English Version
This Site Is Available In English

پذیرش مسئولیت

پذیرش مسئولیت

وادی‌های کنگره۶۰ نقش بسیار مهم و حیاتی در شناخت ما نسبت به خودمان دارند، وقتی به وادی‌ها نگاه می‌کنیم می‌بینیم که تمام آنها روی مقوله انسان فرود می‌آیند و قوانین مربوط به زندگی انسان به دور از ضد‌ارزش‌ها و تعامل ما با هستی و دیگران را بیان می‌کنند. وادی به معنی راه یا آبادی است، در آموزش‌های کنگره ما کتاب ۱۴ وادی را داریم که بسیار آموزنده است. زندگی مانند بازی است که قوانینی دارد، اگر بخواهیم وارد هر بازی بشویم باید ابتدا قوانین آن بازی را بلد باشیم و اگر این‌گونه نباشد به نتیجه نمی‌رسیم، در زندگی هم همین‌گونه است، اگر قوانین درست زندگی کردن را ندانیم قطعاً در کیفیت زندگی خلل ایجاد می‌شود، این وادی‌ها به ما درست زندگی کردن و در نتیجه رسیدن به آرامش را می‌آموزند. وادی‌هایی که در اختیار ما قرار گرفته یکی از مهم‌ترین ابزارها برای انجام تغییرات درون، درمان سیستم ایکس و سایر مسائل زندگی که بتوانیم از آن استفاده کنیم، هستند. در واقع کلیدهایی هستند که ما زمانی به مسئله‌ای برخورد می‌کنیم می‌توانیم از آنها استفاده کرده و آن مسئله را حل کنیم. همه وادی‌ها در کنگره‌۶۰ آموزنده و کاربردی هستند. هر کسی که وارد کنگره می‌شود چه مسافر چه همسفر باید جهان‌بینی‌ خود را تغییر دهد و این جهان‌بینی به‌واسطه همین وادی‌ها و تمام آموزش‌های کنگره ذره‌ذره تغییر می‌کند. وادی‌ها در کنگره‌۶۰ به منزله‌ آبادی‌هایی هستند که در مسیر راه زندگی ما وجود دارند و برگرفته از کلام‌الله و نقشه راه ما هستند، اگر این وادی‌ها را چهارده اتاق قفل حساب کنیم کلید هر اتاق در اتاق قبلی هست و این به منزله‌ اهمیت و زنجیر‌وار بودن این وادی‌ها است. در ابتدا باید بدانیم که روی این وادی‌ها سال‌ها توسط آقای مهندس تفکر شده تا امروز به‌صورت چهارده وادی در اختیار ما قرار گرفته و هدف از نوشته شدن این وادی‌ها فقط این نیست که ما آن‌ها را حفظ کنیم بلکه هدف این است که آن‌ها را یاد بگیریم و در زندگی از آن‌ها استفاده کنیم و هم اینکه این وادی‌ها بتوانند در زندگی ما تغییر ایجاد کنند. این وادی‌ها از قوانین الهی برگرفته ‌شده و هدف آن‌ها این است که من بتوانم در زندگی‌‌ تغییر ایجاد کنم و اگر این تغییر در من ایجاد نشود خواندن و حفظ کردن این وادی‌ها به تنهایی هیچ فایده‌ای برای من نخواهد داشت.

ما با شروع زندگی در این وادی برای خود آغازی تازه داریم؛ امیدوار هستیم که شما هم با نگاه کردن به طبیعت به ابعاد گسترده‌ای برسید؛ چون اصوات موسیقی در جهان خود بدرخشید که خود کلید مسیر راه رهایی خود را بیابید. ما نیک می‌دانیم که انسان اگر خود جست‌وجو نکند اگر با همه کاوشگران ماهر همنشین باشد به موضوع واقعی نمی‌رسد. در این تشبیه زیبا گفته می‌شود که انسان اگر خود تلاش نکند و اگر خود جست‌وجو و تفکر نکند، اگر با همه جست‌وجوگران ماهر همنشین باشد به جایی نمی‌رسد. هر کسی برای درمان خود بایستی خودش حرکت کند، تلاش کند، جست‌وجو کند تا راه رهایی را بیابد.

کلیدواژه: پذیرش؛ نیروی بازدارنده؛ مسئولیت‌پذیری 

این وادی ما را برای پذیرش وادی چهارم آماده می‌کند و به ما می‌گوید؛ تنها کسی که باید برای ما کاری کند و حرکتی انجام دهد، در واقع کسی جز خود ما نیست، اگر شخصی خودش نخواهد و حرکت نکند، هیچ‌گاه نمی‌تواند این مرحله را پشت سر بگذارد. بنابراین منظور این است که بار مسئولیت بر عهده خود من است و تمام انسان‌ها تنها به دنیا می‌آیند و تنها از دنیا خواهند رفت. ما باید بپذیریم بیشترین نقش بر عهده خودمان است و شاید بتوان گفت تا میزان نود درصد زندگی و حیات ما، به تصمیم‌گیری‌های خودمان بستگی دارد و تنها ده درصد آن بر حسب تقدیر و تصادف است؛ درنتیجه خود ما تعیین می‌کنیم روزمان چگونه سپری شود، هیچ‌کس به اندازه ما در زندگی نقش ندارد، ما هستیم که زندگی خود را می‌سازیم، گاهی توقع داریم دیگران زندگی ما را بسازند و برای ما تصمیم بگیرند، دیگران وظایف ما را انجام‌دهند و خود را مبرا می‌‌دانیم؛ در صورتی که اگر روی هر فردی دست بگذاریم، خود هزاران گرفتاری و مشکلات فکری دارد و باید آن‌ها را حل نمايد، در نتیجه همه چیز تقدیر نیست و ما می‌توانیم با تفکر و اندیشه درست از پس مشکلات برآییم.

زمانی‌که جهان‌بینی ما از تعادل برخوردار است نگاه ما به زندگی، هستی، خود و همین‌طور برداشت و ادراک ما از زندگی، برداشت و درک درست و صحیحی می‌باشد و همه چیز را آن‌طور که هست، در جای خود و با ارزش حقیقی خودش می‌بینیم؛ البته زمانی تعادل جهان‌بینی ما مفهوم و ارزش پیدا می‌کند که به‌صورت عملی و کاربردی، نتایج آن را در زندگی خود ببینیم، به عبارتی به آنچه که آموخته‌ایم عمل کنیم؛ زیرا در غیر این‌‌صورت برای باورها ارزشی نیست؛ باور زمانی ارزش پیدا می‌کند که به آن عمل کنیم، باور و اعتقاد بدون عمل، ارزشی ندارد، به قول اساتید و بزرگان کنگره۶۰، قدرت و توانایی در دانستن تنها نیست، عمل می‌تواند دانسته‌ها را زیبنده سازد تا به دل آنان که خواستار و نیازمند هستند بنشیند و به قولی دیگر؛ علم فقط دانستن نیست، به عمل کردن علم است. برای رسیدن به تعادل جهان‌بینی، آموزش جایگاه ویژه‌ای دارد و به همین منظور کنگره۶۰ چهارده فصل آموزشی را در قالب چهارده وادی، راه، یا قانون مطرح کرده است که در واقع، علوم پایه و مبانی آموزشی کنگره۶۰ در بخش جهان‌بینی هستند.

یکی از دلایلی که کنگره۶۰ در مقوله اعتیاد به صورت نسبی به موفقیت رسيده این‌ است که بار مسئولیت را به خود افراد واگذار می‌کند؛ هیچ اجباری در کنگره۶۰ وجود ندارد، بلکه به اشخاص آگاهی داده می‌شود تا مسئولیت خود را بپذیرند و درنتیجه شروع به اجرا کنند و ذره‌ذره به درمان می‌رسند. نگهبان کنگره۶۰، توجه ویژه‌ای را نسبت به وادی‌های کنگره معطوف داشته‌اند؛ اگر سی‌دی‌های ندانی را گوش کرده باشید، در آن‌جا آقای مهندس از جایگاه فوق‌العاده مهم وادی‌ها در ساختار آموزشی و درمان اعتیاد صحبت می‌کنند و از راهنمایان می‌خواهند که در لژیون خود توجه بیشتری به وادی‌ها داشته باشند. آقای مهندس، معتقد هستند که وادی‌ها؛ ستون‌ها و پایه‌های آموزش جهان‌بینی هستند و اگر رهجو سه وادی اول را حقیقتاً بیاموزد و عمل کند به درمان خواهد رسید. در وادی اول با موضوع بسیار مهم تفکر آشنا شدیم و آموختیم که برای ساختن یک زندگی سالم و رهایی از اعتیاد باید فکر کنیم، درست فکر کردن را قبل از هر انجامی سرلوحه کارها قرار دهیم. در وادی دوم آموختیم که ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خودمان ارزشی برای خودمان قائل نباشیم، هر کدام از ما ارزش و جایگاه خاص خودمان را داریم، پتانسیل و استعدادهای منحصر‌به‌فردی داریم که برای شکوفایی آن‌ها باید در راه‌ صراط‌ مستقیم گام برداریم.

با گذر از وادی دوم، مصرف‌کننده مواد مخدر بعد از تفکر و خارج شدن نسبی از احساس پوچی، خود را برای حرکت آماده می‌کند؛ حرکت برای درمان اعتیاد و خروج از تاریکی. در این مقطع او توقع دارد که دیگران به کمک او بیایند؛ زیرا او می‌خواهد اعتیادش را درمان کند و یا به قولی ترک کند؛ حالا که می‌خواهد ترک کند پس همه باید به کمک او بیایند؛ خانواده، اطرافیان، دوستان و آشنایان خلاصه همه باید کار و زندگی‌ را رها کنند و به کمک بیایند؛ زیرا او می‌خواهد ترک کند. این روحیه طلبکاری و متوقع بودن و انتظار کمک از سوی دیگران در مصرف‌کنندگان مواد مخدر بسیار شایع است. این روحیه و تفکر طلب‌کار بودن، از خانواده گرفته تا دوستان، آشنایان، جامعه و حتی خداوند در فرد مصرف‌کننده وجود دارد. این تفکر بسیار منحرف، مخرب و بازدارنده‌ است و تا زمانی که در مصرف‌کننده موادمخدر این حالت وجود داشته باشد، به‌طور قطع نباید منتظر کوچک‌ترین موفقیت و پیشرفتی در او باشیم.

وادی سوم مانند شمشیری برنده به مرکز این تفکر مخرب فرود می‌آید و می‌گوید؛ باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. در عبارت فوق از کلمه باید استفاده شده، نمی‌گوید خوب است یا شایسته است یا بهتر است؛ می‌گوید باید دانست، این تأکید قطعی نشان از قانونی محکم و خلل‌ناپذیر است و این قانون در تمام سطوح زندگی ما حکم‌فرماست و یکی از قوانینی است که دنیای ما بر پایه آن اداره می‌شود. کاری ندارد که ما قبول داریم یا نداریم، چه بپذیریم و چه نپذیریم این قانون اجرا می‌شود و خوشا به حال کسانی که از آموزگار می‌آموزند؛ زیرا اگر آموختیم که آموختیم، در غیر این‌صورت از روزگار می‌آموزیم و روزگار معلم بی‌رحمی است.

اعتیاد درمانگر ندارد، درمانگر‌ اعتیاد خود فرد مصرف‌کننده است؛ اعتیاد راهنما دارد و راهنما فقط راهنمایی می‌کند؛ نه راهنما و نه هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند مشکلات مصرف‌کننده را به دوش بکشد و بار خماری را از روی دوش مصرف‌کننده بردارد، این بار را فقط خودش باید حمل کند و در نهایت و به‌تدریج زمین بگذارد این تاوان باید پرداخته شود. به گفته دیده‌بان محترم آقای خدامی؛ زمانی‌که مصرف‌کننده مواد مخدر بودم و تصمیم می‌گرفتم که اعتیادم را با تفکرِ آن‌موقع ترک کنم، به شدت متوقع بودم و می‌خواستم که همه کار و زندگی‌ را تعطیل کنند و در خدمت من باشند و به کمک من بیایند، دوست داشتم دیگران حتی به جای من فکر کنند و به جای من مشکلاتم را حل کنند، منتظر بودم دیگران تصمیم بگیرند که من چه کار باید بکنم؛ از همه طلب‌کار بودم و همه را مقصر می‌دانستم که اعتیاد من تقصیر آن‌هاست. تقصیر و کوتاهی و بی‌توجهی خانواده، اطرافیان، جامعه و حتی خداوند بوده که من معتاد و مصرف‌کننده شدم، به همین دلیل معتقد بودم که همه باید بار اعتیاد من را به دوش بکشند و دیگران این بار را از روی دوش من بردارند، خودم را بسیار دانا، فهمیده و بی‌گناه و بی‌تقصیر می‌دانستم، الان که فکر می‌کنم به تفکرات و دیدگاه‌هایی که آن زمان داشتم تعجب می‌کنم که چقدر همه چیز را وارونه می‌دیدم. وقتی به کنگره آمدم تازه متوجه شدم که چه کرده‌ام.

وادی سوم می‌گوید؛ دست از این تفکرات غلط و مخرب بردار؛ اعتیادت را گردن دیگران نینداز، خودت خراب کردی، خودت مواد مصرف کردی، کسی تو را مجبور نکرد که بروی و مواد مصرف کنی، حالا هم خودت باید برگردی و خراب‌کاری‌ها را درست کنی، هیچ‌کس به تو کمک نمی‌کند، فقط خودت هستی، تنهای تنها. اگر با این شرایط می‌توانی حرکت کن؛ مطمئن باش موفق می‌شوی، در غیر این‌صورت برای همیشه در جهنم اعتیاد بمان. اگر منتظری که دیگران بیایند و به تو کمک کنند و مشکل تو را حل کنند، بدان که آن روز هرگز نخواهد آمد.  وادی سوم خیال مصرف‌کننده مواد مخدر را راحت می‌کند که هیچ‌کس به اندازه خود تو به فکر تو نیست؛ هیچ‌کس به اندازه خود تو دلسوز تو نیست، آن‌کس که باید به تو کمک کند خود تو هستی نه دیگران، از هیچ‌کس توقع کمک نداشته باش، هیچ‌کس بار اعتیاد تو را نمی‌تواند حمل کند، این بار روی دوش تو است خودت باید آن‌ را حمل و در نهایت بر زمین بگذاری؛ حتی نزدیک‌ترین افراد مثل پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر، فرزند و همین‌طور صمیمی‌ترین دوستان نمی‌توانند به جای تو برای مشکل تو فکر کنند و آن را حل کنند. خودت باید فکر کنی، تصمیم بگیری، حرکت کنی و به مقصد برسی، در غیر این‌صورت هرگز به مقصد نخواهی رسید.

هر انسانی بيشترين فکر را راجع به خودش می‌کند و خودش هم باید مسائل را حل کند؛ چون تدبیر است، برای اینکه باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند؛ یعنی از این به بعد با تفکر و تدبیر در از میان برداشتن مشکلات خودمان به آرامی اقدام کنیم؛ یعنی از این به بعد حالا که متوجه شدیم باید تفکر کنیم، تدبیر کنیم مشکلات را یکی یکی از میان برداریم، برای برداشتن موانع عقل سلیم حکم می‌کند به آرامی و به دور از هر گونه تشنج و شتاب‌زدگی عمل کنیم و نردبانی را که به مرور زمان بالا رفتیم به آرامی و در طول زمان پایین بیاییم. مسئوليت اين كار به‌ عهده هيچ شخصی نخواهد بود مگر خودمان، البته نمی‌توانيم منكر كمک و هم‌دردی و ياری ساير عزيزان و اعضاء خانواده باشيم؛ ولی بايستی به اين مطلب توجه داشته باشيم كه نقش اول به‌ عهده ماست و مـا هستيم كه بايستی بدهی خود را نسبت به تخريب‌هایی كه ايـــجاد كرده‌ايم پـرداخت نماییم.

اگر امروز دچار مشكلات هستيم اين دردها و رنج‌ها دليل بازپرداخت بدهی ما نسبت به تخريب در خودمان است؛ بايستی با شهامت مشكلات را تحمل كنيم؛ چون به سرعت بدهی ما، بازپرداخت می‌شود و به نقطه تعادل جسمی و روانی می‌رسيم. نكته قابل توجه اين است که تاكنون به‌خاطر افکار و اندیشه غلط، زندگی ما بازی در نا‌آگاهی بوده و اكنون بازی در آگاهی ‌را آغاز نموده‌ایم و بايستی اين بازی در آگاهی ادامه پيدا نمايد در غير اين‌صورت با شكست مواجه می‌گرديم. حال برای اينكه در اين بازی يا مبارزه بتوانيم به طرف پيروزی حركت كنيم، بايستی نيروهای خود را بشناسيم و نيروها و تخريبها را كاملاً شناسايي نماییم، در اينجا مسئله مواد مخدر و جذابيت‌های آن را دست‌کم نگيريم و بدانيم شيطان به زيباترين شكل ممكن وارد افكار و انديشه انسان می‌گردد و در شكار گوهر جان انسان به گونه‌های مختلف توسط نيروی منفی اين عمل انجام می‌گيرد. لازم است بدانيم كه بزرگ‌ترین نيروی منفی يا شيطان در ماده نهفته است و بايستی در طول حيات خود به گونه‌ای عمل نماییم تا ماده اسير ما باشد و ما اسير ماده نشويم.

شیطان به زیباترین شکل وارد تفکرات ما می‌شود و انجام کارهای ضد‌ارزش و نا‌معقول را در لباسی زیبا به ما القاء می‌کند؛ تصویری که در قصه‌ها و افسانه‌ها از شیطان ارائه می‌شود و به شکل یک موجود زشت و وحشتناک به تصویر کشیده می‌شود فقط قصه و افسانه است. اگر شیطان به این شکل بیاید که کسی به سمت او نمی‌رود و همه از شیطان فرار می‌کنند؛ اما نکته این‌جاست که چرا این همه انسان به سمت شیطان می‌روند و به القائات او توجه و عمل می‌کنند؛ زیرا او بسیار زیبا وارد می‌شود و لباسی زیبا با هزار توجیه بر تن ضد‌ارزش‌ها می‌کند و ما را فریب می‌دهد. نیروی منفی را دست‌کم نگیریم که بسیار قوی است. او نمی‌خواهد مصرف‌کننده مواد مخدر که برای او نیرویی مفید و حرف گوش‌کن است را به سادگی از دست دهد، او با تکنیک‌های فراوان وارد عمل می‌شود و به عناوین مختلف در راه او خلل ایجاد می‌کند تا او را متوقف و برگرداند؛ اما اگر مصرف‌کننده با خواست قوی ادامه دهد و خود را مسلح به سلاح علم، شناخت اعتیاد و انسان کند و مسئولیت کار را بپذیرد و خود را مسلح به سلاح عشق، عقل و ایمان نماید، آنگاه قدرت مطلق به شیطان اجازه نمی‌دهد که او را از مسیر خارج کند.

باید كليه مسئوليت و كار را خود بپذيريم، كليه سختی‌های آن را با دل و جان بپذیریم، سعی کنیم با تمام توان، مسائل را با تفکر و تدبیر حل نماییم، سعی کنیم از نظر مشورتی از سایر انسان‌های صالح استفاده کنیم؛ ولی تصمیم نهایی را خودمان بگیریم. به‌واسطه قدرت اختیاری که قدرت مطلق به ما داده تمام مسئولیت بر عهده خودمان است، این‌ ما هستیم که باید تلاش و کوشش کنیم تا در زندگی به آرامش برسیم و در این تلاش نیروی مافوق نیز به ما کمک می‌کند. وقتی مسئولیت کارها را بپذیریم نیمی از راه را برای حل مشکلات رفته‌ایم. باید بدانیم که هر مسئله‌ای در زندگی هست با دستان خودمان آن را به‌وجود آوردیم، با بذرهایی که در گذشته کاشتیم، با تصورات و افکار و هم‌اکنون آن‌ها را به‌صورت مشکلات برداشت می‌کنیم. باید خود را مسئول بدانیم و برای حل مشکلات اقدام کنیم، شاید اوایل پذیرفتن این مسئله سخت باشد؛ ولی با تکرار، تمرین و بالا بردن آگاهی خود می‌توانیم به درک درستی از این مسئله برسیم و زاویه دیدمان را تغییر دهیم؛ چون پذیرفتن مسئولیت در زندگی از اساسی‌ترین مسائل است که می‌توانیم با کاربردی کردن آن بسیاری از مشکلات را با نیروی درونی حل کنیم و قوی‌تر عمل کنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم.

منابع: دژاکام، حسین، "کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود" 
سخنان آقای مهندس؛ سخنان دیده‌بان آقای خدامی
سی‌دی‌: سی‌دی وادی سوم؛ ظرفیت پذیرش

تهیه و نگارش مقاله: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر ساناز (لژیون ششم)
گردآوری: رابط خبری همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر ساناز (لژیون ششم)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .