English Version
This Site Is Available In English

باید بازپرداخت حال خوبم را پرداخت کنم

باید بازپرداخت حال خوبم را پرداخت کنم

جلسه دوازدهم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه با استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر سارا، نگهبانی موقتی همسفر سعیده و دبیری موقتی همسفر گلاره با دستور جلسه «وادی سوم (باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۵ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ممنونم از نگهبان جلسه و مرزبانان که به من اجازه دادند و امروز توفیق این را پیدا کردم که در این جایگاه قرار بگیرم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. آقای مهندس وادی‌ها را سر‌تیتر جهان‌بینی قرار دادند و همه آموزش‌هایی که در کنگره می‌بینیم از این امر مستثنا نیستند. اکنون که این وادی‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم و می‌گذاریم؛ وادی اول وادی تفکر است که وقتی در لژیون آموزش می‌گیریم و استارت وادی‌ها با تفکر زده می‌شود و به ما می‌گوید: قبل از این‌که کاری را که بخواهی انجام دهی، تفکر درست به کار ببر. به وادی دوم که می‌رسیم به ما می‌گوید: که ما بیهوده خلق نشده‌ایم و به‌خاطر مسائل، مشکلات و جریاناتی که در زندگی داریم، فوراً خودمان را پوچ و بیهوده تصور نکنیم. خداوند این تلنگر را به ما می‌زند که هیچ موجودی را بیهوده خلق نکردم؛ پس انسانی که اشرف مخلوقات است و انسانی که از تمام موجودات من بالاتر است، چرا باید به‌واسطه مشکلات عدیده‌ای که در زندگی برایش پیش می‌آید خودش را بیهوده تصور کند؟ خداوند به ما می‌گوید: انسان را با قدرت اختیار خلق کردم و مشکلات، مسائل و جریانات همیشه وجود دارند و به‌واسطه همین قدرت اختیاری که داریم می‌توانیم خوب را از بد تشخیص بدهیم و جریانات زندگی را طوری برنامه‌ریزی کنیم که بتوانیم هر مشکلی را که خداوند سر راهمان قرار می‌دهد، راه‌حل آن را پیدا کنیم.

خدا را شکر اعتیاد مسافرهای ما باعث شده راه‌حل درمان اعتیاد و خیلی از مشکلات ما پیدا بشود. ما در کنگره کلمه بهتر است، خوب است و ... را نداریم و وادی سوم با کلمه باید عنوان شده‌است؛ باید دانست که هیچ‌کدام به اندازه خودمان نمی‌توانیم به خودمان فکر کنیم که چه چیزی درست و غلط است. حالا من همسفری که روزهای اول وارد کنگره شدم، همه‌چیز و همه‌کس را مقصر می‌دانستم، مادرم که مرا به دنیا آورده بود، پدرم که مرا بزرگ کرده بود، اطرافیان، همسر و همه و همه را مقصر می‌دانستم و تنها کسی که در زندگی‌ام مقصر نبود وجود خود من بودم؛ ولی در کنگره کم‌کم این آموزش‌ها را گرفتم که مسائل و مشکلاتی که در زندگی من پدیدار می‌شود؛ اول باید قبول داشته باشیم که این مشکل وجود دارد و تنها کسی که به بهترین شکل می‌تواند به مشکل ما فکر کند، خود ما هستیم. قبلاً می‌نشستم و می‌گفتم: کاش! یکی بیاید و کمکم کند. دست روی دست می‌گذاشتم و ناامید بودم؛ ولی بعداً با آموزش‌های کنگره فهمیدم، الآن خودم، زندگی‌ام، مسافرم و بچه‌هایم این خود ما هستیم که می‌دانیم و می‌فهمیم که چه چیزی درست و چه چیزی غلط است.

وقتی استارت تفکر و وادی سوم را در زندگی پیاده کردیم، باعث شد خیلی چیزها را به دست بیاوریم. واقعاً زمانی که بدانیم مسئول زندگی خودمان هستیم، آن موقع نه تنها زندگی ما؛ بلکه خیلی چیزها و حتی حسمان نسبت به اطرافیانمان تغییر می‌کند. آقای مهندس این وادی را به لژیون سردار ربط داده و باعث افتخارم است که در این لژیون عضو هستم و خدا را شکر می‌کنم که این سعادت را به من داد که دوباره در این لژیون قرار بگیرم، اما ربط وادی سوم به لژیون سردار همین که وادی با کلمه باید شروع می‌شود می‌خواهد چه به من بگوید؟ به من این تلنگر را می‌زند که من همسفر که با این حال خوب روی صندلی نشسته‌ام، زندگی و حال خوبی که دارم؛ باید بدانم باز‌پرداخت حال خوبم را پرداخت کنم. استاد امین به زیبایی بیان کرد: «وقتی بخواهی در کنگره مبلغی را پرداخت کنی، بگو آن مبلغ مال من نیست؛ این مبلغ مال کنگره است و خود را مالک آن مبلغ ندان و نگو که آن پول مال من است.» من وقتی خودم این تصور را کردم و با خودم اندیشیدم و به باید و نبایدهای کنگره فکر کردم به این نتیجه رسیدم که وادی سوم باید را به این خاطر به ما می‌گوید: من و شما که‌ در لژیون سردار نشسته‌ایم، اگر فکر کنیم، می‌بینیم کنگره خیلی چیزها به ما داده و همین آرامشی که الآن دارم از کنگره است.

خدا را هر لحظه برای آرامش و حال خوبم شکر می‌کنم و با حال خوبی که بچه‌هایم دارند،  یک باید را برای خودم درنظر می‌گیرم و همین بایدها در زندگی ما تأثیر می‌گذارد و که اگر آن باید را در زندگی کاربردی کنیم مطمئن باشید به بهترین نتیجه می‌رسید. امیدوارم همه دست به دست هم بدهیم و این باید و نبایدها را به بهترین شکل به کار ببندیم و این حال خوب و این صندلی‌ها را دریابیم و از ته دلم و به قول همسفر زهرا که همین‌که سر سفره دور هم جمع می‌شویم، با آرامش غذا می‌خوریم و لبخند می‌زنیم این خیلی وسعت دارد و برای این وسعتش یک باید درنظر بگیریم. این حال خوب که خدا و کنگره به من داده، باید خودم را مجبور کنم که یک قدمی برای کنگره بردارم که اینجا نیروهای بازدارنده هم دست به کار می‌شوند. امیدوارم که تلاش کنیم و سدهایی که جلوی راه ما قرار می‌گیرد و نیروهای بازدارنده را کنار بزنیم و به کنگره کمک کنیم.

تایپیست: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
عکاس و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .