سلام دوستان بهزاد هستم یک مسافر.
شش ماهی میشود که در سفر اول هستم، ترک و درمان اعتیاد کار آسانی نیست؛ ولی هر چه جلوتر آمدم، فهمیدم که این سفر هم صرفاً برای درمان نیست. بهانهای است برای سفر به درون خودم، در روزهای آغازین منتظر بودم راهنما، خانواده یا حتی خدا برای نجات من راه را هموار کنند؛ ولی بعد فهمیدم تا خودم نخواهم، کاری از عهدهٔ کسی ساخته نیست. در طول این شش ماه بارها خسته شدهام؛ اما به یاد آوردم که خودم خواستهام، برای همین دوباره بلند شدم و ایستادم. راهنما مسیر را نشان میدهد و اوپیوم بر این روند تأثیرگذار است، به شرطی که نیاز به تغییر در من وجود داشته باشد. وقتی گذشتهام را نگاه میکنم، تعجب میکنم که چرا به دنبال مقصر بودم؟ مسئولیت امور حال و آینده فقط با من است؛ نه بهعنوان باری سنگین، بلکه بهعنوان یک فرصت، فرصتی برای کسب قدرت. شاید راه بسیاری مانده باشد؛ ولی یاد گرفتم که روی پای خود بایستم، برای خودم ارزش قائل شوم و فهمیدم که ناجی واقعی درون من است.
نویسنده: مسافر بهزاد از لژیون ششم
ویرایش: مسافر ایمان از لژیون پانزدهم
تصویر: مسافر ایمان
ارسال: مسافر مرتضی
نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
23