودش این مشکلات را برای خودش آورده و خودم باید این مشکلات را حل کنم. حتی اگر با بهترین کاوشگران دنیا هم همنشین باشیم، نمی‌توانیم به موضوع اصلی برسیم. یعنی اگر من با بهترین‌ها بنشینم و یابهترین راهنماها را داشته باشم، اگر خودم تلاش نکنم، خودم سی دی ننویسم، خودم آموزش نبینم، در جلسات حاضر نباشم، نمی‌توانم به آن حال خوش برسم.
خودم باید مشکلم را حل کنم و اینکه روی مسافرم زوم نکنم. اگر روی مسافرم زوم کنم، حال خودم بدتر خراب می‌شود. در سی دی روح وجن مهندس قشنگ توضیح می‌داد. سی‌دی هفتگی بود میگوید جن درونی انگار تجسس می‌کنند در کارهای مسافر، انگار جن درونی خودم به من کمک می‌کند اهمیت ندهم و انشالله که باشم و آن میگوید به حرف روح گوش کنم و آموزش ببینم و مشکلات خودم را حل کنم و میگوید قالب معیوب نباشم.
به جسم خودمان اهمیت بدهیم، انگار که اصلاً من نمی‌دانم. در این وادی میگوید به خودتان فکر کنید، همش خودم زوم کردم روی مسافرم و شب را بیدار ماندم و میگویم چرا شب دیر آمد خانه، همش فکر اینم که اصلاً خودم را باختم. میگوید به جسم فیزیکی خودتان همیشه اهمیت بدهید. به حال خودتان، شب زنده داری من باعث می‌شود که سیستم ایکس من تخریب ایجاد کند.
با بیدار ماندن‌ها. بر مبنای عقل حرکت کنیم و اینکه جهان بر مبنای اضداد آفریده شده، باید سیری باشد، گرسنگی باشد، اگر زندگیتان اینطوری باشد، ادامه زندگی را نمی‌توانیم. در این سی دی میگویند یکی از زندگی از همه چی برخوردار بود، دیگر اصلاً مشکلی نداشت؛ چون که اصلاً مشکلی نداشت رفته بود خودکشی کرده بود.
یکسری مشکلات برای ما همیشه هست. اصلاً آمدیم با این مشکلات به تکامل برسیم. بدانیم که چی هست و چی نیست. در این دنیا مشکلاتمان را حل کنیم و اینکه یک دانه درخت در نظر بگیریم، درخت را در نظر بگیریم و آن درخت آب میدهیم، کود میدهیم. کوچک است. وقتی به آن می‌رسیم، رشد می‌کند.
انسان هم همینجوری است، اگر به خودمان برسیم، به خودمان اهمیت بدهیم، خودمان هم رشد می‌کنیم و به تکامل می‌رسیم. من برمی‌گردم به گذشته خودم و تخریب‌های خودم را می‌بینم. اوایل که فهمیدم مسافرم مصرف کننده است، خودم را باخته بودم. از دستم هیچی بر نمی‌آمد. مثل مرده متحرک شده بودم و حالم خیلی خراب بود.
حتی از عوض کردن پوشک بچه‌ام هم عاجز بودم. حتی جونم نمی‌گرفت پاشم یک پوشک بچه‌ام را عوض کنم، بعدها که خدا را شکر کنگره آمدم آموزش دیدم، اصلاً فکر این را نمی‌کردم که یک روز راهنما بشوم. شما هم همیشه من در لژیون میگویم حالتان را بد نکنید، شما حالتان خیلی بهتر از ما است. به خودتان فکر کنید، بر روی مسافرهایتان زوم نکنید.
همان که وادی سوم میگوید باید دانست به میزان خود انسان هیچکس به فکر ما نیست، خودمان باید فکر خودمان باشیم.
تایپیست:همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون یکم)
عکاس: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ارسال:همسفر یلدا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
100