همسفر سمیه در برداشت از سیدی « غیب » بیان کردند:
استاد امین در این سیدی عنوان کرده اند: «در زندگی دو دیدگاه وجود دارد»: یک دیدگاه این است که انسان تصور میکند باید برای همه چیز خودش برنامهریزی کند و تنها نیروی مؤثر در هستی است. خود من نیز چنین دیدگاهی داشتم؛ دیدگاهی انفرادی که در آن احساس نمیکردم صورتی پنهان یا تصویری بزرگتر در جهان وجود دارد. من آفریدگار را نمیدیدم، همان قدرت برتری که مسألهی «یؤمنون بالغیب» در ابتدای سورهی بقره به آن اشاره میکند؛ یعنی انسانهایی که نیکوکارند، نماز به پا میدارند و به وجود نیروهای پنهان ایمان دارند. من دو مورد اول را انجام میدادم احسان میکردم و عبادت مینمودم اما ایمان به غیب نداشتم.
در اینجا متوجه شدم که تفاوتی اساسی وجود دارد بین انسانهایی که در آرامش زندگی میکنند و میگویند "توکل کن"، با کسی که فکر میکند فقط خودش است و باید تمام تلاشش را به کار گیرد تا به خواستههایش برسد؛ همواره نگران است که مبادا فرصتهایش از دست برود و به اهدافش نرسد. اما چنین فردی چگونه میتواند توکل داشته باشد؟
توکل زمانی معنا پیدا میکند که انسان باور داشته باشد نیرویی برتر و قدرتمند وجود دارد که باید به آن توجه کند. من در محاسبات ذهنی خود، این نیرو را اصلاً به حساب نمیآوردم، و همین باعث شد که ترسهایم بسیار عمیق شوند و این دقیقاً وضعیت بسیاری از ماست.
آیا انسان فکر میکند تنها خودش باید تلاش کند و به نتیجه برسد؟ آنکه چنین میاندیشد، هنوز به مرتبهی ایمان نرسیده است؛ همواره در حال تلاش و مبارزه است، زیرا در ترس دائم زندگی میکند. هزاران دانشمند سالهای طولانی مطالعه کردند اما نتوانستند راه درمان اعتیاد را پیدا کنند. آیا آنها بیتلاش بودند؟ خیر. آیا نمیخواستند درمان اعتیاد را کشف کنند؟ قطعاً. اما چرا موفق نشدند؟ زیرا این کشف باید تحت تأثیر همان نقشهی آسمانی و آن تصویر بزرگتر رقم میخورد، همان نیرویی که فراتر از محاسبات انسانی عمل میکند. این همان ایمانی است که در وجود انسان شکل میگیرد.
چرا کسی درمان سادهای برای کرونا پیدا نکرد؟ وقتی به این مسائل نگاه کنیم، درمییابیم که غیر از ما، ساختارهای دیگری نیز در جهان وجود دارند. اینها نشانههایی هستند که انسان میتواند از طریق آنها بفهمد آیا در هستی نیروهای دیگری نیز فعال هستند یا خیر. اگر انسان «یؤمنون بالغیب» باشد، دیگر نسبت به اتفاقات زندگی حساسیت بیشازحد نشان نمیدهد و آرامش بیشتری دارد.
آیهی *لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ* میگوید: "ای انسان، تو تلاش خود را بکن، نتیجه به تو مربوط نیست." تو مأمور به تلاش هستی، اما مأمور به نتیجه نیستی. خداوند به میزان تلاش تو نمره میدهد، به احساس و نیت تو نمره میدهد. آیا فقط خودت مهم هستی؟ یا دیگران نیز برایت اهمیت دارند؟ معادلهی عملکرد میگوید: «نیرو ضربدر جابهجایی» نیرو یعنی احساس، یعنی با چه حسی تلاش میکنی و این همان نیت است. جابهجایی نیز یعنی میزان تلاش تو.
اگر انسان متوجه خواست، تقدیر و فرمان الهی باشد، دیگر حرص بسیاری از مسائل را نمیخورد؛ ترس، استرس و فشارهای روانی کاهش مییابند. اگر باور کنیم که یک سو ما هستیم و در سوی دیگر آفریدگار، ترکیب این دو باعث میشود کیفیت زندگیمان بهتر شود.
در هر کاری نباید فکر کنم که تنها خودم هستم؛ بلکه یک طرف قضیه من هستم و طرف دیگر خداوند یا نیروهای الهی. وقتی طرز فکرم اینگونه باشد، استرسم کاهش مییابد. من تلاش خود را انجام میدهم با حس و نیت درست، اما نتیجه را به خداوند میسپارم. اگر به خواستهام نرسیدم، باید بررسی کنم آیا تلاش من صحیح بوده است؟ نباید بیجهت حرص بخورم، چراکه گاهی خواستهای دارم که از دید من مطلوب است، اما شاید حقیقتاً به صلاحم نباشد.
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم )
ویراستاری و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم )
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
48